کوچکخان، دوستدارِ فردوسی
بهویژه از مشروطه به این سو، شاهنامهخوانی و دوستدار فردوسی بودن و پیگیر اشاعهی آن یکی از شاخصههای وطنخواهی، ایراندوستی و مروّج فرهنگ ایرانی نیز به حساب میآمد.
کوچکخان یکی از دوستداران فردوسی و مروّج فرهنگ شاهنامهخوانی در تشکیلات جنگل بود. دستکم میدانیم در زمانی که تشکیلات جنگلیها از بهار و تابستان 1296 خورشیدی در کسما و گورابزرمیخ با امنیتِ کامل مستقر شد، کوچکخان در ارتباطی نزدیک با حسینخان کسمایی که به تازگی از تهران به کسما آمده بود، در اقامتگاه محقرشان در گورابزرمیخ، محفل شعر و ادبِ فارسی برگزار میکردند.
سعدالله درویش عضو کمیتهی ملیّون برلنیها به رهبری تقیزاده که به ایران آمده و این زمان در گورابزرمیخ به جنگلیها پیوسته و در این محل حضور داشت، از همین محفلِ شعر و ادب سخن گفته است: «روزی را به یاد دارم که خالوقربان برای ملاقات مرحوم میرزا آمده بود. موقعی رسید که مرحوم میرزا[کوچکخان] در اتاق مرحوم میرزاحسین کسمایی بودند. مستقیم [به] آنجا آمد. من هم در همان موقع در اتاق میرزاحسینخان [بودم] و از بیانات دلپذیر مرحوم میرزا [کوچکخان] و مرحوم میرزاحسینخان کسمایی لذت میبردم…» (درویش: 74 -75).
درویش مینویسند که کوچکخان و حسینخان کسمایی: «مخصوصاً به شاهنامۀ فردوسی و خواندن آن علاقۀ فراوان داشتند و برای تهییج و سلحشوری افراد نظامی به کرّات در بیتاله [کذا؟!] بودند که شاهنامه خوانده میشد» (همان: 75).
چنانکه گفته شد، دوستدارِ فردوسی بودن یکی از شاخصههای وطنخواهی و ایراندوستی در آن زمان محسوب میشد که البته بعدها در دورهی پهلوی اول شکل افراطی هم به خود گرفت. تردید نداریم که این علاقه در همسویی و همنوایی با حسینخان کسمایی که مردی وطندوست و ملی بود، نشانهای از همان شعاری بود که جنگلیان در اولین اطلاعیهی خود اعلام کرده بودند: «با کسی که ایران را دوست دارد دوستیم و با کسی که با ایران دشمنی میکند، دشمنیم».
ناصرعظیمی بخشی از کتاب «کوچک خانی که باید از نو شناخت»