شعر 5-1
زردی بیگفت؛ دوشابخوری پنجهیا.
قدم، قلم بؤبؤ.
وعدهوج، دسدوجین!
تو دوجین، هنده دوجین…
بدا ارجینارجینا به ناجه.
«سینهسورخئک سینه، ساچمهسوج!»
تو ولیس، هنده ولیس…
تو، تی ولیسولیسا ولیس!
برگردان :
یرقان گرفت؛ انگشت اشاره[ که شیره انگور میخورد]./قدم، قلم شد./وعده و وعید، دستچین!/تو انتخاب کن، باز هم انتخاب کن…/بگذار قلع و قمع شود حسرت!/ سینهی سینهسورخ [از] سوزش ساچمه!/تو بلیس، همچنان بلیس…/تو، آبنبات چوبیت را بلیس!/