بلشویکها و نهضت جنگل
در سال ۱۹۲۰ شوروی پس از اشغال آذربایجان و پایتخت نفتخیز آن، باکو، توجه خود را بر گسترش بلشویسم در استانهای شمالی ایران معطوف کرد.
پس از شکست انقلابها در آلمان، مجارستان، فنلاند، اتریش و سایر کشورهای اروپایی بلشویکها به این نتیجه رسیدند که شکستهای اروپا را میتوان با بسط و رواج ایدههای سوسیالیستی و حتی انقلاب در آسیا جبران کرد.
انتخاب شمال ایران و به ویژه استان گیلان، برای اهداف بلشویکها به هیچ وجه تصادفی نبود. پس از قرارداد اوت ۱۹۰۷ روسیه و انگلیس، فشار روسیه بر شهرهای بندری ایران در سراسر حاشیه دریای خزر بسیار افزایش یافته بود. در سالهای جنگ جهانی اول استان گیلان برای امپراتوری روسیه اهمیت استراتژیک فراوانی داشت. پایان جنگ و ضعیف شدن امپراتوری روسیه بر نظم و انضباط دستجات قزاق مستقر در شمال ایران تأثیر گذاشت و این گروههای نظامی که زمانی به واسطه انضباط آهنین و مهارتهای جنگی خود، زبانزد بودند، به باندهایی خودسر تبدیل شدند. در همان زمان انگلیسیها که به باکو چشم داشتند، در گیلان استقرار یافتند و میکوشیدند از طریق بندر انزلی تمام دریای خزر را تحت کنترل خود درآورند و این امر باز بر اهمیت سیاسی، نظامی و دیپلماتیک استان گیلان میافزود.
در نتیجه سقوط کمون بلشویکی در باکو (۱۹۱۸)، خروج هنگهای قزاقان روس از ایران و تضعیف نفوذ روسیه شوروی در کل نواحی حاشیه دریای خزر، کنترل تمام گیلان به طور کامل به دست انگلیسیها افتاد. در آغاز سال ۱۹۲۰ دِنیکین (از فرماندهان ارتش سفید) و سایر دستجات گارد سفید کاملاً مغلوب ارتش سرخ شدند و ناوگان دنیکین زیر فشار بلشویکها به سواحل انزلی عقبنشینی کرد. ولی اشغال آذربایجان (که تا آن زمان فقط نقش یک فضای واسطه یا ضربهگیر را میان روسیه شوروی و ایران بازی میکرد) فرصت بسیار خوبی بود تا استان گیلان و کل نواحی شمالی ایران به هدفی برای توسعهطلبیهای بلشویکها تبدیل شود. جنبشی که در جنوب آذربایجان به رهبری شیخ محمد خیابانی گسترش مییافت و جنبش «جنگلیها» در گیلان که ماهیت ضد انگلیسی داشت، بسیار به فعالیت بلشویکها در شمال ایران کمک کرد.
************************
نویسنده: مویسی پرسیتس
مترجم: حمید احمدی