اعتیاد
اعتیاد دارد
زمین به جنازه
تبر به تنه
آتش به باد
کِرم به آزادی
اعتیاد دارد
واژه به شعر
برگ به درخت
کوه به سنگ
احساس به تو
کاش حاکمان زمین
شاعران نبودند
و برگ درختان
زبان شعر
نشد
جهان در کولهپشتیمان جا بگیرد
و من
دیکتاتوری پرولتاریا را برقرار کنم
آخ
چقدر دیر به دنیا آمدم
چقدر زود مردم
لوبیای سحرآمیز من
ساقهی بی بخاری داشت
که سر به فاضلاب سایید
نینواز فلکزده
گمشدهاش را
هنوز
در پیاده راه فرهنگی میجوید
هنوز
بدبخت دانهای
به نام لوبیاست
هنوز
اعتیاد دارد به عادت
هنوز
…