به پایداری آن عشق سربلند
بود که بار دگر بشنوم صدای تو را ؟ ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را ؟ بگیرم آن سر زلف و به روی دیده ن…
بود که بار دگر بشنوم صدای تو را ؟ ببینم آن رخ زیبای دلگشای تو را ؟ بگیرم آن سر زلف و به روی دیده ن…
ای برادر عزیز چون تو بسی ست در جهان هر کسی عزیز کسی ست هوس روزگار خوارم کرد روز گارست و هر دمش هوس…
دل شکسته ی ما همچو اینه پک است بهای درنشود گم اگرچه در خک است ز چک پیرهن یوسف آشکارا شد که دست و د…
یارا حقوق صحبت یاران نگاه دار باهمرهان وفا کن و پیمان نگاه دار در راه عشق گر برود جان ما چه بک ای …
بلندا سرما که گر غرق خونش ببینی ، نبینی تو هرگز زبونش سرافراز باد آن درخت همایون کزین سرنگونی نشد …
بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم به پای سرو آزادی سر و دستی برافشانیم به عهد گل زبان سوسن آزاد…
چه غریب ماندی ای دل ! نه غمی ، نه غمگساری نه به انتظار یاری ، نه ز یار انتظاری غم اگر به کوه گویم …
ما قصه ی دل جز به بر یار نبردیم و ز یار شکایت سوی اغیار نبردیم معلوم نشد صدق دل و سر محبت تا این س…
برسان باده که غم روی نمود ای ساقی این شبیخون بلا باز چه بود ای ساقی حالیا نقش دل ماست در ایینه ی ج…
ای دوست شاد باش که شادی سزای توست این گنج مزد طاقت رنج آزمای توست صبح امید و پرتو دیدار و بزم مهر …