آینه در آینه
مژده بده ، مژده بده ، یار پسندید مرا سا…
مدیر
آینه شکسته
بیایید ، بیایید که جان دل ما رفت بگریید…
آواز بلند
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با ت…
بیداد همایون
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت که شک…
قدر مرد
بگذر شبی به خلوت این همنشین درد تا شرح …
گریه شبانه
شب آمد و دل تنگم هوای خانه گرفت دوباره …
چشمی کنار پنجره انتظار
ای دل ، به کوی او ز که پرسم که یار کو د…
بعد از نیما
با من بی کس تنها شده ، یارا تو بمان همه…
لب خاموش
امشب به قصه ی دل من گوش می کنی فردا مرا…
توتیا
مهی که مزد وفای مرا جفا دانست دلم هر آن…
