سیاه و سپید
شبی رسید که در آرزوی صبح امید هزار عمر …
شبی رسید که در آرزوی صبح امید هزار عمر …
دگر نگاه مگردان در آسمان کبود کبوتران ت…
با این غروب از غم سبز چمن بگو اندوه سبز…
بر آستان تو دل پایمال صد دردست ببین که …
من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتا…
رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست مر…
بگردید ، بگردید ، درین خانه بگردید دیرن…
دیری ست که از روی دل آرای تو دوریم محتا…
هوای روی تو دارم نمی گذارندم مگر به کوی…
نیامزند لبت جان بوسه خواه من است نگاه ک…