قوم کاس
یکی از معروفترین و قدیمیترین اقوامی که به عنوان ساکنان گیلان معرفی شدهاند قوم کاس است که از دو تیرهی کاسپی (کاسپی)۱ و کاسسی (کاسی)۲ تشکیل میشد اینان که پیش از ورود آریاییان به فلات ایران از آوازه و قدرت زیادی برخوردار بودند نه تنها در گیلان، بلکه – چنان که در نقشه ی مشرق قدیم نشان داده شده است ـ در کناره ی باختر دریای کاسپین، از محل تلاقی رودهای گر(کورا) و ارس تا جنوب و جنوب باختری این دریا میزیستند.
منطقهای که با رنگ قرمز خطکشی شده است، حدود قلمرو و سکونتگاه کاسپیها در سه هزار سال پیش از این را نشان میدهد.
نام این قوم در منابع مختلف تاریخی به صورتهای کوشائیو، کوسایی، کیسسی، کششو، کوسسی و کاسسی ثبت شده است. دانشمندانی مانند هنری فیلد، ارنست هرتسفیلد و سرآرتور کیث بر این باورند که کاسپیان در هزارهی چهارم و پنجم پیش از میلاد کشاورز بودند و دانش کشاورزی را در دریاکناران کاسپین۳ و اطراف رودهای سند، جیحون، سیحون، دجله و فرات منتشر کردند (حاج سید جوادی، ص ۲۵).
گیرشمن درباره ی قدیمی ترین سندی که اشاره به نام کاسها دارد، نوشته است: قدیمی ترین مراجعی که در آنها ذکر کاسیان به میان آمده، متون مربوط به قرن بیست و چهارم ق . م است که متعلق به عهد پوزورو – اینشو شیشناک است. به نظر می رسد که آنان در طی هزاره ی سوم ق . م نسبتاً بی اهمیت بوده اند ؛ آشوریان آنان را به نام کاسی می شناختند این اسم به شکل کوسایوئی توسط استرابون یاد شده و او جای کاسیان را در ناحیه شرقیتر، در دربندهای خزر، بالای تهران یاد میکند. تصور میکنند نام شهر قزوین و همچنین دریای خزر ممکن است حاکی از خاطره ی این قوم باشد…» (گیرشمن: ۱۳۷۲، ص ۵۵).
موقعیت کاسپیها در قرن دوم قبل از میلاد، بالاتر از اقوام کادوسی، گلای و تپوری، در کنار رود کورا
نام قوم کاس در هیچ یک از اسناد و کتیبه های هخامنشی نیامده است اما هرودوت تاریخ نویس دوره ی باستان در فهرست مالیاتی ای که از ایران تهیه کرده است ضمن شرح استان یازدهم از کاسپیها نیز نام می برد به نوشته ی هرودوت آنان سالانه ۲۰۰ تالان۴ نقره به دولت هخامنشی خراج میدادند همچنین در بندهای ۶۷ و ۶۸ کتاب هفتم تاریخ هرودوت از کاسیان به عنوان گروههای مسلحی که برای سپاه خشایارشا در جنگ با یونانیان کمک رساندند یاد شده است. در زمان یورش اسکندر به ایران، کاسیها در برابر سپاه یونانی و مقدونی مقاومت زیادی نشان دادند و اسکندر نتوانست آنان را سرکوب و مطیع نماید. از دوره ی اشکانیان نام کاسپیها و کاسسیها به مرور به فراموشی سپرده شد؛ به گونه ای که در آستانهی پیدایش مسیحیت دیگر در منابع تاریخی از آنان یاد نشده است. به نظر میرسد این قوم پیش از تاریخ ـ کـه نـامش در ادوار تاریخی در ردیف نام اقوامی آمده است که در جنگها در سپاه شاهنشاهان ایران حضور مییافتند – با پیش آمدن حوادث تازه در فلات ایران در اقوام بومی و ایرانی مستحیل شده اند؛ هر چه امروز نامشان در گیلان و مازندران و نیز سایر نقاط ایران در اعلام جغرافیایی باقی مانده است۵ ، مانند نامواژههای کاسان، کاسیسرا، کاس احمدان در قسمت باختری گیلان همچنین به جز دریای خزر که در نقشههای جهانی به دریای کاسپین معروف است، کوه قفقاز (کوه کاس) و شهرهای قزوین (کاسپین) و کاشان نام خود را از نام قوم کاس گرفته اند این نامواژه ها از جمله شواهد سکونت کاسها در دو سوی البرز در زمانهای دور هستند. بر پایه ی گزارشهای مورّخان پیشین و پژوهشهای محققان وباستان شناسان دوره ی معاصر کاسها که از قدیمیترین اقوام شناخته شدهی پیش از آریاییان در فلات ایران به شمار می روند، پس از قرنها زندگی در نواحی ساحلی و کوهستانی کرانههای خاوری، باختری و جنوبی دریای کاسپی به دلایلی چون افزایش و تراکم جمعیت و یا فشار اقوام مهاجر، ناگزیر به طرف سرزمینهای جدید حرکت کردند. در همین راستا، گروهی از آنان که کاسپی خوانده میشدند، با پشت سر گذاشتن سرزمینهای شمال البرز، به سوی دامنه های جنوبی البرز سرازیر شدند و در آن سرزمینها جای گرفتند و گروهی دیگر که کاسسی نام گرفتند، با گذشتن از کوهستانهای شمال ایران، وارد غرب ایران شدند و بر خاور و باختر رشته کوههای زاگرس چیرگی یافتند گروهی از اینان پس از چندی به دلیل تداوم موجهای مهاجرت و فشار اقوام تازه وارد، ضمن برجای گذاشتن آثاری از تمدن خود در دره های زاگرس، در جلگه ی میان رودان نفوذ کردند و با تشکیل دولتی قدرتمند، از سال ۱۷۴۷ تا سال ۱۱۷۱ پ.م در این بخش از آسیا فرمان راندند استرابون، جغرافیدان و وقایع نگار مشهور یونان باستان خاستگاه کاسسیهای باختر ایران را جنوب رود ارس و کنار دریای کاسپی معرفی میکند و آنان را مهاجرانی میداند که از کنار آن دریا به زاگرس و میان رودان راه یافتند وی در نوشته هایش مسیر مهاجرت کاسسیها را که در یادداشتهای تاریخی با نامهای مختلف یاد شدهاند از دریاکناران به زاگرس( نواحی کردستان کرمان شاهان لرستان) و میان رودان نشان دانسته است۶.
بارتولد خاورشناس معروف روسی بر این باور است که کاسپیان همان کاسیان هستند که زندگی در سواحل دریای کاسپی را به کوهستانهای باختر ایران و زاگرس ترجیح دادند و به همراه سایر تیرههای این قوم، به باختر ایران کوچ نکردند بنابراین کاسپیان را باید تیرهای از کاسیهایی (کاسیتها) به شمار آورد که در باختر ایران از قدرت و نفوذ فراوانی برخوردار شدند برخی از مورّخان دنیای باستان مانند پلین این نام را به تمام قبایل و اقوام ساکن سواحل جنوبی دریای کاسپین که یک گروه زبانی مشترک را در مقابل گروه زبانی مادی تشکیل میدادند اطلاق میکنند (حاج سید جوادی، ص ۲۳۵) بعضی از محققان نژاد و زبان کاسها را هند و اروپایی دانسته اند؛ از جمله دکتر مشکور نوشته است:
به قول استرابون کاسیها از ماد و کنار دریای خزر به حوالی لرستان آمده بودند… از بررسی نامهای شاهان و خدایان آنان معلوم میشود که زبان ایشان با زبان مردم قفقاز یک ریشه داشته و شباهت زیادی به زبان هند و اروپایی دارد. بنابراین، می توان تصور کرد که آنان چون مادها از نژاد آریایی بودند که پیش از قوم ماد و پارس باین سرزمین آمده بودند (مشکور ۱۳۶۳، ص ۳۹).
اما دیاکونوف، مورّخ و باستانشناس روسی با رد این دیدگاه مدعی است که هنوز مدارکی معتبر به دست نیامده تا نشان دهد کاسها از نظر نژادی یا زبانی با اقوام هند و اروپایی مرتبط بودهاند. به باور وی آنان از دوران دیرین که کسی به یاد ندارد در بخشهایی از ایران زندگی میکردند. (دیاکونوف ۱۳۷۱ ص ۱۲۱) هرتسفیلد و سر آتورکیت دو تن از خاورشناسان برجسته ی معاصر «کاسپیان» را نام قابل قبولی برای اهالی بومی و همچنین فلات ایران پیش از ورود آریایی ها می دانند. این دو پژوهشگر دنیای باستان همچنین بر این باورند که شواهد قوی بر این فرضیه وجود دارد که کاسپیان در اوایل هزاره چهارم و حتی پنجم پیش از میلاد کشاورز بوده و دانش کشاورزی را به سرزمینهای کنار دریا و اطراف رودهای جیحون و سیحون و دجله و فرات گسترش داده اند. پروفسور گیرشمن نیز بر پایه تحقیقات گسترده ای که درباره ی نخستین اقوام ساکن در فلات ایران انجام داده بر این باور است که نام «کاس سی» یا «کاس پی» ممکن است مفهوم نژادی وسیعتری از نام قومی واحد داشته باشد و همه ی اقوام آسیانی اقوام غیر هند و اروپایی و غیرسامی را که ایران را به اشغال خود در آوردند، در برگیرد.۷
***********************************
۱. پی یا بی به معنای رود یا آب است و کاس بی، یعنی کاسهای ساحل نشین.
۲.سی به معنای سنگ و کوه است و کاس سی یعنی کاسهای کوه نشین
۳. کاسها به دلیل شهرت و اهمیت خود در دنیای باستان دریای خزر را که در کناره های آن در طول تاریخ اقوام مختلفی زیسته اند ـ به نام خویش ثبت کرده اند. غربی ها هنوز نام این دریا را با نام آن قوم میشناسند و در منابع و نقشه های جغرافیایی این دریا را «کاسپین» مینامند.
۴. تالان از کلمه ی یونانی ،Talantan به معنی ترازو وزنه و پول گرفته شده و بین ۲۶ تا ۲۷ کیلوگرم بوده است.
۵.نک تاریخ ،ماد ا . م . دیاکونوف، صفحات مختلف؛ نشانی هایی از گذشته ی دور گیلان و مازنداران جهانگیر سرتیپ پور، صص ۶۸-۱۰۱.
۶.نک ایران در عهد باستان محمد جواد ،مشکور، صص ۳۸-۴۰ و ص ۱۴۲؛ نشانی هایی از گذشته دور گیلان و مازندران جهانگیر سرتیپ پور، صص ۷۱-۷۲
۷.برای اطلاع بیشتر .نک ایران از آغاز تا ،اسلام رمان گیرشمن صص ۵۶۵۴ نشانی هایی از گذشته ی دور گیلان و مازندران جهانگیر سرتیپ پور، صص ۶۸-۷۹؛ تاریخ ماد، دیاکونوف، صص ۱۱۸-۱۳۰۲