نفوذی ها در نهضت جنگل
- دسته: جنبش جنگل
- بازدید: 384
عبدالله شهبازی در مقالهای مبسوط به شگرد های فرقه بهائيت در تاريخ معاصر اشاره دارد و از جمله به ارتباط بهائيت و صهيونيسم و اشتغال گسترده بهائيان در سفارتخانههای خارجی در ايران
و گرويدن يهوديان و زرتشتيان به اين فرقه ضاله و نيز قتل، خشونت، تروريسم سياسی و شبكههای تروريستی بهائی در عصر مشروطيت می پردازد و در فرجام به نقش عوامل اين فرقه در شكست نهضت جنگل و همكاری بهائيان در شوروی با كاگب اشاره می كند كه بخش اخير از مقاله مزبور كه با موضوع اين شماره ايام (نهضت جنگل) سنخيت بيشتری دارد، در اينجا تقديم خوانندگان می شود.
شبكه مزبور بهائيت در شكست و سركوب نهضت جنگل نقش اطلاعاتی و خرابكارانه بسيار موثر و مرموزی ايفا كرد كه تاكنون مورد بررسی كافی قرار نگرفته است.
احــســـانالــلــه خــان دوســتـدار، چـهـره سـرشـنـاس تروريستی كه در صفوف نهضت جنگل تفرقه انداخت و "كودتای سرخ" را عـلـيـه ميرزا كوچك خان هدايت كرد، به يكی از خانوادههای سرشناس بهائی ساری (خانواده دوستدار) تعلق داشـت1 و سردار محيی (عبدالحسين خان معزالسلطان)، همدست او، از اعضاي خاندان اكبر بود كه برخی از اعضای آن، بهويژه ميرزا كريمخان رشتی، به رابطه با اينتليجنس سرويس انگليس شهرت فراوان دارند. حداقل دو تن از برادران ميرزا كريمخان رشتی و سردار محيی، مـبـصـرالـملك و سعيدالملك، را بهعنوان بهائی فعال می شناسيم.2
فتحالله اكبر (سردار منصور و سپهدار رشتی) برادر ديگر ايشان است كه در آستانه كودتای 3 اسفند 1299 رئيسالوزرا بود و نقش مهمي در هموار كردن راه كودتا ايفا نمود.3 در اين ميان نقش احسانالله خان دوستدار، به عنوان يكی از برجستهترين تروريستهای تاريخ معاصر ايران، حائز اهميت فراوان است. مأمور اطلاعاتی اعزامی حزب بلشويك به جنگل در يك گزارش سرّي به باكو ارزيابی خود را از ميرزا كوچك خان و احسانالله خان دوستدار چنين بيان می دارد:
«ثابت قدميی فوق العاده ميرزا كوچك خان و دقت فوق العاده، علاقه و همدرديی او نسبت به اطرافيان و وضع وخيم روستائيان و خويشاوندان، احترام شديد اطرافيان و علاقه به او را برانگيخته است...زندگيی كوچك خان خيلی ساده است، او در اتاق سادهايی زندگيی می كند، همراه رفقايی خود و مجاهدها روی تشك كاه می خوابد، هيچ گونه مبل و زرق و برقی كه مخصوص خانهاست، وجود ندارد. او زندگی كاملاً متواضعانهای دارد، سيگار نمی كشد، خوشگذرانی نمی كند، مشروب نمی خورد و ازساعت شش صبح تا نصف شب كار می كند.»
مـأمـور اطـلاعـاتـی حـزب بـلـشـويـك در مـقابل تصويری بهغايت منفی از احسانالله خان به دست ميدهد و علت كودتای او عليه ميرزا كوچك خان را به تعصبات بهائی گری وی منتسب می كند:
«احـسـانالـله خان... دارايی شخصيت ضعيف، خــــودخــــواه، دارايی نــظــــرات اغـــراق آمــيـــز و آدمـــی شهرتپرست است. او جزو فرقه بابی ها (يكی از فرقههای ايران) است و پدر زن او ميرزا حسن خان يكی از مقامات مهم اين فرقه است. از مشخصات ويژه او عدم ابتكار و نداشتن آگاهی سياسی است. احسانالله معتاد و الكی است به طوری كه مصرف ودكای او در روز پنج بطری و مصرف ترياكش تا دو مثقال است و اين مقدار زيادی است. او در اثر نفوذ گروه سردار محيی سريعاً ترقی كرده است... او ميخواست كوچك خان را به مرام باب جلب كند ولي كوچك خان اعتراض كرد. اين امر سبب شد كه اين بابي، كه بتدريج شبكه دسايس خود را تنيده بود، با دارودسته خود از اردوی كـوچك خان خارج شود... [سردار محيی] اين شخص بی اراده و بی فكر [يعني احسانالله خان] را مطمئن كرده بود كه با برقراری كمونيزم در ايران بهائی گری درايران موفق خواهد شد و آن را مذهب رسمی اعلام خواهند كرد. اين موضوع برای هر فرد بهائی اغوا كنندهاست. اين وعده احسانالله خان را كاملاً اغوا كرد كه به منظور انتقام از تعقيب ديرينه بهائی ها توسط مسلمانان شعارها و اعلاميههايی انتشار دهد... اين بابی كهنه مغز باور كرده بود كهكمونيزم اجازه خواهد داد بهائی گری در ايران توسعه يابد و مذهب رسمی كشور شود. اين بود عللی كه احسانالله خان را از كوچك خان دور می كرد و موجب شد به دشمنان او بپيوندد.»4
پس از شكست نهضت جنگل، كه بهطور عمده به دليل دسايس احسانالله خان و سردار محيی محقق شد، اين دو به شوروی گريختند و در دوران استالين به اتهام وابستگی به سرويس اطـلاعـاتی بريتانيا دستگير و اعدام شدند. تورج اتابكي اتهامات وارده بر احسانالله خان را چنين بيان كرده است:
«عـامـلـيـت سـرويـسهاي اطلاعاتي بريتانيا و ايران، طرفداري پروپاقرص از فاشيسم، مبلغ تبليغات زهرآگين در ميان ايرانيان ساكن اتحاد شوروی، عامل تحويل برخي از انقلابيون ايراني به مقامات ايرانی، عنصري ضد بلشويك كه با سازماندهی يك گروه 30نفره از كارگران حوزههای نفتی عمليات تخريب را در حوزه نفتی باكو تدارك ديده بود.»5
اين اتهامی است كه درباره ديگر قربانيان ايرانی دوران استالين كمتر تكرار شد. اتهام سران حزب كـمــونـيـســت ايــران، مـانـنـد بـهـرام آقـايـف و ديـگـران، "ماجراجويی" و "چپروي ضد لنينی" بود. بنابراين، اتهام ارتباط با سرويس اطلاعاتی بريتانيا بـيـهـوده بـر احـسـانالـله خان وارد نشد. پيشينه عملكرد احسانالله خان و دوستانش در ايران گواه آن است كه سازمان اطلاعاتی شوروی در مورد احسانالله خان به بيراهه نرفته است.
علاوه بر دو نمونه فوق (احسانالله خان و سردار مــحـيـی)، مـوارد فـراوانـی از حـضـور مـأمـوران بـهـائـي اينتليجنس سرويس بريتانيا در صفوف نهضت جنگل وجود دارد. يك نمونه، ميرزا شفيع خان نعيم، بهائي گيلانی، است كه در انزلی بهدست جنگلی ها به قتل رسيد، نمونه ديگر، غلامحسين ابتهاج (پسر ابراهيم خان ابتهاجالملك و برادر ابوالحسن ابتهاج) است كه بهوسيله انقلابيون جنگل دستگير شد. جنگلی ها قصد محاكمه و مـجازات او را داشتند ولی با وساطت احسانالله خان دوستدار و ميرزا رضا خان افشار آزاد شد.6 ميرزا رضاخان افشار نيز بهائی بود7 و نقش مخرب و مرموزی در حوادث نهضت جنگل ايفا كرد. او در زمان آغاز نهضت پيشكار ماليه گيلان بود. به همراهی با جنگلی ها پرداخت و مسئول مالی "كميته اتحاد اسلام" شد. او سپس 84 هزار تومان از پول كميته را به سرقت برد و به تهران گريخت و بعدها به امريكا رفت.
افشار پس از بازگشت از امريكا مترجم هيات آمريكايی ميلسپو شد و در دوران سلطنت رضاشاه مشاغل مهمی چون حكومت گيلان (1307)، حكومت كـرمـان (1310)، مـسـئـول راهـسـازی كـشـور (1311) و استانداری اصفهان را به عهده داشت.8
نمونه ديگر عبدالحسين نعيمي است كه در حوالی سال 1920 ميلادی در صفوف جنگلی ها حضور داشت. او بهعنوان نماينده "كميته نجات ايران"، كه رياست آن را احسانالله خان دوستدار بهدست داشت، در اولين كنگره حزب كمونيست ايران (در انزلي) شركت كرد و پيام اين كميته را قرائت نمود.9 عبدالحسين نعيمي پسر ميرزا محمد نعيم، شاعر معروف بهائي (اهل روستاي فروشان سده اصفهان)، است. ميرزا محمد نعيم پس از مهاجرت به تهران در سفارت انگليس به كار پرداخت. عبدالحسين نعيمی نيزچون پدر، كارمند سفارت انگليس در تهران بود.10 در گزارش مورخ10 / 7 /1345 ساواك تهران به رياست ساواك (نصيری) و مدير كل سوم (مقدم) چنين آمده است:
«عبدالحسين نعيمی در سالهاي 1320 الي 1324 رئيس كميته محرمانه سفارت انگليس در تهران بوده و با همكاري دبير اوّل سفارت انگليس [آلن چارلز ترات] در امور سياسي خارجی و داخلی ايران نقش مؤثری داشته و خانم لمبتون... يكی از دوستان و همكاران نزديك و مؤمن عبدالحسين نعيمی بوده. آقاي نعيمی در سال 1325 يا 1326 از سفارت انگليس كنار رفته و همكاری خود را در امور سياسي بهطور مخفيانه و غيرمحسوس با سرويس اطلاعاتی سفارت انگليس در تهران ادامه ميداده است و در ظاهر به كسب و تجارت ميپرداخته است. آقاي نعيمي اكنون از مالكين بزرگ بهشمار ميرود و همكاري مخفيانه خود را با دوستان انگليسي در تهران حفظ كرده است...11»
در دوران مـحـمــدرضــا پـهـلــوي، يـكـي از دخـتـران عـبـدالـحـسـيـن نـعيمي، بهنام مليحه، همسر سپهبد پرويز خسرواني (از عوامل كودتاي 28 مرداد 1332 و عضو فرقه بهائي) بود12 و ديگري، بهنام محبوبه، به همسري محسن نعيمي (دبير مؤيد) در آمد. در حوالي سال 1346 او و شوهرش به آفريقا مهاجرت كردند و به اركان بهائيت در اين منطقه بدل شدند.13
همكاری بهائيان با كاگ ب
سازمانهاي اطلاعاتي و امنيتي شوروي در بررسي تاريخ بهائيت، موارد چشمگيري از حضور بهائيان مهاجر سـاكـن عشقآباد و قفقاز در صفوف سازمان هاي اطلاعاتي و امنيتي شوروي پيشين مشاهده ميشود. با توجه به نمونههاي متعدد تاريخي، اين حضور را بايد تداوم سياست گذشته بهائيان دانست كه بهعنوان "مأمور دوبل"، بهسود اينتليجنس سرويس بريتانيا، به خدمت سفارتخانههاي روسيه و عثماني و آلمان در ميآمدند.
عبدالحسين آيتی، مبلغ پيشين بهائی، به موارد متعددی از حضور بهائيان در سازمانهای اطلاعاتی و امنيتی روسيه شوروی اشاره دارد. يك نمونه، ميرزا كوچك علی اوف، از بهائيان معروف عشقآباد، است كه به "تقلب" معروف بود. او پس از انقلاب بلشويكی روسيه "مفتش سرّي" بلشويكها شد و برادرزادهاش بهنام عبدالحسين حسيناوف در اداره گ. پ. او. (سازمان اطلاعاتي شوروی) به جاسوسی پرداخت و جمعی از ايرانيان مقيم روسيه را به زحمت انداخت.14 نمونه ديگر برادران عسكروف اند.
«محمود و مقصود عسكروف دو برادرند از فاميل بهائي كه يكي از آنها هنوز در نزد روسها مقرب است و از كاركنان سرّی ايشان است. اين دو برادر، كه همه فاميلشان بهائی است، در كارهای سياسی دخالت كرده و می كنند.»
آيتی می افزايد: «دوازده جوان بهائی مقيم روسيه كه "در اداره گ. پ. او. مستخدم و جاسوس بالشويكها شده و اين استخدام را وسيله قاچاق امتعه خارجه كرده چادرهای پنج تومانی را... [از ايران] می برند به سی تومان می فروشند.»
آيـتی دربـاره مـفـاسـد اخـلاقی محمود و مقصود عسكروف و هتاكيهای ايشان در زمينه مفاسد جنسي مطالبی بيان كرده است.15در زندگينامه حسن فؤادي نيز اين كاركرد اطلاعاتی بهائيان ساكن عشقآباد مشاهده ميشود. او بههمراه "چند تن از معاريف بهائي" بهوسيله دولت شوروی توقيف و زندانی شد ولي6 ماه بعد، در دي 1308 ش.، با دخالت دولت رضاشاه تمامي زندانيان بهائي آزاد و به ايران وارد شدند.در موارد مشابه، قطعاً بايد ايرانيان اخراجي از شوروی مدتي در قرنطينه ميماندند و معمولاً به ايشان مشاغل حساس ارجاع نمی شد زيرا در معرض ظنّ وابستگی به سازمان جاسوسي شوروي بودند. معهذا، بهائيان فوق با احترام فراوان مورد استقبال مقامات مشهد قرار گرفتند و بلافاصله وارد مشاغل دولتي و نظامي شدند. براي مثال، حسن فؤادي وارد خدمت نظامي و مدير كتابخانه قشون مشهد شد. او مورد علاقه اميرلشكر شرق و افسران ارشد بود، يكي دو سال بعد، از خدمات دولتي استعفا داد و به تهران رفت و كمي بعد بهدستور محفل بهائيان تهران براي مديريت مدرسه "وحدت بشر" راهي كاشان شد. او مدتي معلم مدرسه "تربيت" تهران بود و سپس در مدرسه نظام به تدريس پرداخت. فؤادي در اواخر عمر بسيار ثروتمند بود.16
پي نوشت ها :
1. درباره خانواده بهائی دوستدار (ساری) مراجعه شود به : تاريخ ظهور الحق، ج 8، ق 2، ص 818.
2. تاريخ ظهورالحق ، ج 8 ، ق 2، صص 776-777.
3. درباره خاندان اكبر(خان اكبر) بنگريد به : ميرزا كريم خان رشتي .... ، ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، 2/ 55 98.
4. مجموعه اسناد به دست آمده از آرشيوهای اتحاد شوروی سابق در باكو ، تصوير سند در اختيار نگارنده است.
5. بابك اميرخسروی -محسن حيدريان، مهاجرت سوسياليستی و سرنوشت ايرانيان، تهران: نشرپيام امروز، 1381، ص 81.
6. ظهور و سقوط سلطنت پهلوي، 2/ زيرنويس ص82.
7. ابراهيم فخرايی، سردار جنگل،تهران، جاويدان، 1354، صص 140- 141.
8. بنگريد به ظهور و سقوط سلطنت پهلوی ، 2/ زيرنويس ص 82.
9. تقي شاهين (ابراهيموف)، پيدايش حزب كمونيست ايران، ترجمه ر.رادنيا، تهران، گونش، 1360، ص 211(به نقل از آرشيو انستيتو تاريخ آكادمی علوم آذربايجان شوروی)
10. تاريخ ظهورالحق، ج 8، ق 1، صص 362-374؛ تذكره شعرای بهائي 3/ 484-486.
11. ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، 2 / 455.
12. همان، ص 454.ت
13. تذكره شعراي بهائي، 3 / 486.
14. كشفالحيل، 3/ 87 ــــــ 85ت
15. همان، ص 90.د
16. مصابيح هدايت، 5/ 396 ــــ390؛اخبار امری سال هشتم، شماره 12-11(بهمن - اسفند 1308.)
---------------------------------------------
مطالب مرتبط :
تحلیلی روانکاوانه بر کنشگری سیاسی دکتر ابراهیم حشمت
روایتی از لباس متفاوت جنگلیها