حکومت شیعی آلکیا در گیلان
حکومت شیعی آلکیا در گیلان اثر حسن شریعتی فوکلایی، پژوهشی است پیرامون حکومت آلکیا در گیلان که به زبان فارسی و در دوران معاصر نوشته شده است.
کتاب حاضر در حقیقت، پایاننامه دوره کارشناسی ارشد نویسنده است که با پیشنهاد مؤسسه شیعهشناسی همراه با اصلاحاتی چاپ و منتشر شده است.
ساختار
کتاب با دو مقدمه از احمد بهشتیمهر و نویسنده آغاز و مطالب در پنج فصل و نتیجهگیری تنظیم شده است.
گزارش محتوا
در مقدمه نخست، توضیح مختصری پیرامون تاریخ تشیع ارائه شده است.
نویسنده در مقدمه، نخست به بررسی منابع و مأخذ مهم تاریخ این دودمان، نظیر؛ «تاریخ گیلان و دیلمستان» سید ظهیرالدین مرعشی، «تاریخ خانی» لاهیجی، «تاریخ گیلان» ملا عبدالفتاح فومنی میپردازد. در این بخش مؤلف صرفاً به بررسی محتوایی کتابهای مورد اشاره پرداخته است. بررسیهای انجام شده صرفاً گزارشی از محتوای آثار مربوطه درباره حوادث اجتماعی این خاندان است، بنابراین مؤلف به پژوهش تطبیقی و نقد متون مورد اشاره نپرداخته است.
در فصل اول، اوضاع جغرافیای تاریخی و سیاسی گیلان از آغاز اسلام تا آستانه قیام آلکیا بررسی شده است. در این فصل نخست جغرافیای طبیعی سپس جغرافیای تاریخی بخشهای مهم گیلان نظیر کسگر، کوچصفهان، فومن، شفت، لاهیجان، رانکوه و اشکور بهاجمال توصیف شده است. در ادامه سلسلههای محلی گیلان و نقش آنها در اوضاع سیاسی گیلان از ورود اسلام تا سالهای مقارن شکلگیری آلکیا پژوهش شده است.
فصل دوم تحت عنوان حکومت آلکیا در گیلان است. نویسنده در این فصل، به چگونگی تأسیس حکومت آلکیا پرداخته و هفت عامل را در شکلگیری آنها مؤثر میداند. یکی از عواملی که به آن اشاره دارد؛ حمایت همه اقشار ستمدیده، بهویژه جوانمردان از جنبش آلکیا بهخصوص سید علی کیا بهمنزله عالم دینی و شیعی است. با اینکه در مذهبی بودن حکومت این خاندان شک و تردیدی نیست، اما مورخ این دودمان- ظهیرالدین مرعشی- اشارهای به نقش فتیان و جوانمردان و ستمدیدهگان در پیروزی آلکیا ندارد، همچنین در هیچیک از متون تاریخی از سید علی کیا بهعنوان عالم دینی تشیع یاد نمیشود. باوجوداین که سید امیر کیای ملاطی- پدر سید علی کیا- در شرق گیلان به امور تبلیغ مذهبی اشتغال داشت، اما از سید علی کیا بهعنوان عالم مذهبی یاد نمیشود. عامل کامیابی سید علی کیا، حمایت قوامالدین مرعشی و فرزندانش از وی و اختلاف حکومتهای محلی گیلان با یکدیگر بود. این عوامل موجب شد سید علی کیا با کمک نیروهای مازندرانی، گیلان را در اختیار خود گیرد
نویسنده در ادامه مباحث خود، به مطلبی از علینقی منزوی استناد میکند که نسب نامه آلکیا ساختگی است. بااینحال نسب نامه آنها را با استناد به گزارش قاضی نورالله شوشتری آورده است، اما درباره این ادعای آنها اظهارنظری ارائه نمیدهد و مشخص نیست که نویسنده با توجه به اظهارنظرهای موجود، نسب نامه آنها را رد کرده و یا میپذیرد
مؤلف در ادامه شرحی طولانی درباره چگونگی کامیابیهای سید علی کیا و جنگهای وی حکومتهای محلی ارائه میدهد. از مهمترین حوادث عصر سید علی کیا نبرد معروف وی با حاکمان بیه پس در سال 790ق و کشته شدن سید علی کیا بود. با آنکه مؤلف شرح کاملی از این درگیری ارائه میدهد بااینحال به بررسی تحلیلی نتایج این نبرد و تأثیر آن بر جامعه گیلان و حکومت آلکیا نمیپردازد و نبرد مورد اشاره به اندازهای بر آینده کیا تأثیرگذار بود که در صورت پیروزی ممکن بود آلکیا بر تمامی سرزمینهای شمال ایران مسلط شود، اما شکست سید علی کیا موجودیت آنها را در سرزمین کوچکشان به خطر انداخت
از مباحث مهم دیگر فصل دوم، روابط سید علی کیا با تیمور است. نویسنده در ادامه مباحث خود، صرفاً با تکیهبر گزارشهای توصیفی از مآخذ تاریخی به شرح روابط تیمور با سید علی کیا میپردازد. وی حتی با استناد به نامههایی که بین تیمور و سید علی کیا ردوبدل شده است، تنها به این نکته اکتفا میکند که شجاعت، شهامت، ایمان و اخلاص سید علی کیا موجب مقاومت وی در برابر تیمور شده است. با توجه به اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران در اواخر قرن هشتم هجری، جغرافیای طبیعی گیلان و شخصیت تیمور میتوان به این نتیجه رسید که عوامل مختلفی موجب عدم حضور و جنگ تیمور با سید علی کیا شده است. نویسنده درباره عدم جنگ تیمور با سید علی کیا، تحلیل نادرستی ارائه میدهد. زیرا تیمور به دلیل عواملی که به آن اشاره میشود، گیلان را مورد هجوم قرار نداد:
سید علی کیا خود را بهعنوان شخصیتی روحانی و مذهبی معرفی کرده بود و تیمور با توجه به احترامی که به مشایخ قائل بود، حداقل در ظاهر سعی در به راه انداختن جنگ با آنها نمیکرد، هرچند تیمور حکومت مرعشیان مازندران را، که درویشمسلک بودند، برانداخت.
جغرافیای طبیعی گیلان برای هر مهاجمی سدی غیرقابلعبور بود، تیمور با درک این مسئله سعی میکرد از طریق صلح گیلان را در اختیار گیرد.
تیمور در فتوحات خود نشان داد که در صورت اطاعت حاکمان نواحی مختلف و پرداخت باج و مالیات به سرزمینهای آنان هجوم نمیبرد. بنابراین پس از اینکه سید علی کیا و بعدها فرزندش سید رضا کیا نسبت به تیمور اظهار اطاعت و ایلی کرد از تصرف سرزمینهایشان چشمپوشی کرد
در فصل سوم، تحولات سیاسی حکومت کیانیان از مرگ سید علی کیا تا حکومت خان احمدخان (از 791ق تا 943ق) مورد بررسی قرار گرفته است. مؤلف در این فصل نیز بر اساس روش پژوهش خود، صرفاً با تکیهبر گزارشهای تاریخی به شرح حوادثی که رخ داده است میپردازد. نکته مهمی که در گزارشها و توصیفهای تاریخی عصر قاجار قابل مشاهده است، در حالی درباره حوادث تاریخی عصر آلکیا، مآخذ تاریخ محلی این دوره گزارشهای قابلاعتمادی ارائه کردهاند. با آنکه کتاب حاضر، رسالهی کارشناسی ارشد مؤلف بوده، بااینحال برخی از گزارشهای مهم و مطالب نویسنده غیر مستند است. نویسنده در صفحه 111 مینویسد:«… شیخ صفیالدین ارتباط و وابستگی زیادی با گیلان، بهویژه تالش داشت و حتی اشعاری به زبان گیلکی سروده بود. رشد شیخ صفیالدین را بیشتر از سوی امرای تالش و سپس مردم آسیای صغیر میدانند…». مآخذ این مطالب «صفوه الصفای» ابن بزاز است، اما مؤلف در متن کتاب مرجع گزارش خود را نمینویسد
یکی از مباحث مهم این فصل، مهاجرت اسماعیل میرزا به دربار کارکیا است. نویسنده با استناد به «احسن التواریخ» حسن بیک روملو و «عالم آرای» شاه اسماعیل، گزارش مستندی درباره چگونگی ورود او و همراهانش به گیلان میآورد، بااینوجود درباره مدت حضور اسماعیل میرزا، آموزشهای وی توسط کارکیا میرزا علی، نقش «صوفیان لاهیجان» و غیره…توضیحی ارائه نمیدهد
فصل باوجوداین که مؤلف شرح جامعی از حکومت خان احمد در گیلان و روابط وی با شاهتهماسب اول و شاهعباس اول میآورد، بااینحال به بررسی تحلیلی دلایل سقوط خان احمد توسط شاهعباس نمیپردازد و صرفاً به عوامل ظاهری که مآخذ به آن اشاره داشته و توصیف کردهاند، توجه نشان میدهد. درحالیکه مهمترین دلیل تصرف گیلان توسط شاهعباس تسلط وی بر منابع اقتصادی گیلان، بهویژه ابریشم این سرزمین بوده است.
در فصل پنجم، مؤلف ضمن بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی آلکیا، شرح کوتاهی از شاعران، علمای این دوره، آداب و سنتهای اجتماعی، فعالیتهای اقتصادی و مذهب عصر آلکیا ارائه میدهد. روش پژوهش در این فصل نیز گزارشی- توصیفی است، زیرا مذهب و اقتصاد دوره آلکیا از اهمیت زیادی برخوردارند. چگونگی تسلط مذهب تشیع زیدی بر سراسر بیه پیش (شرق گیلان) و تغییر مذهبی گیلان از تشیع زید به تشیع امامی از چالشهای مهم این دوره است که مؤلف توجه و تحلیل زیادی درباره آن ارائه نداده است.
مهمترین نکاتی که در پژوهش حاضر به چشم میخورد، عبارتند از:
عدم توجه به روابط آلکیا با حکومتهای محلی و مرکزی ایران. آلکیا به دلیل جهتگیری مذهبی در طول حکومت دویست و سیویک ساله بهطور مداوم درگیر نبرد با حکومتهای محلی و حکومتهای مرکزی ایران نظیر قراقویونلوها، آق قویونلوها و صفویه بودند. شرح روابط آنها بهتفصیل در مآخذ تاریخ محلی و دیگر منابع تاریخی آمده است، اما در تحقیق حاضر زیاد به آن توجه نشده است.
محتوای تحقیق بهطورکلی سیاسی است و با وجود آنکه مؤلف شرح گذرایی در فصل پنجم درباره اوضاع فرهنگی و اجتماعی داشته، اما سبک گزارشهای توصیفی کتاب خستهکننده به نظر میرسد
منبع : ویکی نور