مسکوکات آل زیار در گنجینه سکه‌ی موزه مرکزی آستان قدس رضوی

فرمانروایی آل‌زیار در سال 315 هجری قمری به دست مرداویج (مردآویز)[2]، پسر زیار گیلی که اهل دیلمان[3] بود تأسیس شد. (ملک‌زاده بیانی، 1353، ص47) آل زیار (زیاریان) به‌عنوان حکومتی ایرانی که بیش از صدسال در قسمت‌هایی از ایران حکومت کردند، برای به دست آوردن حکومت، مراحلی را گذراندند. در آغاز، فرماندهان لشکر، امرای طبرستان بودند و رفته‌رفته بالیاقت و کاردانی که از خود نشان دادند توانستند حکومت مستقلی در قسمت کوهستانی گیلان کنونی ایجاد کنند (مفرد، 1386، ص75).

به علت کوهستانی بودن مساکن ایشان و صعب‌العبور بودن به آنجا، این قوم همه‌وقت با آداب وزندگی خاص خود مستقل می‌زیسته و مردمانی دلاور و جنگجو بودند. اکثر اوقات به نواحی اطراف مانند قزوین، چالوس و طارم دستبرد می‌زدند و سکنه این نقاط برای جلوگیری از تعرضات ایشان در مواقع مهم استحکامات و قلعه‌هایی ساخته بودند. باوجود تمام لشکرکشی‌های سرداران اسلام این طایفه سر تسلیم فرود نیاوردند و بر همان کیش و آداب باستانی باقی ماندند. از مسلمین، تنها سادات علوی به این کوهستان‌ها پناه جستند و بعد از مدتی اقامت در آن حدود، دارای پیروان زیادی گشتند و اسلام به دست ایشان در این خاک انتشار یافت (اقبال آشتیانی، 1391، ص198).

مرداویج بن زیار، بنیان‌گذار سلسله زیاری (323- 315 ه.ق)

تاریخ کمبریج پدر زیار و جد مرداویج را وردان شاه گیلانی می‌داند. بنابراین وابسته به خاندان حکومتی گیلان به شمار می‌روند (زامباوِر[4]، 1356، ص320). مرداویج به سپاه سردار دیلمی، اسفاربن شیرویه[5] پیوست و تا فرماندهی لشگر او صعود کرد؛ اما با استفاده از جو نارضایتی مردم و اطرافیان اسفار از شیوه حکومت وی، مرداویج با کمک سردار دیگر دیلمی، ماکان بن کاکی بر او شوریده و زمام امور را به دست گرفت (مفرد، 1386، ص80-78). فرمانروایان او بر بخش‌هایی از سرزمین‌های گرگان، قومِس، طبرستان، دیلم، گیلان، قزوین، ری، اصفهان و خوزستان حکمروایی نمودند. مرداویج در پی گشودن اصفهان دستور داد تاج‌وتخت زرین با تاج پادشاهی مانند انوشیروان پسر قباد ساسانی برای وی ساخته شود. آنگاه قصد نابودی خلافت و احیای شاهنشاهی ساسانیان را داشت. از همین رو دستور داد ایوان کسری را همچنان که به روزگار پیش از اسلام بوده مرمت و برای سکونت او آماده سازند. او قصد داشت که بغداد را بگیرد و خلافت آنان و دولت عرب را از میان بردارد و پادشاهی ایرانیان را دوباره برقرار و خود را شاهنشاه خطاب نماید (مفرد، 1386، ص80- 81)

قتل مرداویج در 323 قمری

مرداویج که مثل برادرش وشمگیر یا اصلاً مسلمان نبوده و یا باوجود قبول ظاهری اسلام باطناً تعلق به آیین زرتشتی داشتند، سعی می‌کرد که دولت ازدست‌رفته ساسانی را احیاء نماید و بغداد را ویران و خاندان خلفا را براندازد. به همین خیال، تاجی مرصع به وضع تاج انوشیروان بر سر می‌گذاشت و بر تختی زرین می‌نشست (اقبال آشتیانی، 1391، ص208) وی فرمان داد تا تختگاه تیسفون[6] یا همان ساختمان معروف طاق کسری برای برگزاری جشن پادشاهی وی به شکل نخست خود بازسازی شود. درباره انگیزه قتل مرداویج آرای گوناگونی وجود دارد که کامل‌ترین آن از نویسنده تجارب آلامم است. ابوعلی مسکویه می‌گوید: ترکان را خوار می‌شمرد و به آنان اعتماد نداشت ویاران دیلمی خویش را می‌نواخت و برعکس به غلامان ترک سخت می‌گرفت (رضایی باغ بیدی،1393، ص479).

سرانجام ظلم و ستم مرداویج بر مردم و خشونت وی موجب شد که اطرافیانش در قتل او مصمم شوند. وی در سال 322 ق. در حمام کاخ خود به‌وسیله چند تن از غلامان ترک کشته شد (مهرآبادی، 1374، ص50-61) پس از کشته شدن مرداویج، سپاهیان و بزرگان گیل و دیلم که از اصفهان و خوزستان در ری جمع بودند برادر او وشمگیر را، به جانشینی مرداویج در سال 323 هجری قمری برگزیدند (ملک‌زاده بیانی، 1353، ص57).

فرهنگ و ادب در دوره زیاریان

از فضل و کمال و تحصیلات امیران نخستین این سلسله اطلاع کاملی نداریم و نمی‌دانیم که خواندن و نوشتن می‌دانسته‌اند یا نه؛ ولی از «شمس‌المعالی قابوس» به بعد، امیران زیاری مردمان فاضل و مطلعی بودند که حتی در نگارش عربی و شعر فارسی و عربی مسلط بودند. (مفرد، 1386، ص186) شمس‌المعالی قابوس در بین شاهان زیاری ازلحاظ فضل و ادب از همه برتر و با ادبا و شعرا محشور بود. وی به لحاظ تألیف کتاب «قابوس‌نامه» مشهور است. کتاب او شامل نصایحی است که برای پسرش گیلانشاه نوشته‌شده و مورداستفاده و استناد بسیاری از حکام آینده به شمار می‌رفت. (ترکمنی آذر، 1384، ص61) در دوران طولانی که دور از دستگاه فرمانروایی در خراسان زندگی می‌نمود، با بزرگان فضل و دانش و علما در ارتباط بود و آنان را سخت محترم و گرامی می‌داشت و خود نیز در نثر و نظم فارسی و عربی دست داشت. ازجمله علما و دانشمندان می‌توان «ابوریحان بیرونی» را نام برد که مدتی در خدمت شمس‌المعالی درآمد و کتاب معروف و مهم «آثارالباقیه» را بنام او تألیف نمود. شهرت وی آن‌چنان بود که «ابوعلی سینا» دانشمند و متفکر و پزشک نامی ایران، هنگامی‌که از افکار و فضایل او آگاهی حاصل نمود، برای دیدارش عازم گرگان شد که متأسفانه قبل از رسیدن به این شهر قابوس کشته شد (ملک‌زاده بیانی، 1353، ص 61) در سال 433 ق طغرل بگ سلجوقی، قلمرو زیاریان را به تصرف خود درآورد و آخرین مقاومت‌های آنان نیز در سال 435 ق. در هم شکست. آخرین فرمانروای زیاری، گیلانشاه پسر عنصرالمعالی کیکاووس بود که در حدود سال 483 ق. احتمالاً به دست اسماعیلیان الموت سرنگون شد (رضایی باغ بیدی،1393، ص480)

بناهای تاریخی زیاریان

1- قبر مرداویج: پس‌ازآن که مرداویج در اصفهان به قتل رسید، جنازه او طی یک تشییع بسیار باشکوه به ری که برادرش وشمگیر در آنجا اقامت گزیده بود حمل و در آنجا دفن گردید. محتمل است قبر مرداویج یکی از قبرهایی باشد که بر بالای دامنه کوه سنگی نقاره‌خانه (امین‌آباد) شهرری که در حدود سال 1300 هجری قمری کشف گردید و از درون آن پارچه‌های قیمتی، کفن، لباس و فرش به‌دست‌آمده است (ملک‌زاده بیانی، 1353، ص 57).

تصویر1. قبر مرداویج

2- گنبد قابوس: قابوس مانند تمام افراد خاندان بزرگ ایرانی، به سنن و آداب ملی نیاکان خود دل‌بستگی داشت. در روز اعیاد بزرگ ایرانی، نوروز و مهرگان به شاعران هدایا و انعام می‌داد (اقبال آشتیانی، 1391، ص224) وی در سال 403 قمری به قتل رسید و جسدش را در تابوتی در بنایی که امروزه گنبد قابوس شهرت دارد، نهادند (مهرآبادی، 1374، ص262). این بنای 55 متری، با ارتفاع 15 متر از سطح زمین و بر روی یک تپه قرار دارد. برج مذکور از خارج دارای 10 پره مثلثی شکل (همانند ستاره 10 پر) است که از پای‌بست تا زیر گنبد ادامه می‌یابند. گنبد مخروطی برج، با 18 متر ارتفاع، بدون واسطه بر روی بنا جای گرفته است. برج ـ مقبره گنبد قابوس، در تاریخ 9 سپتامبر 2012 میلادی (19 شهریور 1391 خورشیدی) طی سی و ششمین اجلاس یونسکو، به‌عنوان بلندترین برج تمام آجری جهان در فهرست آثار این نهاد به ثبت رسید.

تصویر2. گنبد قابوس

3- کتیبه مناره مسجد تاریخانه دامغان: مسجد تاریخانه دامغان یکی از مهم‌ترین و قدیمی‌ترین آثار باستانی دامغان است که پیش از غلبه اعراب بر ایران، آتشکده بوده و بعداً به مسجد تبدیل‌شده است. بر مناره این مسجد کتیبه‌ای وجود دارد که ابو حرب بختیار بن ابی جعفر، فرمانروای قومس و از دست‌نشاندگان زیاریان، آن را در فاصله سال‌های 420-417 قمری و در زمان منوچهر فلک المعالی آن را نگاشته است (همان، ص267).

سکه‌های ضرب شده در سلسله آل‌زیار

سکه‌های زیاریان، از زر (دینار)، سیم (درهم) و مس است و در ضرابخانه‌های شهرهای مختلف که قلمرو فرمانروایی آنان بود، ضرب می‌شد. بر سکه‌ها چه سیمین، زرین و مسین نام و القاب امیران زیاری، سال و نام شهری که سکه در آن ضرب شده، نقر شده است (ملک‌زاده بیانی، 1357، ص 28) این سکه‌ها در ضرابخانه‌های آمل، ساری، استر‌آباد، جرجان، قومس و ری ضرب شده‌اند. سکه‌های زیاریان در موزه‌های مختلف ازجمله موزه بانک سپه در ایران، موزه‌های آمریکا، روسیه و انگلیس یافت می‌شود. سکه‌هایی که از زیاریان باقی‌مانده است مربوط به مرداویج، وشمگیر، بیستون، قابوس، منوچهر و انوشیروان است (همان، ص273). به‌علاوه بیشتر سکه‌های مرداویج بن زیار در ضرابخانه‌های کرج و ماه‌البصره ضرب شده‌اند، اما نمونه‌هایی نیز ضرب قم، محمدیه و همدان یافت شده است. وزن درهم‌های زیاری ثابت نیست و از کمتر از 5/1 تا بیش از 5 گرم متغیر است (رضایی باغ بیدی،1393، ص 480)

زیاریان برای پرداخت پول به‌جای شمارش سکه‌ها، آن‌ها را وزن می‌کردند. یک نمونه از ضرب محمدیه سال 322 ق. در مجموعه «شِما» بوده است که اکنون در موزه ملی قطر نگهداری می‌شود. تمامی ضرب‌های این سکه‌ها، به‌جز ماه‌البصره بسیار کمیاب می‌باشند. همچنین مجموعه‌ایی فوق‌العاده نفیس تا سال ضرب 330ق. کشف شد که در حدود اکتبر 2005 م. وارد بازار سکه شد و مجموعه خوبی از سکه‌های مرداویج که در حدود 20 سکه از چهار ضرابخانه بود، در آن وجود داشت. همچنین در سال 2009 مجموعه‌ای دیگر کشف گردید که تا ضرب سال 323 ق. بوده که در این مجموعه 150 سکه دینار مرداویج، موجود بود که بیشترین آن ضرب ماه‌البصره ضرب سال 323 ق. بود و همچنین از ضرابخانه‌های قم، کرج و همدان هم در آن موجود بود این در حالی است که زمانی که محققی به نام «مایلز» مقاله‌اش را در سال 1972 م. منتشر کرد، تنها یک سکه از مرداویج شناخته‌شده بود ( آلبوم استفان[7]، 2011).

سکه‌ نفیس طلای مرداویج بن زیار موجود در گنجینه‌ی سکه‌ی موزه مرکزی آستان قدس رضوی

گنجینه سکه موزه مرکزی آستان قدس رضوی با داشتن بیش از 50 هزار قطعه سکه ضرب چکشی و ماشینی از ایران و سایر کشورهای جهان، یکی از غنی‌ترین موزه‌های سکه در کشور است که هم‌اکنون به‌عنوان مرکزی تحقیقاتی، موردتوجه دانشجویان و پژوهشگران تاریخ و سکه‌شناسی از ایران و سایر کشورها است.

تصویر3. سکه‌ نفیس طلای مرداویج بن زیار موجود در گنجینه‌ی سکه‌ی موزه مرکزی آستان قدس رضوی

اطلاعات به‌دست‌آمده از مجموعه شناسنامه‌های سکه‌های موجود در گنجینه سکه آستان قدس رضوی که در برگه‌های شناسنامه‌های سکه‌ها موجود است نشان می‌دهد در میان مجموعه سکه‌های به نمایش گذاشته‌شده سلسله آل‌زیار در گنجینه سکه موزه مرکزی آستان قدس رضوی، سکه‌ی نفیس طلای یک دیناری از مرداویج موجود است. این سکه (کد س/207، ردیف 3) از جنس طلا بوده و تاریخ ضرب آن سال 322 هجری قمری و ضرب ماه‌البصره است. وزن آن 17/3 گرم و قطری برابر با 13 میلی‌متر دارد. این سکه توسط جناب آقای محمدتقی صفار از تهران به این گنجینه اهداشده است. دیگر مشخصات سکه به شرح ذیل است

روی سکه: در حاشیه سکه، عبارت «لا اله الا الله وحده لا شریک له ابوالقاسم بن امیرالمؤمنین مرداویج بن زیار»، و در مرکز آن «لله امر من قبل و من‌بعد یومئذ یفرح المومنون النصر الله بسم الله ضرب هذا الدینار بماه‌ البصره سنه اثنین و عشرین و ثلثمائه» آمده است.

پشت سکه: در حاشیه سکه عبارت «لله محمد رسول الله القاهر بالله» و در مرکز سکه «محمد رسول‌الله ارسله بالهدی و الدین الحق لیظهره علی الدین کله و لو کره المشرکون» است.

از دیگر سکه‌های ضرب شده در این دوره که در این گنجینه موجود است، سکه نقره ظهیرالدوله ابومنصور بیستون بن وشمگیر بن زیار، ضرب استرآباد و سکه نقره‌ی منوچهر بن قابوس بن وشمگیر، بدون محل ضرب وجود دارد.

چند تن از امیران زیاری که پس از انوشیروان (424-420 ه.ق) مدتی در نواحی طبرستان و گرگان امارت داشتند سکه‌ای ضرب ننمودند، زیرا آنان در خطه امارت خود، استقلال کامل نداشته و تحت فرمان سلاطین غزنوی و یا سلاجقه بودند تا سرانجام در حدود اواخر قرن پنجم هجری قمری شاهان سلاجقه به سلسله آل‌زیار خاتمه دادند (ملک‌زاده بیانی، 1353، ص33)

نتیجه‌گیری

از این تحقیق می‌توان این‌گونه استنباط کرد که خاندان زیاریان ازنظر فرهنگی از دو ریشه دینی و قومی بهره‌مند بودند. ازنظر دینی، امرای نخستین آنان علوی و زیدی بودند و ازنظر قومی گرایش به سنت‌های دیرین ایرانی داشتند. امرای بعدی این سلسله در نواحی مرکزی ایران که متأثر از فرهنگ خلفای عباسی بودند جذب شدند و به همان نسبت از فرهنگ ایرانی فاصله گرفتند.

نخستین امیران این سلسله برای کشورگشایی قیام کردند؛ اما با رواج کار خود، اندیشه تجدید بنای سلسله‌های قبل از اسلام را در سر می‌پروراندند. امیران این سلسله گرچه با خلفای بغداد مخالف بودند، اما ازنظر سیاسی برای ادامه بقای خود نیاز به رابطه متقابل با آنان داشتند، برای همین به نام آن‌ها سکه می‌زدند. امیران بعدی گاه به‌طورکلی از اسلاف خود فاصله گرفتند. روابط آن‌ها با خلفای بغداد رو به بهبودی نهاد و به‌جای کشورگشایی به مجلس علما و بحث‌های علمی و ادبی سرگرم می‌شدند.

زوال این سلسله توأم باقدرت گرفتن سلسله‌های بزرگی مانند غزنویان و سلجوقیان بود. حضور قدرتمند آن‌ها در عرصه سیاسی کشور عامل مهمی در تضعیف و سقوط زیاریان بود.

منابع

1- رضایی باغ بیدی، حسن (1393). سکه‌های ایران در دوره اسلامی از آغاز تا برآمدن سلجوقیان. تهران: سمت.

2- مفرد، محمدعلی (1386). ظهور و سقوط آل زیار. تهران، رسانش.

3- اقبال آشتیانی، عباس (1391). تاریخ ایران اسلام از آغاز تا انقراض آل زیار. تهران: عقیل.

4- مهرآبادی، میترا (1374). تاریخ سلسله زیاری. تهران: دنیای کتاب.

5- ترکمنی آذر، پروین (1384). دیلمیان در گستره تاریخ ایران. تهران: سمت.

6- زامباور، ادوارد ریتر فون (1356). نسب نامه خلفا و شهریاران و سیر تاریخی حوادث فرهنگی. ترجمه محمدجواد مشکور، تهران: مروی.

7- ملک‌زاده بیانی، ملکه (1353). سکه‌های زیاری: پژوهشی درباره زیاریان، وضع اقتصادی، مالی و سکه‌های آنان. نشریه معارف اسلامی (سازمان اوقاف)، بهار، شماره 16.

8- ملک‌زاده بیانی، ملکه (1353). سکه‌های زیاری: پژوهشی درباره زیاریان، وضع اقتصادی، مالی و سکه‌های آنان. نشریه معارف اسلامی (سازمان اوقاف)، تابستان، شماره 17.

9- مجموعه شناسنامه‌های سکه‌های موجود در گنجینه سکه آستان قدس رضوی.

یک پاسخ ارائه کنید