گیلان از آغاز تا انقلاب مشروطیت

جنبش مشروطه خواهی، سرفصلی تازه در حیات سیاسی و اجتماعی ملت ایران گشود. جنبشی که تحرکی به جان ملتی خفته در خواب سنگین چندصدساله داد و خود منشا تحولات و تحرکات آینده شد.

هرچند درباره این نهضت، تفاسیر و نظریات متفاوتی وجود دارد و متاسفانه بعضا از دایره انصاف هم خارج شده و منطبق با ذائقه فکری و سلیقه سیاسی افراد و البته بدون در نظرگرفتن مقتضیات زمانی آن دوره می باشد ، ولی با تمامی این تفاوتها نمی توان عظمت این حرکت را منکر شد. اگر خیمه های علم شده توسط برخی مشروطه خواهان در سفارت انگلیس یا وقوع هرج و مرجهای متعدد بعد از ماجراهای فتح تهران و پیروزی مشروطه خواهان که نهایتا منجر به بازتولید استبداد در هیاتی مدرن و نوین شد، را به کلیت جنبش تعمیم داده و چشم بر آنهمه تلاش و فداکاری مبارزین راه آزادی ببندیم و به دیده تحقیر به این جنبش ملی بنگریم، از مسیر انصاف خارج گشته ایم. در پیدایش و تثبیت این نهضت، گروههای مختلفی نقش داشتند. از روشنفکران و تکنوکراتهای داخل و خارج از بدنه حاکمیت قاجار گرفته تا بخشی از روحانیون، تجار و نمایندگان اصناف، لوطیان و تفنگچیان، روزنامه نگاران و اهل قلم و وعظ و خطابه و… همه و همه موثر بوده اند.

بعد از آنکه نظام مشروطه در گیلان پاگرفت و نهادهای مدرنی چون بلدیه (شهرداری) تاسیس شد و کارها به سامان درآمد و گیلانیان توانستند الگویی جدید به هموطنان گرفتار استبداد خویش نشان دهند، حرکت سپاه گیلان به سوی پایتخت آغاز شد.رهبری این سپاه با یفرم خان ارمنی، معزالسلطان، علی محمد خان تربیت، سالار فاتح و میرزا حسین خان کسمایی بود.درواقع مشروطه خواهان گیلانی با حرکت نظامی خود بسمت مرکز، تحرکی به اوضاع وامانده در بن بست دادند و با فتح قزوین،موجی از شادی و شور و امید به دل آزادیخواهان ایرانی راه یافت.چنانکه نسیم شمال سرود:

فاش می گویم ره و رسم مسلمانی یکی است
مشرب مشروطه خواهی، جوش ایرانی یکی است
میل شیرازی و یزدی و صفاهانی یکی است
قصد قفقازی و تبریزی و گیلانی یکی است
متفق گشتند شیران جمله از بهرشکار
فتح قزوین ماند از شیران گیلان یادگار

**********************

نویسنده: محمدتقی میرابوالقاسمی

یک پاسخ ارائه کنید