یادگار خون سرو، سیاه مشق و راهی و آهی عنوان های دفترهای این مجموعه هستند.
بخشی از یکی از غزل های ناب و خواندنی سایه را با هم می خوانیم: «امروز نه آغاز و نه انجام جهان است/ ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است/ گر مرد رهی غم مخور از دوری و دیری/ دانی که رسیدن هنر گام زمان است/ تو رهرو دیرینه سر منزل عشقی/ بنگر که ز خون تو به هر گام نشان است/ آبی که بر آسود زمینش بخورد زود/ دریا شود آن رود که پیوسته روان است/ باشد که یکی هم به نشانی بنشیند/ بس تیر که در چله این کهنه کمان است/ از روی تو دل کندنم آموخت زمانه/ این دیده از آن روست که خونابه فشان است/ دردا و دریغا که در این بازی خونین/ بازیچه ایام، دل آدمیان است/ فریاد، ز داد آن همه گفتند و نکردند/ یارب چه قدر فاصله دست و زبان است/ خون می چکد از دیده در این کنج صبوری/ این صبر که من می کنم افشردن جان است/ از راه مرو سایه که آن گوهر مقصود/ گنجی است که اندر قدم راهروان است».
---------------------------------------------
مطالب مرتبط :