همیشه در میان
نامدگان و رفتگان ، از دو کرانه ی زمان سوی تو می دوند ، هان ای تو همیشه در میان در چمن تو می چرد آه…
نامدگان و رفتگان ، از دو کرانه ی زمان سوی تو می دوند ، هان ای تو همیشه در میان در چمن تو می چرد آه…
نه لب گشایدم از گل ، نه دل کشد به نبید چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید نشان داغ دل ماست لاله ای …
کنار امن کجا ، کشتی شکسته کجا کجا گریزم از اینجا به پای بسته کجا ز بام و در همه جا سنگ فتنه می بار…
دلی که در دو جهان جز تو هیچ یارش نیست گرش تو یار نباشی جهان به کارش نیست چنان ز لذت دریا پر است کش…
چشم گریان تو نازم ، حال دیگرگون ببین گریه ی لیلی کنار بستر مجنون ببین بر نتابید این دل نازک غم هجر…
تا خیال دلکشت گل ریخت در آغوش چشم صد بهارم نقش زد بر پرده ی گل پوش چشم مردم بیگانه را یارای دیدار …
مژده بده ، مژده بده ، یار پسندید مرا سایه ی تو گشتم و او برد به خورشید مرا جان دل و دیده منم ، گری…
بیایید ، بیایید که جان دل ما رفت بگریید ، بگریید که آن خنده گشا رفت برین خک بیفتید که آن آلاله فرو…
وقت است که بنشینی و گیسو بگشایی تا با تو بگویم غم شب های جدایی بزم تو مرا می طلبد ، آمدم ای جان من…
فتنه ی چشم تو چندان ره بیداد گرفت که شکیب دل من دامن فریاد گرفت آن که ایینه ی صبح و قدح لاله شکست …