خط و فاصله
من حضور «یوزپلنگان جوان» در صحنهی زبان و ادبیات گیلکی را برای پر باری و نتیجهبخش بودن بحثهای ادامه نیافته توسط همنسلان من که به میانسالی و پیری رسیدهاند، مفید و موثر و جاندارتر میدانم. خوشحالم از علاقهی مشترکی که مرزهای سن و سالی را پشت سر میگذارد و برابر با هم، دوباره با هم شخم میزنیم زمین ِهفتاجانا.
سابقه نوشتاری ما گیلک هابه دوران بیداری جنبش مشروطیت میرسد، – غیر از یک نمونه «دیوان پیشر شرفشاه» – یعنی در حدود صد سال اخیر است که ما برخی از پدیدآوردههای خود را ثبت کرده ایم، که عمدتا در حوزه شعر و ادبیات داستانی و نمایشی است.
خط ثبت این آثار، خط رایج در زبان فارسی است، با همه نارسایی که این خط دارد؛ از فاصله گفتار تا نوشتار، از واگذاری مفهوم به شم زبانی خواننده و…
در مورد نارسایی این خط به اندازه کافی مطلب وجود دارد، که نیاز به تکرار آن در اینجا نباشد ( غلط ننویسیم: استاد نجفی، غلط بنویسیم: دکتر باطنی و… )
در ارتباط با اصلاح این خط جهت سازگاری بیشتر با گفتار گیلکی در طی چند دهه گذشته تلاشهایی انجام گرفت و برخی از این پیشنهادات اصلاحی که عبارتند از تعبیه اشکال ۷ و ۸ در بالا و پایین خط در شیوهی نگارشی مجلهی گیلهوا و نوشتار برخی از شاعران و نویسندگان گیلکی به کار گرفته میشود. با وجود این مشکل تفاوت گفتار و نوشتار همچنان به قوت خود باقی است، به همین خاطر آقای جعفر بخشزاد محمودی در کتاب «زبان گیلکی» برخی دیگر از اشکال را پیشنهاد کردهاند که به کارگیری آن یک کار آموزشی سفت و سخت خواهد بود که خیلیها را در آغاز راه وادار به بالا بردن دستها میکند.
تازه این همه ۷ و ۸ و اشکال دیگر در بالا و پایین خط زمینه، خط را زشت و زیبایی شکلی آن را مخدوش میکند.
اگر قرار است این خط اصلاح شود هنوز باید برای بسیاری از آواها و تغییرات آوایی اشکال دیگری پیدا کرد که دیگر خواندن یک متن با حدس و گمان همراه نباشد و به چند بار خواندن مطلب منجر نگردد، مثلا «گلویم را گرفت» را اگر قرار باشد به گیلکی بنویسیم، چگونه باید بنویسیم که همانگونه که میگوییم خوانده شود، «میگولی بیگیفت» یا «میگولیء بیگیفت» یعنی یک علامت ۸ در پایین آخرین حرف بگذاریم یا در امتداد نوشته پس از آخرین حرف یک علامت /ء/ که علامت همزه در زبان فارسی است آورده شود، (معادل آوا نوشت لاتین آن /e/ است) ولی همین علامت در مواردی بالای حرف میرود به منظور بیان آوایی دیگر، مثلا در: تی مؤ دِود = مویت را ببند (برای آوای /o/) بالای حرف “و” می نشنید.
«مو» در بیان فاعلی با آوای /u/ لاتین نمایش داده میشود، خوب حالا اگر بخواهیم “رفتن” را به گیلکی بنویسیم، چگونه باید بنویسیم: شؤن، شئون، شواون، شون، شئن.
نشانهی حرف «و» در”شؤن” معادل /o/ کشیده šo:n لاتین است. حرف «و» درگیلکی برای هفت آوا با افزوده هایی در بالا و پایین و یا بدون افزوده به کار می رود:
برای بیان /v/ نیویره = وگرنه.
برای بیان /u/ سوج = درد، سوز.
برای بیان /o/ کول = شانه، کتف.
برای بیان /w/ او = آب (شرق گیلان).
برای بیان /u:/ بود = رونق، فراوانی.
برای بیان /o:/ آمون = آمدن.
برای بیان /u:/ دوَُ = دود ( در گویش برخی از مناطق شرقی گیلان )
ویا حرف “ی” برای بیان
/i/ سیوا=جدا
/y/ جیگا=جا،رختخواب
/ey/ ری= پسر یچه
و این ماجرا همین طور ادامه خواهد داشت و ما مدام باید در فکر ابداع شکلی برای بیان تفاوت آوایی در گویشها و لهجههای گیلکی باشیم.
همهی این تغییرات را باید آموزش داد، تمرین کرد و برای کار با اینترنت برایشان معادل مناسب ساخت و غیره و ذلک…
این راه دراز را شاید یک چند عاشق بروند، ولی مخاطبان متنهای من و شما خواهند رفت؟
به همین خاطر من فکر میکنم به تغییر خط میتوان تن داد و از تناقضی که خط عربی-فارسی، زبان فارسی و ما را بدان دچار کرده است، نجات یافت و فاصلهی گفتار، نوشتار و خواندار را به صفر رساند.
آوانوشت لاتین که در متنهای زبان شناسی و نوشتارهای مربوط به فرهنگ عامه به کار میرود، مناسب ترین نشانه برای نوشتن متن گیلکی است. همهی آن چیزی که هر گیلک با هر گویش و لهجه ای که مد نظر دارد و میگوید را میتوان همانگونه ثبت کرد و بدون هیچ کم و کاستی آن را خواند.
ما که آن گنجینهی عظیم زبان فارسی پشت سرمان نیست که نگران محروم شدن از دست یافتن به آنها شویم، سروته تمام آن چیزهایی که در این یک صد سال نوشتیم به هزار صفحه هم نمیرسد، میشود همهی آنها را در یک فرصت کوتاه برگرداند و گفتار، نوشتار و خواندار را در راستای سازگاری هم قرار داد و مرارت خواندن متن گیلکی را برای همیشه حل کرد و حوزه نفوذ جدیدی را هم برایش امکان پذیر کرد و آن را در اینترنت گذاشت و در مدارس و دانشگاه تدریس کرد.شاید دراغاز به لحاظ عادت ها مشکل به نظر اید وعده ای به بهانه این که مخاطب عام را پس می زند دربرابرش بایستند،ولی واقعا” متن گیلکی مخاطب عام دارد؟ مخاطب عامی که به سراغ متن گیلکی می رود آیا بدون متن میانجی(مثلن برگردان بفارسی) قادر به درک متن خواهد بود؟اگر هست پس این همه گلایه وشکایت از مشکل بودن خوانش متن گیلکی برای چیست؟.من فکر میکنم هر پیشنهادی دراین حوزه باید معطوف به آینده باشد.تداوم آفرنیش به زبان گبلکی در گرو جذاب کردن آن برای «یوزپلنگان جوانی است» که آغاز به دویدن کردهاند، پس:
خانمها و آقایان!
پیشنهاد میکنم برای پایان دادن به مرارت اصلاح خط ساختارشکنانه به سراغ آوانوشت لاتینی برویم و جهت نوشتن را از چپ به راست تغییر بدهیم.
آوانوشت لاتینی تمام پیچیدگیهای گویشی ما را پاسخ میگوید و مینیاتور لهجهها را بدون کم و کاست ثبت میکند.قبل از انکه این خط تخت ما را در نوعی از نوشتار گویشی «پاخت» کند، آن را ثبت کنیم.
ما در دهکده جهانی حرف برای گفتن داریم.
Nivisəm “Xâk”
hizâr-hizâr
qorân xâne
pərâčine
مینویسم خاک
هزار هزار
پروانه
به پرواز در میآید.
جدول پیوست: الفبای آوانگار پیشنهادی مسعود پورهادی
——————————————————–
مسعود پورهادی، ۳۰ بهمن ۱۳۸۰
آلمان/ کلن