چندمین هزار امید بنی آدم
گفتم که مژده بخش دل خرم است این مست از …
گفتم که مژده بخش دل خرم است این مست از …
شبی رسید که در آرزوی صبح امید هزار عمر …
دگر نگاه مگردان در آسمان کبود کبوتران ت…
با این غروب از غم سبز چمن بگو اندوه سبز…
بر آستان تو دل پایمال صد دردست ببین که …
من آن صبحم که ناگاهان چو آتش در شب افتا…
رفتی ای جان و ندانیم که جای تو کجاست مر…
بگردید ، بگردید ، درین خانه بگردید دیرن…
دیری ست که از روی دل آرای تو دوریم محتا…
هوای روی تو دارم نمی گذارندم مگر به کوی…