شریر ما جیجاکه ورزان
جلسه ی نقد کتاب «شریرما جیجاکه ورزان» از مسعود پورهادی، درتاریخ ۲۹ تیر ماه ١٣۹١ در خانه ی فرهنگ گیلان برگزار شد.در ابتدا، برای حاضرین در جلسه، فایلی تصویری از مسعود پورهادی پخش شد
که در آن پورهادی به توضیحاتی در باب ِ کتاب خود وچگونگی چاپ کتاب پرداخته بود.
در ادامه ی جلسه، نقد عباس گلستانی، سمیرا بزرگی، امین حسن پور و نقد مشترک سروش علیزاده و میر عماد م موسوی، بر کتاب شریرما جیجاکه ورزان، به سمع و نظر حاضرین در جلسه رسید؛ که پاره ای از صحبت های هر یک به شرح زیر است:
عباس گلستانی:« مسعود پورهادی در نوشته های خود انرژی گذاشته است و سعی می کند که با تمام تلاش، خواننده رابا تکنیک های هنری اش به منظور خود برساند. و این تلاش اما گاهی موفق است و گاهی نه. داستان پیش مدرن « کیشکرت»، شبه پسا مدرن« حیکایت»، شبه سورالیستی« گاوگواله» از نوشته های ناموفق این مجموعه است. انتخاب واژگان متروک، نظیر واغوزم( از چاه آب بکشم)، جونبور( تکان)،لونتوس(لغز) و… شاید یکی از پایه های ناموفق بودن آن نوشته ها باشد.اما اگر بخواهیم بر اساس گفته ی رولان بارت به ارزیابی نویسنده ی این مجموعه بپردازیم که آیا او در گروه نویسنده قرار می گیرد یا نویسا؟ به طور حتم، پورهادی در گروه تلاشگران نویسا قرار خواهد گرفت؛ چرا که در پایان هر داستان، خواننده اش را به کنش وا می دارد و نمی گذارد منفعل از نوشته اش بگذرد».
سمیرا بزرگی:« مسعود پورهادی عادت دارد که در داستانهایش از لغت های قدیمی استفاده کند، باید این را در نظر گرفت که بسیاری از این لغت ها برای خواننده نا آشنا هستند و حتی در لغت نامه ها هم موجود نمی باشند. و بهتر این بود که معانی یک چنین لغت هایی در پایان کتاب آورده می شد. این مجموعه داستان که پوهادی منتشر کرده است از هر دری حرف می زند و روایت می کند. دو نمایشنامه در ان است که خواننده راحت می تواند مکان و شخصیت ها را در ذهنش تصویر کند. زبان پورهادی شوخ است؛ در بیشتر داستان ها، صحبت های شوخی و اصطلاخاتی که در زبان محوره ی مردم رد و بدل می شود، می خوانیم و همین لحن نوشتارش باعث شده که خواننده با داستان های فراواقعی پورهادی ارتباط برقرار کند. داستانی مثل «فوخوس» و «قاب ̌ عسک» دو تا از نمونه های خوبش هستتند. البته بیشتر داستان های پورهادی، مانند حل کردن مسأله، وقتی حل شود برایت خوش می نشیند».
امین حسن پور:« بطور کلی در روایت قصه های این کتاب، مسعود پورهادی، بالقوه گی و پتانسیل کلماتی را که به کار می گیرد، رها می کند. بطوری که کاربرد این کلمات دیگر همان هایی نیست که همیشه می دانستیم، بلکه خود یک فضای تخیلی را درست می کنند.
بطور مستقیم می توان از بعضی داستان های این کتاب نمونه آورد که راوی در انها حدیث نفس کرده و با خود صحبت می کند. برای مثال ، داستان «ورف نما ماه» که فرم داستان بر اساس حدیث نفس بنا نهاده شده است. و یا در داستان «سی و سه تا پورد» روایت توانسته که از توصیف و نقل فاصله بگیرد و اولین جمله این داستان به کلیت آن شکل می دهد: « می أویرأ بؤن، هی کیأ باور نامؤیی».
ای کاش شریرما جیجاکه ورزان باز هم چاپ شود و این بار ناشر سر فرصت بنشیند و آن را ویرایش کند و داب دستوره گیلکی نویسی گبیله وا را بر آن پیاده کند تا خواندنش راحت تر شود».
سروش علیزاده – میرعماد م موسوی:« پورهادی داستان گوی خوبی ست و با استفاده ی بجا از جملات و دیالوگ ها لحنی در داستانهایش ایجاد می کند که مخاطب را علاقمند به خوانش داستان ها می کند. البته باید به این نکته هم اشاره کرد که پورهادی استاد نوشتن بدترین پایان بندی های ممکن برای یک داستان کوتاه است که تو گویی به ناگهان پایان داستان را رها می کند. با خوانش و بررسی داستان های این کتاب می توان به این نتیجه رسید که شخصیت های امروزی با دغدغه های جامعه های مدرن شکل می گیرند و با اینکه بعضی از داستان ها در فضا و محیط روستا هستند، اما باز جز تقسیم بندی داستان های شهری قرار می گیرند. از نظر زبانی نیز خلق چنین فضاهایی در زبان گیلکی نشان دهنده ی آن است که می توان دغدعه های زندگی مدرن شهری ِ انسان ِ امروزی را هم در ادبیات ِ جدی این زبان بیان کرد. بی شک انتشار چنین داستان هایی می تواند یاری گر نسل جدیدتر ِ نویسندگان گیلکی نویس در ورود به روش ها و فضاهای امروزین داستان نویسی باشد».
در ادامه احمد جکتاجی در مورد املای اسم داستان ها صحبت کرد و شادی خود را از چاپ چنین داستانهایی در زمینه ی ادبیات گیلکی بیان داشت.
و اما در پایان جلسه حاضرین صحبت های نرگس مقدسیان را در مورد کتاب شنیدند؛ از نظر وی کتاب شریرما جیجاکه ورزان، دارای داستان های رئال و سورئال بود. همچنین مقدسیان بیان داشت که کتاب از نظر ویرایشی دارای مشکلاتی ست که امید است در چاپ های بعدی این مشکل بر طرف گردد.
منبع : خانه فرهنگ گیلان