برفهای سنگین جلگه گیلان
برفهای سنگین جلگه گیلان
مروری بر سابقه تاریخی و تبیین علل رخداد
سمانه نگاه، نیما فرید مجتهدی، فروغ مومنپور، شبنم هادینژاد صبوری، ابراهیم اسعدی اسکوئی
اشاره
اگر از هر فرد گیلانی که در جلگههای کرانه جنوبی دریای کاسپین زندگی میکند در زمینه ویژگیهای آبوهوای گیلان سوال شود، بیتردید وقتی به توصیف فصل زمستان برسد، سری تکان خواهد داد و از «پیله برفی سالان»یاد خواهد کرد!برفهای سنگین در جلگه گیلان نه تنها در حافظه تاریخی مردم گیلان جای گرفته است و بخش مهمی از خاطرات مردم این سرزمین را به خود اختصاص داده است، بلکه تاثیر آن در ادبیات مردم این سامان نیز مشخص است(کتاب پیله برفی سالان، طیاری،1384)،در کتب بسیاری از پژوهشگرانی که درباره این سرزمین قلم زدهاند، در بخشی از مطالب، اشارهای هرچند کوتاه به مسئله رخداد برفهای سنگین شده استعباسی(1386)، فخرایی(1355)،مشایخی(1385)، گنجی(1374). جلگه گیلان در زمستان در مقایسه با بخش بزرگی از نیمه شمالی کشور که دارای هوای سرد و خشک است،آبوهوای به نسبه معتدلی دارد.این اعتدال بدون تردید ماحصل وجود پهنه آبی وسیعی چون دریای کاسپین است، با این حال هر از چندگاهی برفهای سنگینی را تجربه مینماید که مختص آبوهوای این بخش از کشور ما است. هرچند پس از رخداد برفهای سنگین در سالهای 1383 و 1386 که توسط مقامات استان به <بحران سفید>معرفی شد توجه بسیاری به مسئله برفهای سنگین جلب گردید. اما طبق شواهد موجود و مطالعه حاضر رخداد این مخاطره هواشناسی مسبوق به سابقه است. پس از برفهای سنگین گیلان در زمستانهای 1383 و 1386 بسیاری، در زمینه بیمانند بودن این رخدادها اظهار نظر نمودهاند. دلیل این امر را شاید بتوان عدم شناخت از سوابق آبوهواشناسی برف در گیلان وعمق اثرات انسانی ناشی ازآن دانست. هرچند با توجه به سوابق آماری موجود از دلایل حجم بالای خسارات، میتوان شدت بارش،گسترش بیبرنامهریزی شهر و عدم توجه به معماری همساز با آبوهوا و همچنین عدم آمادگی برای مقابله با چنین بحرانهای در سطح استان را ذکر نمود. برفها سنگین گیلان در طول تاریخ سبب ساز تبعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و زیستمحیطی مختلفی گردیدند که گاها در منابع مکتوب میتوان به آن برخورد نمود. یخ زدن رودخانهها و ماندابهای گیلان یکی از این اثرات بوده است، «عابرین پیاده میتوانند چندین روز فاصله پیر بازار تا انزلی را بر روی یخ رودخانه عبور کنند»، علاوه بر این در منابع از یخزدن مرداب انزلی و تمامی تالابها، آبگیرها و استخرهای دست ساز جلگه گیلان همچون استخر لاهیجان اشاره شده است که تلفات فراوانی به حیاتوحش از جمله پرندگان مهاجر وارد نمود. نکته جالب اینکه در یک منبع به یخزدن رودخانه سفیدرود اشاره شده است(اطلاعات،7133،رابینو،1374: 50).برفهای سنگین بارها خسارات شدیدی به محصول مرکبات مناطق شرقی گیلان و غرب مازندران وارد آورد(رابینو،1374: 50 و مشایخی،1385، 236). برفها اثرات اقتصادی و سیاسی عمدهای نیز داشتند، «در زمستان 1342 برف انبوهی متجاوز از یک متر بارید که موجب از بین رفتن درختان پرتقال و میوه آنها شد. از این برف کم سابقه، کسان بسیاری که پرتقالها را پیش خرید کرده بودند، زیان دیدند و از بیم طلبکاران ناگزیر شدند که بگریزند»(مشایخی،1385:236وسجادی،1378: 406).«در سالهای 1328 و 1350 شمسی که در حدود 2 متر برف بر زمین نشست وضایعات بسیار ببارآورد،به طوری که ساکنین رشت برای تهیه مایحتاج زندگی به شدت در مضیقه افتادند و برای سرکشی به مغازهها و دفترهای کار خود از میان تونلهای برفی عبور میکردند»(فخرایی،1352:24).«به دلیل بارش 4 دوره برف سنگین، جادهها حدوداً به مدت یک ماه و نیم بسته بوده (بخصوص جاده رشت-قزوین) و در حدود 400 کامیون و اتوبوس در مسیر جاده رشت-قزوین در داخل برف گرفتار و بیشترین مشکل و انسداد جاده در قسمتهای کوهین، رودبار، منجیل و رستمآباد گزارش شده بود. انسداد راههای مواصلاتی به ویژه راه رشت– قزوین، موجب به وجود آمدن مشکلات عدیدهای برای مسافرین گردید. در گزارشها به کمی آذوقه و شدت سرما و نبود مکان برای اسکان، به کرات اشاره شده است:«طبق اطلاع، یک مشت زن و مرد و بچه در بین راه با سرما و کمی آذوقه دست به گریبان هستند»(اطلاعات، 7148). «وضع عمومی مسافرین بسیار خراب است،عدهای از مسافرین به دلیل نبود جا و مکان در مسافرخانهها و منازل ناچار در طویلههای بین راه با وضع دشواری به سر میبرند. بعضی پولشان تمام شده، اگر کمک نشود، بسیاری از بین میروند» و «در اثر انسداد راه و عدم عبور و مرور و همچنین تعطیلی اغلب تجارتخانهها و بازار به علت شدت سرما و سنگینی برف، کمبود مواد غذایی، نفت، حتی هیزم و دیگر اقلام مورد نیاز را سبب گردیده بود و موجب گرانی 5 تا 7 برابر قیمتها شد»(اطلاعات، 7149). «در حدود 100 خانه و 30 دکان در نقاط مختلف رشت خراب گردیده، از جمله سقف اداره پیله و کیسه بافی، پرورشگاه یتیمان، بانک سپه، مهمانخانه ایران، سینمای شرق متعلق به شهرداری، سقف تالار شهرداری، قسمتی از دبیرستان شاهپور و شاهدخت فروریخته است» (اطلاعات، 7140، 7148؛ کیهان، 2051).به طور حتم میزان خسارت چندین برابر موارد ذکر شده است.
این مقاله، نتیجهی مطالعهای در زمینه تحلیل سازوکار رخداد برفهای سنگین گیلان است که درگروه تحقیقات اداره کل هواشناسی گیلان به انجام رسیده است. از یک سو، به دلیل اهمیت این پدیده در آبوهوای گیلان و به خصوص اینکه این پدیده از مخاطرات جوی استان گیلان محسوب میشود و از سویی دیگر با توجه به سوابق تاریخی بدست آمده در این پژوهش که از ارزش بالایی تاریخی برخوردار است، نتایج این پژوهش جهت آشنایی مخاطبان به صورت خیلی خلاصه ارائه گردیده است.لازم به ذکر است به جهت اینکه مخاطبان مجله افرادی با گرایشهای علمی گوناگون هستند، سعی گردیده است با بیانی کیفی و غیر تخصصی علل رخداد برفهای سنگین جلگه گیلان برای خوانندگان تبیین گردد.
محدوده مورد مطالعه
منطقه مورد مطالعه جلگه مرکزی گیلان در کرانه جنوبغربی دریای کاسپین است. در این مطالعه برفهای مناطق کوهستانی گیلان به دلیل تفاوت سازوکار شکلگیری و نقش کوهستان در افزایش رخداد برف صرف نظر شده است بخش بزرگی جلگه مرکزی گیلان منطبق بر دلتای رودخانه سفیدرود است. این جلگه از شمال به سواحل دریای کاسپین و از جنوب به رشته کوههای البرز و دره سفیدرود منتهی میشود. جلگه گیلان دارای آبوهوایی مرطوب با بارش قابل توجه 1359 میلیمتر نسبت به بارش فلات ایران است. این منطقه با میانگین رخداد روزهای برف برابر با 8 روز و میانگین ارتفاع برف 16 سانتمیتر و با توجه به اعتدال دمایی از زمستانهای ملایمی نسبت به مناطق شمالی و شمالغربی هم عرض برخوردادر است. با این حال طبق آمار موجود در برخی سالها از برفهای سنگینی متاثر میگردد(جدول 1 و 2). طبق مطالعه صورت گرفته در این پژوهش در طی نیم قرن اخیر جلگه گیلان 11 سال با برف سنگین را تجربه نموده است. در این 11 سال 35 دوره بارش برف سنگین بالغ بر 80 روز شناسائی شد. دورههای برف سنگین به همراه سالهای رخداد و روزهای آن در جدول ذیل ارائه شده است.
شکل(1)تصویر سنجنده مودیس از جلگه گیلان و موقعیت ایستگاههای هواشناسی که در محدوده مورد مطالعه قرار گرفته است
شکل(2)توزیع فصلی روزهای با بارش برف سنگین در ایستگاه رشت در جلگه مرکزی گیلان
روش تحقیق
در این پژوهش برای شناسائی علل رخداد مخاطره برفهای سنگین جلگه گیلان و به دست آوردن رهیافتی بلندمدت آماری از آن، با توجه به نبود اطلاعات با سابقه بلندمدت، فقط به دادههای هواشناختی بسنده نشد. روزهای با برف سنگین با استفاده از تلفیق اطلاعات به دست آمده از روزنامههای معتبر اطلاعات و کیهان (سابقه 70 ساله)، مصاحبه با افراد بومی مطلع و دیگر منابع مکتوب شناسائی شد. اطلاعات بدست آمده در مورد روزهای برفی با آمار روزانه پدیدههای جوی مقایسه شد و بدین ترتیب از رخداد برف سنگین اطمینان بدست آمد.
جدول(1)دورههای برف سنگین رخداده در جلگه مرکزی گیلان و روزهای همراه بابرف سنگین مورد مطالعه در پژوهش حاضر
برفهای سنگین تاریخی استان گیلان
قدیمیترین برف سنگین که در استان گیلان رخ داده و در این مطالعه مورد شناسائی گرفته است، در زمستان 1212 شمسی بوده است. اگر خلا آماری موجود در این نوشتار که ما بین سال 1216 تا 1284 وجود دارد را در نظر نگیریم. ظرف مدت یک قرن اخیر (از سال 1284 تا 1390 شمسی) در استان گیلان حدود 17 برف سنگین رخ داده است. که آخرین آن برف سنگین دی ماه 1386 میباشد. طبق شواهد و اظهار نظر شاهدان عینی، برف سال 1328 سنگینترین برف در سده اخیر در استان گیلان بوده است.
جدول(2)برفهای سنگین تاریخی استان گیلان (فریدمجتهدی،1388)
علل رخداد برفهای سنگین در جلگه گیلان
پیش از بحث در زمینه نحوه شکلگیری و رخداد برفهای سنگین در جلگه گیلان، با توجه به اینکه مخاطبان مجله طیفی از خوانندگان با گرایشهای علمی متفاوت را در بر میگیرد، سعی گردیده شناختی خلاصه و نسبی در رابطه با مباحث پایهای بارش صورت پذیرد، تا مخاطب در درک مطلب دچار ابهام نباشد. علاوه بر این سعی گردیده است مباحث هواشناختی مورد بحث تا حد امکان با زبان ساده و به دور از واژگان و نوشتار صرف علمی هواشناسی باشد. رخداد بارش در هرمنطقه به دو عامل اساسی نیاز دارد. این دو عامل عبارتند از رطوبت و عامل صعود برای سرمایش(اشباع توده هوا). بارش زمانی اتفاق میافتد که هوای مرطوب و عامل صعود هر دو با هم در یک منطقه وجود داشته باشند، به عبارت دیگر، هوای مرطوب باید تا ارتفاع معینی بالا رود تا بر اثر سرد شدن، به نقطه اشباع برسد و در مرحله بعد، بارش را پدید میآورد. نبود هر یک از این دو عامل مانع وقوع بارش میشود(کاویانیوهمکاران،1389، 239). صعود هوای مرطوب برای ایجاد بارش به عوامل متعددی نسبت داده شده است. این عوامل صعود عبارتند از، عامل همگرایی ناشی از چرخندگی[1]، عامل همرفتی[2]، عاملناهمواری[3]. با توجه به موقعیت گیلان در حاشیه شمالی فلات ایران و همچنین جغرافیای این منطقه میتوان عوامل موثر در بارش را برای استان بر شمرد. با توجه به این مسئله، هر سه عامل صعود در منطقه وجود دارد. موقعیت گیلان، سبب شده که این منطقه در معرض بسیاری از سامانههای عرضهای جغرافیای میانه و بالا قرار گیرد، رشته کوه البرز عامل مهمی در بارش منطقه دارد(عامل ناهمواری) و وجود دریای کاسپین شرایط پیدایش عامل همرفتی را فراهم نموده است.از لحاظ رطوبتی گیلان، برخلاف بسیاری از مناطق ایران دارای منبع رطوبتی داخلی در حاشیه شمالیاش است. این پهنه آبی در تزریق رطوبت به کرانههای جنوبی نقش مهمی دارد. رطوبت دریای کاسپین به چند طریق عمده به منطقه جنوبی میرسد. در دوره گرم سال بر اثر وزش نسیم دریا، که سبب برخی از بارشهای تابستانی گیلان میشود. زمانی که پرفشارهای غربی از مناطق قطبی اروپائی، اروپای شرقی و گاها اروپای غربی از روی دریای کاسپین عبور کرده و گردش هوا در آنها سبب هدایت بخار آب به منطقه میشود. علاوه بر این زبانه پرفشار سیبری در شروع فصل سرد نیز چه به صورت مستقل و چه با همراهی سامانههای پرفشار مهاجری که از اروپا میآیند نقش مهمی در انتقال رطوبت دارد(علیجانی،1379:110،عزیزیوهمکاران،1384:210). علاوه بر دریای کاسپین رطوبت دریای مدیترانه نیز توسط سامانههای کمفشار که به سمت منطقه وارد میشود. در مقیاس محلی نیز پهنههای آبی مانند تالابهای گیلان و آببندان ها و دیگر منابع آبی نقشی در تزریق رطوبت دارند. فیزیک شکلگیری برف به مقدار زیادی پیچیده است، با این حال منبع رطوبت، سازوکار حرکات عمودی در جو که سبب شکلگیری بارش میشود(عامل ناهمواری و … ) و دمای هوای برابر و یا زیر صفر درجه سلسیوس عناصر اولیه آن هستند. شکل کریستال یخ اولیهوابسته به دمای محیط شکلگیری است، ولی شاید کریستال دستخوش تغییرات قابل ملاحظهای بشود، به خصوصوقتی که در حال سقوط از میان لایههایی از جو باشد که دارای تفاوت دما و زطوبت هستند. شکل و اندازه نهائی برفدانه بنابراین وابسته به گروهی از عوامل است. به عنوان مثال فعالیت باد میتواند کریستالهای یخ را به عناصر کوچکتر تبدیل کند(اولیور، 2005: 659). بنابراین جهت شناسائی عوامل رخ داد برف در گیلان نیاز به بررسی این عوامل است.بررسی آمارهای ارتفاع روزانه برف ایستگاههای هواشناسی گیلان شامل آستارا، بندر انزلی، رشت و لاهیجان، در طی دوره 50 ساله (2012- 1963)، مجموعاً 80 روز همراه با بارش سنگین برف رادر 36 موج بارش نشان میدهد. دستهبندی این سامانهها براساس ویژگیهای فیزیکی و دینامیکی توده هوای سطح زمین و ترازهای زیرین وردسپهر، دو الگوی اصلی 1- پرفشار و2 – ترکیبی پرفشار و کمفشار را نشان میدهد
در واقع توده هوای پرفشار[4]با منشأهای مختلف اعم از اقیانوسی و قارهای نقش اصلی را در سازوکار این سامانهها ایفا میکند که میتواند به تنهایی ویا به صورت همراهی با توده هوای کم فشار[5]مانند کمفشارهای مدیترانهای و یا کم فشارهای سودانی که از سمت عرضهای پایین حامل گرما و رطوبت هستند، موجب بارش برف درحاشیه جنوبغربی دریای کاسپین گردند.مطالعه سازوکار بارش برفهای سنگین در گیلان نشان میدهد که توده هوای پرفشار، در فصول سرد سال در عرضهای جغرافیایی بالاتر در نیمکره شمالی زمین، بر روی نواحی سرد سیبری، مناطق سرد قطبی اروپا مانند اسکاندیناوی و بخشهای شرقی اقیانوس اطلس در غرب اروپا شکل میگیرند و حین حرکت به سمت عرضهای پایینتر، روی دریای کاسپین مستقر میگردند. به دنبال گسترش جنوبسوی این سامانهها، ریزش هوای سرد به عرضهای پایینتر وشکلگیری جبهه سرد، دما در سواحل جنوبی دریای کاسپین به شکل قابل توجهی کاهش مییابد. استقرار توده هوای سرد و پرفشار روی دریای کاسپین که با چرخش جریان هوا در جهت عقربههای ساعت همراه است، جریانات شمالی گسترده در لایههای زیرین جو ایجاد میکند و موجب انتقال رطوبت از روی دریا به سمت سواحل جنوبغربی دریای کاسپین میشود. در الگوی ترکیبیپرفشار و کمفشار، در محدوده دره شاهرود تا شمال دره منجیل و محل دلتای سفیدرود(جلگه مرکزی گیلان) یک منطقه همگرایی باد در محل برخورد و رویارویی دو توده هوا با ویژگیهای فیزیکی و دینامیکی مختلف ایجاد می شود.ان امر سبب ناپایداری جو در منطقه جلگه گیلان میشود. برف سنگین دی ماه 1386 (ژانویه 2008) نمونه ای از الگوی پرفشار ناشی از برهمکنش دو پرفشار قوی قطبی و سیبری و بارش برف بهمن سال1383 ( فوریه 2005 ) نمونهای از الگوی ترکیبی کمفشار مدیترانهای و توده هوای پرفشار سیبری میباشند که هردو نمونهای منحصر به فرد از الگوهای یادشده هستند.
شکل(3)موقعیت سامانههای پرفشار بر روی سیبری و مناطق قطبی روسیه به همراه جهت حرکت آن به سمت منطقه گیلان
علاوه بر شرایط ذکرشده، عبورامواج ناپایدار غربی[6] در ترازهای میانی جو که با چرخش قوی توده هوا در خلاف جهت عقربههای ساعت در لایههای فوقانی تروپوسفر[7] همراهی میکنند و دارای حرکت و گسترش شرقسو هستند موجب همگرایی هوا در لایههای زیرین جو، صعود بیشتر توده هوا و تقویت ناپایداری میشوند. در تعدادی از این سامانهها ماندگاری(بندآیی) این امواج ناپایدار که از آنها تحت عنوان ناوههای ارتفاعی در نقشههای هواشناسی یاد میشود، موجب ماندن چندین روزه الگوی بارش و تداوم بارش برف در منطقه میگردد. علاوه بر عوامل فیزیکی و دینامیکی یادشده، رشته کوههای البرز در صعود توده هوا و اشباع رسیدن بسته هوا نقش حائز اهمیتی را ایفا میکنند. شدت عملکرد هریک از این سامانهها براساس عواملی مانند محل شکلگیری و استقرار توده هوای سطح زمین، نحوه گسترش و حرکت این سامانهها، مقادیر تقویت یا کاهش فشار در مرکز آنها، میزان تقویت متغیرهای هواشناختی ناشی از اثر کوهستان و تبادلات گرما و رطوبت مابین آب دریای کاسپین و هوای مجاور آن در طول فعالیت و حرکت سامانهها و تغییرات میدان باد به ویژه سرعت عبور امواج غربی در لایههای میانی جو، مرتبط دانست.
منابع
- کاویانی،محمدرضا و علیجانی،بهلول(1389)،مبانی آبوهواشناسی،انتشارات سمت.
- طیاری،محمد،(1384)،پیله برفی سالان، مجموعه داستان،نشر گیلکان.رشت.
- عباسی، هوشنگ،(1386)، گیلان در سفرنامههای سیاحان ایرانی، دانشنامه فرهنگ و تمدن گیلان، نشر فرهگ ایلیا. رشت.
- گنجی، حسن،(1374)، هواشناسیگیلانگیلان، کتاب گیلان، گروه پژوهشگران ایران،رشت.
- رابینو، ه–ل؛(1374)؛ «ولایت دارالمرز ایران، گیلان»؛ ترجمه جعفر خمامیزاده؛ انتشارات طاعتی؛ چاپ چهارم؛رشت.
- روزنامه اطلاعات؛سال 24 ؛ اول دی ماه تا 29 اسفند 1328 ؛ شماره 7102-7186 ؛ تهران.
- سجادی، سید محمدتقی؛(1378)؛«تاریخ و جغرافیای تاریخی رامسر»؛ انتشارات معین؛ تهران.
- فخرایی،ابراهیم؛(1355)؛«گیلان در گذرگاه زمان»؛ انتشارات جاویدان؛تهران.
- مشایخی،حبیب ا… ؛(1381 )؛« نگاهی همه سویه به تنکابن »؛ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ تهران.
*Oliver, Johne E,(2005),Encyclopedia World Climatology,Springer.
————————————————————————-
[1].عامل چرخندگی ناشی از سامانههای سطح زمین (کم فشار و پرفشار) و موجهای ترازهای بالای جوی(ناوه) صورت میپذیرد.
[2]. ناپایداری همرفتی در صورتی رخ میدهد که توده هوا، در یک سطح معین گرمتر از هوای مجاور خود بشود. گرم شدن توده هوا نسبت به محیط اطراف خود، در نزدیکی سطح زمین به دو طریق اتفاق میافتد. گاهی قسمتی از زمین بر اثر دریافت انرژی تابشی بیشتر نسبت به اطراف گرمتر شود و ناپایدار شود. گاهی نیز توده هوا در مسیر حرکت خود از مناطق گرم مثلا دریاهای گرم چون دریای کاسپین عبور کند.
[3].ناهمواری سطح زمین، در واقع عامل صعود نیست، بلکه مانع حرکت افقی توده هوا است. توده هوا را وا میدارد که از روی دامنه به طرف قله کوه حرکت کند و از آن بگذرد.ضمن این حرکت، دمای توده هوا کاهش مییابد و زمانی فرا میرسد که بر اثر کاهش دما،تراکم آغاز شده و ابر و بارش ایجاد میشود.
[4]. توده هوای پرفشار، حجم عظیمی از هواست که فشار هوا در سطح زمین در مرکز آن، بیش تر از نواحی اطراف آن است و در نتیجه فرونشینی هوا در لایه های زیرین جو(وردسپهر زیرین) شکل میگیرند. بنابراین هوا در مرکز آن چگال تر از مناطق اطراف است و به تبع بر اساس اصل پایستگی جرم در فیزیک، جهت باد از مرکز آن به سمت خارج از توده هواست. ویژگیهای فیزیکی این سامانههای پرفشار اعم از شرایط دمایی، رطوبتی و توزیع چگالی، بسته به منشأ شکل گیریشان متفاوت است و دارای چرخش ساعتگرد میباشند.
[5]. توده هوایی که فشار در مرکز آن کمتر از مناطق اطراف است
[6].بادهای غربی (westerly wind) یکی از انواع بادهای سیارهای هستند. بادهای سیارهای (planetary wind) بادهایی هستند که بر اثر اختلاف فشار بین مناطق حارهای و قطبی به وجود میآیند و گردش عمومی هوا را تشکیل میدهند. اجزای تشکیل دهنده بادهای سیارهای عبارتند از بادهای بسامان و شرقی در منطقه حاره و بادهای غربی در منطقه برون حاره. بادهای غربی بادهای غالب منطقه برون حاره هستند که منشاء آنها مراکز پرفشار جنب حارهای است، ولی در طول مسیر وزش به دلیل تاثیر نیروی کوریولیس، جهت غربی پیدا میکند(علیجانی،1386، 571).نیروی کوریولیس نیروی ظاهری حرکت وضعی زمین است که موجب انحراف اجسام متحرک به طرف راست(در نیمکره شمالی)، یا طرف چپ(در نیمکره جنوبی) میشود.
[7].تروپوسفر پائینترین لایه اتمسفر است که خود از لایههای کوچکتری تشکیل شده است. وجه تمایز آن با دیگر طبقات جو، تجمع تمامی بخار آب در این لایه است. بنابراین بسیاری از پدیدههای جوی که با رطوبت ارتباط دارند و عاملی تعیین کننده در وضعیت هوا به شمار میآیند تنها در این لایه بروز میکنند(علیجانی، 1386، 37).