هایکووارههای گیلکیِ مسعود پورهادی
منتشر شده در کانال تاریخ و دانشنامه شمال ایران
هایکووارههای گیلکی، سرودههای مبنی بر تامل در لحظههای عینیِ “چیز”ها و تصرفات ذهنیِ آنها، برای آفریدنِ “چیزها”ی دیگر است، با تکیه به عناصر و ویژگیهای طبیعت سرزمین گیلان.
شعر که نیاز و حضورِ محسوسِ بهینهجوییِ کلام است و موجب حسآفرینیِ تکانهبخشِ انسان میشود، میتواند دو وجهِ شادیزایی (نیروافزایی) و غمانگیزی (افسردگی) را، در بستر خود بپروراند.
در چنین موقعیتی بود که شعر کوتاه گیلکی توانسته است با وجاهت و نمایی تازه حلول کند، مسیر و نمودِ پذیرشِ انواعِ مخاطب را تعیین کند و مشیِ اصولِ حضورش را، به آگاهی برساند
ووین ورُزام
چیک چئن وُ
اَویرِ پر کالانِ لابهلا.
برگردان :
تکهتکه و پراکندهام
لابهلای اشیاء
و تکهپارههای گمشده.
****************
اَویرِ پامالانِ رچِ پِه
شوبوکِ ایی ارد او اردِ وراچک
“راینِ” دیمهکنار
برگردان:
(به دنبالِ ردِپاهای گمشده/ حوالیِ آوای داروَک/ در گوشه و کناررودخانهی “راین”).
این شعر در خوانشِ چندسویهی غربالشدگیاش، غربتوارگی و نوستالژیِ (وطندوری) را بسیار حسانگیز رسانا میکند و نمادِ عطفِ طبیعتگراییِاش، رود “راین” است که با کنارهی درازنایش، نمادگرایانه، همهی رودخانههای پُرآب گیلان و جهان را به ذهن متبادر میکند. به باورِ ساکنان گیلان و مازندران، آوای داروَک (قورباغه درختی) پیشدرآمد باران است، یعنی خواندن داروک نشانهی آن است که به زودی باران خواهد آمد.
تی نِ ئسایی بویاَ دیهِه-
کلمهاَن
شعر
ایپایی پوردِ سر را شِه.
برگردان :
(بوی نبودنات را میدهند/ واژهها/ شعر-/ از پلی باریک میگذرد).
***********************
اّ شعرانِ جاَ اوشنتر
نما سوتکا سو جیر
آمندان
کاس.
برگردان :
(بیرون از این شعرها/ زیر نور چراغزنبوریِ کومهی شکار/ آبگیر/ رنگپریده).
*********************
صوب
تومِ تبجاَ
کولاناَ
کراچِئنِ آواز.
برگردان :
(صبح/ طبقچهی نشای برنج را/ بر شانهاش گذاشت/ آوازِ زنانِ شالیکار)
**********************
شی فوبوئناَ فندیره
دارِ کونه کوف
شالِمیر بزِه شالِکولا.
برگردان :
(افتادنِ قطرههای شبنم را تماشا میکند/ پای درخت/ قارچِ خودرو که خود را به مُردگی زده است).
********************
شطرنجِ صفا واز
شیطان هر دو سر نیشتِه
اَماَ
تاماشا.
برگردان:
(صفحهی شطرنج گشوده/ شیطان هر دو سوی آن نشسته است/ ما/ به کارِ تماشا).
منظری از بازنمایی در ژرفنای رویدادهای پشتپرده و تصمیمگیریِ منفعتخواهانهی قدرتمندان جهان را باریکبینانه مینمایاند که چگونه در تماشای محضِ چارهجویان و ستمدیدگانِ اقصا نقاط دنیا در هر دو سوی صفحهی پیکارِ سیاه و سفید، نشستهاند و با ژستِ شطرنجبازانِ فکور، به ظلم و چپاولِ غارتگرانه مشغولاند.
روخانِ آب
آواز خانِه
دریا اوشانانِ بویاَ دیهِه.
برگردان :
(آبِ رودخانه/ آواز میخواند/ دریا، بوی اجنه را میدهد.)
باسپاس از استاد گرانقدرم – بهروز_عسکرزاده