شیوهنامهی پیشنهادیِ الفبا و گیلکی نویسیِ «سر خط» و چند نکته
اشاره: شیوهنامهی سرخط یا به تعبیر دیگر -رسمالخط سرخط- کاری است با همکاری تعدادی از دست اندرکاران ادبیات گیلکی که پس از جلسات چندماهه به صورت PDF در اختیار علاقهمندان قرار گرفت. یادداشت «عباس گلستانی» که مستقیما خطاب به طراحان این شیوه نوشته شده است.
شیوه نامهی پیشنهادیِ الفبا و گیلکی نویسیِ “سر خط” شما را خواندم، چرا که امری لازم و ضروری بود و هست و از این منظر دستتان درد نکند و خسته نباشید. اما چند نکته:
۱- پیشنهاد انتخاب شیوهی نگارش خط شما به جهت سازگاری با نوع زبان و راحتیِ خوانش هم در حوزهی نوشتاری و هم در حوزهی خوانداری، میتواند پیشنهاد بهجا وشایستهای باشد، اگر با اندیشگی و تحلیل بیشتری همراه میشد. اندیشگی و تحلیل هم نهفته است در آگاهی از علم زبانشناسی، زباندانیِ زبان گیلکی مورد نظرکه برخی از شما استاد مسلم آن نیز هستید، جامعه شناسی زبان، روانشناسی استقبال، روانخوانی و رواننویسیِ خط پیشنهادی، آنگونه که مثلا علایم و نویسههای خط پیشنهادی، زیاد و گیج کننده نباشد تا احتمالا منجر به فرار گیلک زبانان شود.
بدون شک زبان گیلکی وقتی میتواند بالندگیِ مناسب خود را داشته باشد که در حوزهی نوشتار یا در نظام نوشتاری، خط، آن ساختار مناسب خود را به دست آورد تا مشکلات نوشتاری و خوانداریاش رو به کاستی نهد.
۲- در همان صفحه اول، در بالا نوشتهاید: “… و اگر فایلی قبل از این پخش شده، از درجهی اعتبار ساقط است”
اگر منظور از فایل، فایلِ “سرخط” شما است، چرا باید چنین اتفاقی افتاده باشد، مگر غیر از پژوهشگران مدعو شما، کسان دیگری هم به منابع تحقیقی شما دسترسی داشتند که دست به عمل غیر اخلاقی انتشار بدون اجازه بزنند؟ و اگر نه، منظور شما از فایل، هر فایلی است که تاکنون زیر نام “گیلکی نویسی” منتشر شده است میباشد، چرا از درجه اعتبار ساقط است؟ “شیوهنامۀ پیشنهادیِ” شما، به قول خودتان هنوز در حد پیشنهاد است و به امر قطعی تبدیل نشده، پس چگونه است که پیشنهاد و فایل دیگر پژوهشگران زبان گیلکی، تبدیل به امر “ساقط” شده اعلام میگردد؟
۳- خیلی پیشتر از شما، دو تن از جوانان مطلع گیلان به نامهای بهرام کریمی و امین حسنپور فایلی برای گیلکی نویسی با عنوان “نوشتار کیسوم” یا “کیسومِ خط”، بعد از تلاشی چند ماهه، منتشر کرده بودند که نادیده گرفته شد و حضورشان نیز در گروه پژوهش شما خالی بود. راستی، شاخصهای معیار دعوت شما برای این نشست چه بود؟
۴- بر اساس گروه بندیای که انجام گرفته نظامهای خوانداریِ واجی و هجایی در گروه نظام خوانداری آوایی و نظام خوانداریِ تکواژی در گروه غیر آوایی یا تکواژی یا واژه نگار قرار میگیرند. زبانهای انگلیسی، فارسی، کردی، گیلکی و مثل آن جزء نظام خوانداریِ گروه آوایی قرار داده شدهاند و حروف الفبا نیز دراین گروه از نظام خوانداری، در نوشتار نقش دارند و نشانههای خط فارسی و گیلکی را میسازند. ترکیب این نشانهها قطعا در یک نظام نوشتاری آوایی با ترکیب آنها در نظام نوشتاری هجایی و تکواژی متفاوت خواهد بود.
در موارد فوق، گروه پژوهشی سرخط دقت کافی را به نسبت داشتهاند، هرچند که منتظر پیشنهادهای برتر نیز هستند.
۵- زبان گیلکی در استفاده از خط فارسی به منظور نمایش آوا در نظام نوشتاری فارسی مجبور است از علایمی نظیر ˇ ، ^ ، ِ ، َ ، ا ، … استفاده کند تا خوانندهی گیلک زبان و یا هر خوانندهی دیگر را هم در خوانش متن و هم در درک آن کمک کند و به اصطلاح با آوانگاری یا خط آوانگار به وظیفهی خود درست عمل نماید. اما این روش گام اول آموزش زبان فارسی برای سوادآموزان تازه کار است که به عنوان نظام نوشتاریِ آموزنگار معروف است. این عمل اصلا بد نیست، اما نظام نوشتاریِ آموزنگار، برازندهی زبانی مثل زبان گیلکی که دارای پیشینهی بیش از هزار ساله است، نمیباشد در ضمن اینکه آن نظام از پس وظیفهی خود به درستی برنیامده و مشکل خوانش هم چنان پا برجاست. متولیان زبان گیلک و خود زبان این توان را دارند که به کمک متخصصان زبان شناس و علاقهمندان به آن، در میان انواع نظامهای نوشتاریِ آموزنگار، رمزنگار، آوانگار، فن نگار، فرانگار وغیره، نگار دیگری برای آن بیافرینند و یا با انتخاب یکی از آنها و ایجاد تحول در آن، نظام نوشتاریِ مورد قبول و شایستهی زبان گیلکی را فراهم نمایند. زیرا یکی از وظایف مهم نظام نوشتاری، ثبت زبان است و اکنون باید دید که آیا نظام نوشتاری زبان فارسی، کارایی لازم برای زبان گیلکی را دارد و آیا این نظام نوشتاری خود را با تغییراتی که در گفتار پدید آمده همراه کرده است یا از آن فاصله گرفته ویا با کاهش کارایی، خوانندهی خود را فراری میدهد و به عبارتی آیا نظام نوشتاری در گیلکی به نظام گفتاری آن نزدیک میشود ویا هر روز فاصلهی خود را با آن بیشتر میکند؟ میزان کارایی یک نظام نوشتاری را میتوان در دو حوزهی نظری و کاربردی در علم زبان شناسی مورد بررسی قرارداد. در ضمن از یاد نبریم که خط زبان فارسی برای زبان گیلکی بیشتر در حوزهی واج نگار عمل میکند تا آوانگار، این نیز در خود ِ زبان فارسی هم صدق میکند.
۶- خواندن خطِ گیلکی رابطهی مستقیم با آموزش زبان گیلکی دارد و اگر این نباشد که تاکنون نیز نبوده، باز در برهمان پاشنه زنگ زده خواهد چرخید و باز خوانندهی علاقمند یا متمایل به آن را فراری میدهد. به این دلیل که اگر قرار باشد خواندن متن گیلکی به هرقیمتی توام با مشقت و عذاب باشد، طبیعتا کسی از آن استقبال نخواهد کرد و باز هم نوشتههای گیلکی حداکثر در حلقهی همان افراد معدود و نه بیشتر دست به دست میچرخد. به جهت تأکید بر نکتهی مهم آموزش زبان گیلگی، به منظور راحتی در امر خواندن آن، مجبور به ارائهی دادههای زبان شناسی در این حوزه هستم. به این معنا که برای خواندن متنی به هر زبان، باید از مراحلی عبور کرد که شامل:
الف) شناخت حروف و کلمه که با صدای بلند تلفظ میشود.
ب) تکیه روی بخشی از کلمه به نام هجا که با بلند خواندن توسط لب، زبان و حنجره در گلو به صدا تبدیل شود.
ج) واکنش در برابر کلمهای که برای خواننده شناخته میشود، البته این بار همراه با خروج صدا از اندامهای صوتی نیست بلکه صدای آن را خواننده با ذهن خود میشنود.
د) واکنش در برابر گروهی از کلمات که میتواند شامل جمله یا پاراگراف باشد. خواننده در این مرحله به صدای کلمات توجه چندانی نمیکند وبه خطوط نوشتهی متن نگاه میکند و ضمن خواندن سریع از آن میگذرد.
با توجه به چهار مرحلهی فوق، میتوان خوانندهی آموزش دیده را از این جهت که مراحل را با موفقیت طی کرده یا در یکی از مراحل فوق مانده است ارزیابی نمود موفقیت کامل یا ماندن در یکی از ایستگاههای اولیه به هیچ وجه ارتباطی با هوش خواننده ندارد، فقط زبان وکیفیت آموزش و نوع تربیت خواننده در این امر مؤثر است.
۷- چون واژگان گیلکی از املای ثابتی در گویشهای متنوع منطقه برخوردار نیست و هر بار میتواند با املای متفاوت، با اسامیِ مختلف و گاه متضاد در نوشتهها ظاهر شود و خوانندهی کم توان را برای درک بیشتر روی واژه نگاه دارد و یا از جلو رفتن باز داشته و هی او را به عقب برگرداند و در صورت تکرار چون به درک صحیح از متن نمیرسد و هجایی و حداکثر کلمه خوانی خواننده را خسته میکند، از خیر خواندن آن میگذرد. اما شیوه نامهی پیشنهادی “سرخط”، گام بزرگی در رفع این مشکل برداشته است.
۸- گزینش و انتخاب خط معیار برای زبان گیلکی، کاری است بسیار عالی، اما در غیبت صورت دیگر آن یعنی زبان معیار در گیلکی، گویشوران گیلک را به نتیجه مطلوب نمیرساند.
عباس گلستانی
دوشنبه ۳/۹/۱۳۹۹