گنج گمشده
هوای روی تو دارم نمی گذارندم مگر به کوی تو این ابرها ببارندم مرا که مست توام این خمار خواهد کشت نگ…
هوای روی تو دارم نمی گذارندم مگر به کوی تو این ابرها ببارندم مرا که مست توام این خمار خواهد کشت نگ…
نیامزند لبت جان بوسه خواه من است نگاه کن به نیازی که در نگاه من است ز دیده پرتو عشق ار برون زند چه…
پیش ساز تو من از سخر سخن دم نزنم که بیانی چو زبان تو ندارد سخنم ره مگردان و نگه دار همین پرده ی را…
ای عشق تو ما را به کجا می کشی ای عشق جز محنت و غم نیستی ، اما خوشی ای عشق این شوری و شیرینی من خود…
هزار سال درین آرزو توانم بود تو هر چه دیر بیایی هنوز باشد زود تو سخت ساخته می ایی و نمی دانم که رو…
ای مرغ آشیان وفا خوش خبر بیا با ارمغان قول و غزل از سفر بیا پیک امید باش و پیام آور بهار همراه بوی…
کیست که از دو چشم من در تو نگاه می کند اینه ی دل مرا همدم آه می کند شاهد سرمدی تویی وین دل سالخورد…
کجایی ای که دلم بی تو در تب و تاب است چه بس خیال پریشان به چشم بی خواب است به سکنان سلامت خبر که خ…
امروز نه آغاز و نه انجام جهان است ای بس غم و شادی که پس پرده نهان است گر مرد رهی غم مخور از دوری و…
شب های ملال آور پاییز است هنگام غزل های غم انگیز است گویی همه غم های جهان امشب در زاری این بارش یک…