طلوع چشم تو آغاز راه این غزل است

به من بتاب که خورشید نسخه ی بدل است

 

حریم پاک تو یک گوشه از بهشت است و

برای داشتنش بین عاشقان جدل است

 

به پیشگاه تو باید که سر فرو دارند

تمام عالم و آدم، هر آن کسی که یل است

 

توئی و قلب هزاران هزار زائر تو

تو ضامنی و وفایت برای شان مثل است

 

اگرچه جاه ندارم خوشم که قسمت من

-غلام حلقه به گوش تو بودن- از ازل است

 

تمام خواسته ام یک نگاه کوچک توست

از آن دو چشم که گویی دو کاسه ی عسل است

 

 

یک پاسخ ارائه کنید