شعرهای پارک – قصه 6

“قصه ۶”

روی لب جوانک
سیگار، خاکستر شده ؛
پارک،
خمارِ خمار
هنوز چرت می زند.

 

”گیلکی”

جوانکه لبه سر
خاکسترا بو سیگار؛
پارک،
خومارَ خومار
هنی چرت زئن دره

یک پاسخ ارائه کنید