خاستگاه و جایگاه زبان گیلکی

✍ فرهنگ کرمی

در قرن هجدهم میلادی شخصی به نام «سر ویلیام جونز» برای اولین بار از شباهت میان زبانهایی صحبت کرد که به زبانهای هندو اروپایی مشهور شدند. بر اساس مقایسه زبانهای ثبت شده قدیمی و زبانهای امروزی این نظر بین جمهور زبانشناسان وجود دارد که منشاء تمامی زبانهای این خانواده که در حال حاضر حدود 3 میلیارد نفر گویشور داشته و بزرگترین خانواده زبانی را تشکیل میدهند یک زبان واحد فرضی به نام «هندو اروپایی اولیه» بوده است. یکی از شاخه‌های منشعب از زبانهای هند و اروپایی زبانهای «هندو ایرانی» هستند که دسته کوچکتر زبانهای ایرانی یکی از شاخه‌های آن است و زبان های موجود در این گروه نیز خود در دسته های کوچکتری قرار می گیرند.

طبق نظر زبانشناسان گیلکی در گروه «زبانهای شمال غربی ایرانی» و در دسته زبانهای «اطراف دریای کاسپی» قرار می‌گیرد از جمله زبانهای نو شمال غربی ایرانی میتوان به ،کردی زازاکی، بلوچی و… اشاره کرد و برای زبان های اطراف دریای کاسپی می‌توان زبانهای تالشی ،سمنانی، سنگسری و…. را نام برد. زبان فارسی در گروه زبانهای جنوب غربی ایرانی در کنار زبانهایی مانند لری، لاری و… قرار می گیرد.

بر اساس متون به جا مانده از زبانهای ایرانی برای آنها سه دوره تاریخی ،باستان میانه و نو در نظر میگیرند. به طور کلی سیر معکوس تاریخی، همگرایی زبانهای هم خانواده را نتیجه می‌دهد. از دوره باستان زبانهای ایرانی تنها از دو زبان هخامنشی و اوستایی اطلاعات قابل توجه ای موجود است. این زبان ها به همراه زبان هندو ایرانی سانسکریت از دوران باستان می‌توانند در شناختن چگونگی تحول زبان‌ها از زبان فرضی هند و اروپایی اولیه تا دوران میانه و نو ایرانی به ما کمک کنند از دوران میانه زبانهای ایرانی غربی، زبان‌های «پهلوی اشکانی» و «پهلوی ساسانی» ثبت شده اند که با تطبیق واژه‌ها و دستور آنها می‌توان به شناخت بیشتری از زبانهای ایرانی نو رسید.

با ذکر چند مثال سعی می‌شود خاستگاه زبان گیلکی را بررسی کنیم.

در گویشهای مختلف زبان گیلکی کلمات «مانگ/ منگ /مونگ» معادل «ماه» در زبان فارسی است. اوستایی و هخامنشی این کلمه mah، در سانسکریت ،mas در آلمانی .mond، در انگلیسی moon است و صورت هندو اروپایی اولیه آن menses بازسازی می‌شود. همانطور که مشاهده میشود حرف n در گیلکی و در نمونه های اروپایی هند و اروپایی اولیه وجود دارد در حالی که در زبانهای ثبت شده هندو ایرانی باستان دیده نمی شود.

در برخی از گویشهای زبان گیلکی واژههای «سؤندؤل سؤندؤله» به معنی «حلزون» به کار می روند. در انگلیسی snail در سوئدی snigel به همین وجود دارد که برای آنها ریشه هندو اروپایی اولیه sneg به معنی «خزیدن» آورده شده است؛ با توجه به سابقه دار بودن تبدیل g-d می‌توان احتمال داد که واژه های گیلکی ذکر شده به ریشه هندو اروپایی ذکر شده مرتبط باشد.

در بعضی از گویشهای زبان گیلکی واژه «لوئاس» معادل کلمه فارسی «روباه» است. این واژه در سانسکریت lomaza، در اوستایی raopai در پهلوی اشکانی robas، در انگلیسی fox و در لتوانیایی lapsa است. همانطور که مشاهده می‌شود حرف “S” در زبانهای هندو اروپایی دیگر هم وجود دارد و با توجه به تبدیل s-h نکته جالب اینست که در یک زبان میانه ایرانی این حرف دیده می‌شود ولی در زبان باستانی ایرانی ثبت نشده است که این نشانه حاکی از وجود زبان‌های دیگری غیر از دو زبان ثبت شده در دوران باستان زبانهای ایرانی است. کلمه «ورگ» در زبان گیلکی معادل گرگ در زبان فارسی است این واژه در سانسکریت به صورت vrkas در اوستایی vehrka ، پهلوی اشکانی و ساسانی gurg در انگلیسی wolf باشد که در هندو اروپایی اولیه به صورت wlkwos بازسازی می‌شود همانطور که مشاهد می شود صورت گیلکی حرف «V» باستانی را در خود حفظ کرده در حالی که در زبانهای میانه پهلوی اشکانی و ساسانی تبدیل g<v مشاهده می شود.

در گیلکی «پورد» به معنی «پل» در فارسی وجود دارد. در اوستایی این کلمه به شکل peretu ، در پهلوی اشکانی purt و در انگیلیسی ford به معنی محل عبور از رودخانه آمده است که در هندو اروپایی اولیه به شکل prtu بازسازی می‌شود. در پهلوی ساسانی این واژه به صورت puhl وجود دارد.

در دستور زبان گیلکی هم نکات جالبی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره می کنیم:

ترکیبات وصفی و اضافی در زبانهای قدیمی ترتیب ترکیبات وصفی و اضافی بیشتر به شکل ترتیب آنها در گیلکی امروزی شباهت دارد و در فارسی امروزی این ترتیب قلب شده است. برای مثال ترکیب وصفی « srire anahite »در زبان اوستایی به معنی «آناهیتای زیبا» می باشد که معادل ترکیب گیلکی «خوجیر ” آناهیتا» است. ترکیب اضافی vishtaspahaya pucha به معنی پسر ویشتاسپ در فارسی با ترتیب ترکیب «ویشتاسپی وچه» در گیلکی هماهنگی نشان می دهد.

ضمائر ملکی: در گیلکی ترکیب «می پیئر» معادل «پدرم /پدر من» در فارسی است. در زبان هخامنشی mana pita همین معنی را می‌دهد و ترکیب انگلیسی آن به صورت « my father» است. در این مورد نیز زبان گیلکی ترتیب قدیمی را حفظ کرده است.

شواهد و قرائن نشان می دهند که بر خلاف تصور القا شده گیلکی هرگز گویشی از فارسی نیست. با توجه به اینکه برخی از صورتهای قدیمی تر از زبانهای میانه غربی در گیلگی وجود دارد قاعدتا نمی تواند گویشی از آنها هم باشد؛ با این اوصاف و بر این اساس عدم تطبیق دقیق عناصر زبان گیلکی با زبانهای ثبت شده باستانی می توان برای گیلکی دوران باستان و میانه مستقلی از زبانهای ثبت شده در نظر گرفت طبق شباهت های موجود بین زبانهای حوزه دریای کاسپی به احتمال بسیار زیاد نیای باستانی و شاید میانه این زبانها با گیلکی مشترک است که در مرحله قبلتر این اشتراک با دیگر زبانهای شمال غربی ایرانی وجود داشته است که در نهایت به نیای اصلی «هندو اروپایی اولیه» ختم می شود.

طبیعی است فارسی به عنوان یک زبان جنوب غربی ایرانی شباهتهای قابل توجه ای با گیلکی داشته باشد که این شباهت ها مختص به یک زبان نبوده و اشتراک بین زبانها محسوب می‌شوند و این موضوع بین تمام زبانهای هم ریشه قابل مشاهده است.

حتی گاهی کلمات متداول در فارسی اصلی شمال غربی دارند مانند کلمه «زرد» و «زر» که در زبان جنوب غربی هخامنشی به صورت daraniya ثبت شده است. در اوستایی این کلمه zaranya بوده و از ریشه هندو اروپایی اولیه ghel به معنی درخشیدن است. در انگلیسی واژه های gold به معنی «طلا» و yellow به معنی «زرد» از همین ریشه وجود دارند. تغییر g-z-d در هخامنشی رخ داده است که چون زبان فارسی از زبانی نزدیک به هخامنشی مشتق شده است می بایست صورت دارای «د» را داشته باشد . طبق همین روند آوایی واژه های زانو، ورزیدن، برزگر، ورزش، دیز-دژ و… دارای اصل شمال غربی ایرانی هستند.

کلمه «ژرف» که در فارسی به کار می رود نیز بر اساس تغییرات آوایی در این زبان دخیل است و صورت جنوب غربی آن باید به صورت «زرف /زفر» باشد چون در زبان پهلوی ساسانی به صورت «zafr» ثبت شده که زبان فارسی از زبانی شبیه به آن مشتق شده است. معادل گیلکی آن در گویشهای مختلف به صورت «جل،جول، جلف، جلفه» وجود دارد. برای مثال دیگری از این دسته می‌توان به کلمه «مژه» اشاره کرد که معادل گیلکی آن «میجیک» می باشد. معادل پهلوی ساسانی آن mizag بوده و در گویش ممسنی زبان لری «مرزنگ» همین معنی را می‌دهد. بر همین اساس کلماتی مانند واژه ،واج جوجه تیغی و… نیز دارای اصل شمال غربی هستند.

بر خلاف تصور جا انداخته شده بین مردم، اتلاق زبان، گویش و لهجه به گونه‌های مختلف، مفهوم رتبه بندی و ارزش گذاشتن گونه‌ها را نمی رساند بلکه فقط میزان شباهت و تفاوت گونه‌ها را نشان می دهد. در واقع گویش و لهجه تعریف مستقلی از زبان نبوده و با وجود آن معنا پیدا می‌کنند و همه گویش‌ها و لهجه‌ها تمام خصوصیات یک زبان کامل را دارند و رسالت زبان که انتقال مفاهیم و ایجاد ارتباط میان انهاست را به خوبی انجام می دهند. به بیان دیگر اگر ثابت شود گونهX و گونه y در حد گویش باهم اختلاف دارند رابطه گویش بودن دو طرفه بوده و باید گفته شود گونه X و Y دو گویش از یک زبانند نه اینکه یکی را گویش و آن یکی را زبان نام بنهیم؛ چون در اکثر موارد گویشهای نو یک زبان، منشا یکدیگر نبوده و در گذشته از یک زبان واحد منشعب شده اند که سهمشان از آن زبان به یک اندازه است یعنی اگر کسی به اشتباه اصرار بر رابطه گویشی میان زبانهای غیر فارسی ایران و فارسی داشته باشد و مثلا گیلکی، کردی، بلوچی یا حتی ترکی و ترکمنی را گویشی از فارسی معرفی کند باید گفت در این حالت و با این فرض خلف فارسی هم نسبت به گونه‌های یاد شده گویش محسوب می شود که نزد نشر دهندگان این تفکر گفتن جمله اخیر برابر با کفر گویی و ارتداد است!

گیلکی نو: از قدیمی ترین متونی که به زبان گیلکی نو نوشته شده است می‌توان به ترجمه ها و تفاسیر دیلمی و تبری قرآن، اشعار گیل امردی پیر شرفشاه و اشعار تبری شاعران مختلف در قرون گذشته اشاره کرد که از این حیث می‌توان گیلکی را پس از فارسی دری دومین زبان مکتوب ایرانی نو لقب داد. بنا به گواهی اسناد تاریخی مکتوبات دیگری نیز به زبان گیلکی نوشته شده است که متاسفانه از بین رفته اند یا حداقل در دسترس نیستند مانند : ذکر اصطلاحات گیل و دیلم که یک باب از کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان نوشته ظهیرالدین مرعشی است مرزبان نامه منسوب به مرزبان بن رستم و…

در حال حاضر گویشوران بومی زبان گیلکی در استان گیلان از شهر رضوانشهر و مرز زبان تالشی تا شهر علی آباد کتول در استان گلستان و بخشهایی از استانهای قزوین، تهران، البرز و سمنان زندگی می کنند که اکثریت آنها به زبان خود «گیلیکی ، گیلکی، گلکی» و گفته برخی نیز زبان خود را «تاتی» می.نامند لازم به ذکر است که تاتی به گونه های مختلفی از زبانهای ایرانی اطلاق می‌شود که مقصود از گیلکی نامیدن برخی از این گونه ها تطابق دستوری و واژگانی آنها با زبان گیلکی است و برخی از گونه‌هایی که تاتی خوانده می شوند زبانی مستقل از گیلکی بوده و قرابت قابل توجه ای به زبان تالشی دارند.

بر اساس آواها تفاوت های جزئی دستوری تحولات واجی میتوان گیلکی را به چند دسته کلی تقسیم کرد:

1- مناطق غربی گیلان شامل شهرهای صومعه سرا فومن و….

-2 مناطق مرکزی گیلان شامل رشت کوچصفهان انزلی …

-3 مناطق شرقی گیلان شامل آستانه لاهیجان و..

-4 مناطق جنوبی گیلان شامل رودبار، رستم آباد و…

-5- شهرهای کوهپایه ای مانند رحیم آباد، سیاهکل و مناطق کوهستانی شرقی گیلان شامل دیلمان اشکور و…

-6- منتها الیه شرقی گیلان تا تنکابن

-7- عباس آباد چالوس و کلارستاق

-8 مناطق جنوبی چالوس مانند دلیر سیاه بیشه –

-9 رویان، نور و نوشهر

-10 مناطق مرکزی مازندران شامل آمل بابل و قائمشهر

-11 مناطق شرقی مازندران از ساری تا علی آباد کتول

-12 مناطق جنوبی استان گلستان غیر ترکمن نشین

-13 شهمیرزاد

-14- رودبار الموت

در تقسیم بندی فوق فقط مطالب کلی گویشی لحاظ شده و تا حد زیادی تقریبی می‌باشد. به دلیل نبود مطالعه و پژوهش کافی در مورد گویشهای مختلف تعیین حدود و ثغور دقیق گویشها امکان پذیر نبوده و زوایا و خفایای گویشهای مختلف کاملا شناخته شده نیست. سعی می شود با ذکر یک جمله به چند گویش زبان گیلکی، به چند نکته دستوری اشاره شود.

فارسی تهرانی: برادر بزرگ من از سر کار داشت می اومد که پدرت رو دید.

فومن: می پیلله برار کرأ کار ˇ سر ˇ جه آمویی کی تی پئر’ بیدی.

رشت: می پیلله برار کرأ کارˇ  سر ˇ جه امؤن دبو کی تی پئر’ بیدی

رودسر: می پیلا برار کار ˇ سر جی هما دبؤ که تی پیئر’ بدی

سختسر: می گت ˇ برار کار ˇ سر جی هما دبا که تی پیئر’ بئدی

چالوس: می گت برار کار سر جا دره امیه که تی پیئر’ بدیه

آمل: مه گته برار کارˇ  سر  ˇ جا دییه اموئه که ته پیئر’ بدیه

همانطور که مشاهده می کنید با وجود اختلافات جزئی دستوری و تفاوت در کلمات، ساختار کلی زبان در گویشهای مختلف مشابه است؛ از جمله ضمایر ملکی، ترتیب صفت و موصوف و مضاف و مضاف الیه ترتیب قرار گرفتن حرف اضافه آمدن پیش فعل “ب” در زمان ماضی ساده استفاده از مصدر «دبؤن/ دوین/ دیین» برای زمان مستمر در اکثر گویشها

در گیلکی گاهی برای یک کلمه طیفی مانند این را شاهدیم: «سوخته، بونه، بیشتی، رندی» معادل «ته دیگ» در فارسی تهرانی، گاهی اختلاف کلمات در مصوتهاست مانند : « خاخور، خاخور، خاخر» معادل «خاهر خار (خواهر)» در فارسی تهرانی، گاهی نیز تغییرات واجی در کلمات گویشهای مختلف مشاهده می شود مانند: «چچ ،چاش، کاش، کاشن، کاشم» معادل «خزه» در گویش تهرانی زبان فارسی وجود اختلاف گویش و لهجه بسیار در میان گویشوران زبان گیلکی را می‌توان به عوامل متعددی مرتبط دانست از جمله عدم ارتباط گویشوران به سبب عوامل طبیعی مانند رود، کوه و… وجود بلوکهای سیاسی و حکومتهای منطقه ای در مناطق مختلف، تاثیر پذیری از زبان همجوار یک گویش مشخص وجود منابع آب کافی و شکل گیری جمعیت های پراکنده دراطراف آنها.

ذکر این نکته ضروری است که این تفاوتها در میان هر زبان بومی و کهنی قابل مشاهده است؛ به عنوان مثال در زبان کردی طوایف کرمانجی مکریانی، سورانی،اردلانی،گروسی کلهری و… در عین وحدت زبانی، دارای گویشها و لهجه‌های متنوعی هستند که به مراتب بیشتر از گویشهای گیلکی متفاوتند. در زبان ترکی آذربایجانی این اختلافات کمتر دیده می‌شود چون سابقه تکلم این زبان در ایران و جمهوری آذربایجان کمتر از زبانهای ایرانی بوده و در فاصله زمانی کمتر تغییرات کمتری در مناطق مختلف حادث شده است.

متاسفانه با روی کار آمدن حکومت پهلوی و داغ شدن مباحث روشن فکری و تجدد، سیاست یکسان سازی ایران و نابود کردن فرهنگها و زبانهای غیر فارسی تفکر غالب حکومت شد و با سکوت و حتی همراهی نخبه های فرهنگی گیلکی زبان آن دوران با جریان مذکور زنگ خطر برای موجودیت زبان گیلکی به صدا در آمد. این جریان که آبشخورش تفکری به نام «پان ایرانیسم» (بخوانید پان فارسیسم) بود، با حربه هایی نظیر ساختن و اشاعه جوکهای موهن ،قومیتی، گویش یا لهجه خواندن زبانهای غیر فارسی و القای ضعف زبانی در میان گویشوران آنها، دادن تصویری عقب مانده از متکلمان به زبانهای غیر فارسی و تمسخر آنها در رسانه ها و… موفق شد تا حدود زیادی نوعی هویت گریزی را در میان اقوام ایرانی کلید بزند که در نتیجه سبب شد از دهه های 50 و 60 شمسی، اکثر خانواده‌های طبقه متوسط گیلکی زبان به جای زبان اصلی خود با کودکانشان به زبان فارسی صحبت کنند و تفاوتهای طبیعی آوایی خود با فارسی تهرانی را مایه خجالت و سرافکندگی احساس کنند. در این بین بیشترین آسیب را زبانهایی دیدند که فقط در داخل مرزهای ایران گویشور داشتند که از جمله می توان به گیلکی و لری اشاره کرد در بین ترکی زبانان آذربایجایی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و استقلال جمهوری آذربایجان، بستر مناسبی برای پژوهش و مدرن کردن زبان ترکی فراهم شد که تاثیرات آن دربین گویشوران ایرانی این زبان هم کاملا مشهود است. در سالهای اخیر نیز با خود مختاری اقلیم کردستان عراق فعالیت های پژوهشی و به روز رسانی زبان کردی هم رونق گرفته و شبکه‌های متعدد ماهواره ای گویشوران ایرانی و ترکیه ای این زبان را نیز از این مدرن کردن بی نصیب نگذاشته اند. البته در مورد زبان کردی شاید بتوان نقش مذهب را هم موثر دانست چرا که در مناطقی مانند شهر کرمانشاه که عنصر مذهب همسو با مذهب رسمی ایران است روند فارسیزاسیون نتیجه داده و شهر کرمانشاه عملا فارسی زبان شده است.

متن زیر بخشی از مقاله محمود افشار یزدی در مجله آینده است؛ او از بنیان گذاران تفکر پان ایرانیسیم به شمارمی رود.

«تیرماه 1304 ، در آغاز نامه دوره اول مجله آینده( 35 سال پیش) زیر عنوان (مطلوب ما : وحدت ملی ایران)، خلاصه ولی عیناً چنین نوشته بودم : مقصود ما از وحدت ملی ایران وحدت ،سیاسی، اخلاقی و اجتماعی مردمی است که در حدود امروزی مملکت ایران اقامت دارند این بیان شامل دو مفهوم دیگر است که عبارت از حفظ استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ایران باشد اما منظور از کامل کردن وحدت ملی این است که در تمام مملکت زبان فارسی عمومیت یابد، اختلافات محلی از حیث لباس، اخلان و غیره محو شود ملوک الطوایفی بکلی از میان برود، کرد و لر و قشقائی و عرب و ترک و ترکمن و غیره با هم فرقی نداشته هر یک بلباسی ملبس و بزبانی متکلم نباشد. به عقیده ما تا در ایران وحدت ملی از حیث زبان ،اخلاق، لباس و غیره حاصل نشود هر لحظه برای استقلال سیاسی و تمامیت ارضی ما احتمال خطر می‌باشد اگر ما نتوانیم همه نواحی و طوایف مختلفی را که در ایران سکنی دارند یک نواخت کنیم یعنی همه را به تمام معنی ایرانی نمائیم آینده تاریکی جلو ماست….. پس همه باید یکدل و یک صدا بخواهیم و کوشش کنیم که زبان فارسی در تمام نقاط ایران عمومیت پیدا کند و بتدریج جای زبانهای بیگانه را بگیرد. باید بوسیله ساختن راههای آهن روابط سریع و ارزان میان نقاط مختلف مملکت دائر نمود تا مردم مشرق و مغرب و شمال و جنوب بهم آمیخته شوند؛ باید هزارها کتاب و رساله دلنشین کم بها بزبان فارسی . . .»

وقتی چنین آشکار و صریح برنامه نابودی زبانهای غیر فارسی در مجله ای چاپ می شود به راحتی می توان حدیث مفصل نانوشته این سیاست شوم را حدس زد.

با وجود توضیحاتی که ذکر شد زبان گیلکی چنان پویایی و قدرتی داشته است که با این همه ناملایمات تاکنون به حیات خود ادامه دهد در طی چند دهه اخیر به دلایلی که ذکر شد زایایی گیلکی برای مفاهیم و پدیده های جدید ناچیز بوده و حتی به سبب عدم آموزش گیلکی و در مقابل آموزش فارسی و الزام به کار گیری در عرصه های مختلف زندگی گیلکی زبانان، دستور و واژگان گیلکی آسیب جدی دیده‌اند، با این وجود هنوز در اکثر نقاط گیلکی زبان، نفس زبان وجود دارد و طی یک فرآیند بازیابی، آموزش مدون و آکادمیک و تاسیس فرهنگستان برای به روز رسانی زبان گیلکی می‌تواند دوباره به روزهای اوج خود بازگردد. با توجه به نقش موثر و جایگاه ادبیات و موسیقی در نشر و تقویت زبان، اشخاص و موسسه های فعال در این حوزه ها می توانند نقش به سزایی در شکل گیری و جهت دهی این امر داشته باشند. فارسی با صرف بودجه های کلان مستقیم و غیرمستقیم داشتن کرسی‌های دانشگاهی و پژوهش‌های گسترده فارسی، وجود آموزش همه جانبه، داشتن فرهنگستان علوم جهت واژه سازی برای پدیده‌های جدید و در ایران امکانات انحصاری فراوانی دارد که به رشد آن کمک شایانی کرده و می‌کند؛ بر گیلکی زبانان فرض است که بسته به توانایی خود با خلق آثار هنری و ادبی و پژوهش‌های زبانی به شناخت و غنای زبان گیلکی و انتقال طبیعی این میراث کهن ارزشمند به نسل آینده کمک کنند و همچنین با طرح درخواست عمومی زمینه را برای به روز رسانی زبان گیلکی از طریق آموزش در مدارس، دانشگاه ها، تأسیس فرهنگستان زبان اخصاص رسانه ها و.. فراهم کنند؛ به امید نزدیک بودن آن روز.

فرهنگ کرمی – سه شنبه 1588 و رفته ما 15 / 2 تیر 1394

 

منابع:
پاینده لنگرودی، محمود – فرهنگ گیل و دیلم

هاشمی تکلیمی، نورالدین –پژوهشی در گویش رودباری

فره وشی، بهرام – فرهنگ فارسی به پهلوی

رضایی باغ بیدی، حسن – راهنمای زبان پارتی (پهلوی اشکانی)

اشمیت، رودریگر راهنمای زبانهای ایرانی

برجیان،حبیب- متون طبری، فصلنامه آینه میراث-ضمیمه شماره 15-سال 1388
شکری، گیتی- ساختار غیرشخصی در گویش مازندرانی، دانشگاه اپسالا-برگردان
میترا امیری

افشار،محمود- یگانگی ایرانیان و زبان فارسی، مجله آینده –شماره اول،
دوره چهارم مهرماه
1338
Mackenzie, D.N. “A Concise Pahlavi Dictionary Skjaervo, O. P – “An Introduction to Young Avestan Skjaervo, O. P- “An Introduction to Old Persian

واژه نامه سانسکریت دانشگاه کلن:http://www.sanskrit-lexicon.uni-koeln.de
سایت ریشه شناسی زبان انگلیسی :  http://www.etymonline.com
سایت فرهنگ لغت مازندارنی :http://www.tabarestan.ir

مترجم گوگل:http://www.translate.google.com
 

خاستگاه و جایگاه زبان گیلکی

خاستگاه و جایگاه زبان گیلکی

یک پاسخ ارائه کنید