نگاهی به جغرافیای گیلان در نقشه‌های دوره اسلامی

آشنائی با اطلس،«‌وصف ایران و مناطق آن در برخی از نقشه های دوره اسلامی»

نیما فرید مجتهدی

اشاره:

اخیرا کتابی توسط بنیاد ایران‌شناسی به نام «وصف ایران و مناطق آن در برخی از نقشه‌های دوره اسلامی(166-1061 ه ق) چاپ گردید که مجموعه‌ای از نقشه‌های دانشمندان و جغرافیدانان جهان اسلام را از منابع مکتوب و نسخ خطی مراکزی چون کتابخانه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، مرکز احیای میراث اسلامی، کتابخانه و موزه ملک، کتابخانه و مرکز اسناد ملی ایران، کتابخانه مسجد اعظم قم، کتابخانه موزه گلستان و کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، گردآوری نموده است.

این آثار از مجموعه مطالعات بزرگانی چون اصطخری، مقدسی، بیرونی، مستوفی و … می‌باشد. هرچند به اذعان تهیه‌کنندگان، این کتاب تمامی نقشه‌های موجود در مراکز کتابخانه‌های جهان و از تمامی افرادی که به تهیه نقشه دست یازیدند، نمی‌باشد. اما قدمی بزرگ و مثبت در جمع‌آوری و یکجا نمودن این آثار می‌باشد که کمک شایانی به پژوهشگران خواهد نمود، تا به مطالعه این آثار نفیس بپردازند.

کتاب در چهار بخش کلی تدوین یافته است که در بخش اول به زندگی و آثار جغرافی‌دانان و دانشمندانی که نقشه‌های آنان در کتاب ارائه شده است، پرداخته است. در بخش دوم در دو فصل، مشخصات نقشه‌های دوره اسلامی همچون شکل، نقش و رنگ این نقشه‌ها بررسی شده است. بخش سوم کتاب، شامل توصیف و معرفی نقشه‌های دوره اسلامی است، که کلیت و بخش اصلی کتاب را در بر می‌گیرد و تمامی نقشه‌های اسلامی ارائه شده در آن مندرج است. در این بخش نقشه‌های ارائه شده دارای روندی در مقیاس مکانی هستند، یعنی از مقیاس جهانی تا مقیاس منطقه‌ای را بع ترتیب دربر می‌گیرد. به نوعی که در فصل اول این بخش ابتدا به نقشه‌های جهان‌نمای نقشه‌نگاران و وصف آن می‌پردازد، در فصل دوم همین بخش، نقشه‌های ایران مستخرج از نقشه‌های جهان‌نمای نقشه‌نگاران و وصف آن‌ها ارائه شده و در فصل سوم همین بخش، نقشه‌های مناطق ایران معرفی و توصیف شده است. در این بخش نقشه‌های هر یک از مناطق ایران جداگانه معرفی شده است. که شامل دریای فارس، خوزستان، فارس، کرمان، سند، آذربایجان، جبال، گیل، دیلم و طبرستان، دریای خزر، مفازه فارس و خراسان، سیستان است. بخش چهارم، بخش پیوست است، که شامل سه فصل می‌باشد که در آن مفاهیم، اماکن و اصطلاحات نقشه‌های دوره اسلامی، برخی نواحی و شهرهای ایرانی درج شده در نقشه‌های دوره اسلامی و فهرست آمده است.

در این نوشتار به بررسی توصیفی ویژگی‌ها و اطلاعات جغرافیایی نمایش داده شده در نقشه‌های مربوط به بخش سرزمین‌های جنوبی دریای کاسپین، به ویژه بخش گیلانی آن پرداخته خواهد شد. که در این کتاب منطبق بر بهر هشتم، فصل دوم بخش سوم می‌باشد. تا هم تصویری، هرچند مبهم، از شناخت جغرافیدانان آن زمان از منطقه گیلان، دیلمان به دست آید و هم درکی از جغرافیای تاریخی گیلانی که امروز می‌شناسیم، در دوره تاریخی اسلامی بر اساس نقشه‌های مورد اشاره داشته باشیم. بدین‌ترتیب طبق روال تهیه‌کنندگان این کتاب، نقشه‌های معرفی می‌شوند: 

*نقشه جیل و طبرستان-ابوزید بلخی از کتاب صور الاقالیم

اولین نقشه، مربوط به ابوزید بلخی می‌باشد که از نسخه خطی صور الاقالیم برداشت شده است. از ویژگی‌های این نقشه ترسیم رشته‌کوه‌های البرز با شکلی کمانی در سراسر کرانه دریای کاسپین است که از لحاظ جغرافیایی با جهت خمش رشته کوه‌های البرز هماهنگی دارد. در این نقشه قله دماوند به صورت جداگانه و منفرد به شکل مثلثی در موقعیتی نسبتا دقیق قرار گرفته است.

در بخش گیلانی سرزمین‌های کرانه جنوبی دریای کاسپین به سه شهر اشاره شده است. غربی‌ترین آن (بر حسب موقیعت جغرافیایی صحیح که ما بر آن آگاهیم، نه مختصات جغرافیایی نقشه) شهر هوسم (رودسر) است، شهر دیگر باب‌الابواب در کناره دریای خزر است که همان شهر قدیمی «دربند خزر» است و شرقی‌ترین آن سالوس (چالوس) می‌باشد. به غیر از سالوس به نظر می‌رسد، موقعیت دیگر شهرها با وضعیت فعلی منطبق نمی‌باشند. ویژگی جغرافیایی عمده دیگری که در منطقه گیلان خودنمائی می‌کند.  رودی بزرگ با دو سرشاخه مشخص و متمایز است. تمامی شواهد نشان از این دارد که این رودخانه همان سفیدرود است که از دو شاخه قزل‌اوزن و شاهرود شکل گرفته است. اما طبق این نقشه از دو رودخانه «الطالقان» و «شاهرود» تشکیل شده است. با توجه به اینکه رود شاهرود در این نقشه از حوالی ابهر می‌آید، می‌توان اینگونه برداشت نمود که نام قبلی قزل‌اوزن، شاهرود بوده است، یا حداقل در برهه‌ای از زمان. طبق این نقشه، رودخانه پس از عبور از کوه‌های البرز به رودی واحد به نام «مجمع الراواسی» (احتمالا نامی از سفیدرود بوده که بر آن اطلاق می‌شده) تبدیل می‌گردد. که به دریای خزر می‌ریزد. نام منطقه جلگه‌ای کناره دریای خزر در این نقشه «الجیل» نامیده شده است. در این نقشه بسیاری از مناطق جنوب رشته‌کوه‌های البرز نیز جزء مناطق جیل و دیلم محسوب می‌گردد. که شامل اربجستان، ابهر، قزوین، خوار(گرمسار)، سمنان، الدامغان، بسطام می‌شود.

در این نقشه، به سمت شرق مناطق جیل و طبرستان با اران و آذربایجان همجوار می‌باشد، از سمت جنوب به خراسان  و فارس، از سمت شرق به خراسان و جوارالدوم و از سمت شمال به غزنه و جرجان منتهی می‌شود که به نسبه با همسایگان فعلی مناطق جنوبی دریای کاسپین همخوانی دارد.

*نقشه دیلمان و توابع، احمد جیهانی از کتاب اشکال العالم

جیهانی نقشه‌ای از دیلمان و توابع آن ارائه نموده است. این نقشه منطبق بر تمام سواحل جنوبی دریای کاسپین است. موقعیت عوارض جغرافیایی مانند دریای خزر و رشته کوه‌های البرز همانند نقشه بلخی، منطبق بر واقعیات جغرافیایی می‌باشد. در این نقشه دو عارضه جغرافیایی عمده که در نقشه بلخی وجود داشت، اثری نیست. آن کوه دماوند و دیگری رودخانه سفیدرود است. در این نقشه شکل گرافیکی رشته کوه البرز به شکلی حجیم تری نمایش داده شده است. در بخش غربی کرانه جنوبی دریای کاسپین، به جزء شهر «باب الابواب» که دربند گویند و شهر سالوس، شهر دیگری نیست. از مناطق مرزی در مغرب و شمال هیچ نامی ذکر نشده است، اما در جنوب قم و در مشرق بیابان غزان، جرجان تا خوارزم است.  در این نقشه نیز مناطق در جنوب رشته‌کوه‌های البرز مناطق چون زنجان، ابهر، قزوین، طالقان، ری، شلبنه،ویله،ولایت قومس، سمنان، بسطام و دامغان نام برده است.

*نقشه طبرستان و دیلم ابواسحاق اصطخری از کتاب مسالک و ممالک

 این نقشه از لحاظ زیبائی‌شناختی و رعایت مسائل گرافیکی بر نقشه قبلی رجحان دارد. در پائین نقشه نوشته‌ای به نام «زمین دیلم» به عنوان نام نقشه آورده شده است.  در این نقشه دریای خزر در شمال‌غربی قرار گرفته و رشته کوه‌های البرز همچون کمانی در حاشیه آن به چشم می‌خورد.  کوه دماوند نیز به شکل توده‌ای منفرد در این نقشه نمایانده شده است. یکی از جنبه‌های جالب، نمایش گرافیکی کوه‌ها در این نقشه به شکلی واقعی‌تر است. رودخانه سفیدرود، در این نقشه نمایش داده شده است، هرچند برای هیچ کدام از شاخه‌های آن اسمی بیان نشده است. در محل التقای رودخانه قزل‌اوزن و شاهرود که در این نقشه پس از عبور از کوه‌های البرز نشان داده شده عبارتی با این عنوان نوشته شده است که به نظر چنین می‌آید «دو رودخانه به هم آمده».

در مناطق غربی کرانه جنوب‌غربی دریای کاسپین همان شهرهای همیشگی دربند، هوسم و سالوس به چشم می‌خورد و بر مناطق جلگه‌ای این سامان هم نام‌واژه شبیه به گیلان به چشم می‌خورد. در این نقشه مناطق شمال‌شرقی طبرستان و دیلم هم مرز با سامان غز، جرجان تا خراسان و خوارزم است، در جنوب‌شرقی فارس و خراسان و در مغرب اران و آذربایجان قرار دارد. مناطق طالقان، ری، بسطام، سمنان، دامغان و خوار نیز جزء دیلمان قرار گرفته است.

در صفحه 299 این کتاب نقشه دیگری با نام روگرفت نقشه طبرستان و دیلم ابوالسحاق اصطخری با ذکر     مکان‌ها آورده شده که به نظر باید، همان نقشه قبلی با توضیحات باشد، اما متاسفانه به دلیل اشتباه چاپی، نقشه جغرافیدانان دیگری که متفاوت با نقشه اصطخری است در اینجا نمایش داده شده است و به دلیل همین اشتباه چاپی متاسفانه قابل شناسائی نیست. ویژگی عمده این نقشه بدون ماخذ و نام، قرار دادن دریای‌خزر در جنوب‌غربی نقشه است. هرچند با این حال رشته کوه‌های البرز که در این نقشه برای اولین‌بار با نام «کوه‌های دیلمان» خوانده شده در حاشیه آن به شکل مکانی در حد فاصل جلگه جنوب دریای خزر قرار دارد. رودخانه سفیدرود با دو زیر شاخه اصلی‌اش در این نقشه نمایش داده شده است. اما دارای نام نیست. نام‌واژه «طارم» برای اولین بار در این نقشه دیده می‌شود.

 *نقشه دیلم و طبرستان محمد بن حوقل از کتاب هیئه الاشکال الارض

در این نقشه دریای کاسپین به شکل یک کمان در پائین نقشه قرار گرفته است. که در زیر دریا، عبارتی بدین مضمون آورده شده است «هذا مایلی بلاد الاسلام من بحر الخزر». در این نقشه رشته کوه‌های البرز در فاصله‌ای خیلی زیاد با نام «جبال الدیلم» قرار دارد. کوه «دنباوند» (دماوند) در موقعیتی به نسبه دقیق قرار‌گرفته است. در حاشیه دریای کاسپین از مغرب به سمت شمال در بخش گیلانی آن شهرهای الباب، موقان و شالوس قرار دارد. از ویژگی عمده این نقشه قرارگیری رودی عظیم در بخش جرجان است، که احتملا همان گرگان‌رود فعلی است. در این نقشه اثری از رودخانه سفیدرود برخلاف دیگر نقشه ها نیست. در جنوب کوه‌های البرز مناطقی چون قم، شلمبه(شلنبه)، الری، خورا، سمنان، الدامغان و بسطام جزء مناطق دیلم و طبرستان به حساب آورده است.

*نقشه طبرستان و دیلم ابوعبدالله  شامی مقدسی

این نقشه در میان تمامی نقشه‌های ارائه شده از لحاظ زیبایی‌شناختی کمترین کیفیت را دارد. در این نقشه برای اولین‌بار دریای کاسپین در شمال جغرافیایی و بخش بالای نقشه قرار گرفته است. در کنار دریا، عبارت      «حدود الخزر» نوشته شده است. در داخل دریای کاسپین‌، جزیره‌ای قرار دارد که عنوان جزیره «باب‌الابواب» است. در بخش گیلانی کرانه جنوبی دریای کاسپین، فقط از شهرهای «باب‌الابواب» و «سالوس» نام برده شده است. رشته کوه‌های البرز در جنوب دریای کاسپین منطبق بر واقعیت جغرافیایی ایران است. مناطق چون زنجان، ابهر، برج، خوار، ناتل، سواد قومس، سمنان، بسطام، دامغان، جزء آن آمد است.

*نقشه طبرستان (دیلم، جرجان، قومس و خراسان) ابوعبدالله ادریسی از کتاب نزهه المشتاق

نقشه طبرستان ابوعبدالله ادریسی همانطور که از نام نقشه پیداست، یرخلاف نقشه‌های دیگر، مناطق وسیعی را در بر می‌گیرد. که شامل دیلم، جرجان، قومس، خراسان است. دریای کاسپین با عنوان «بحر خزر» در گوشه پائین سمت راست نقشه نمایش داده شده است. در این نقشه بر خلاف نقشه‌های دیگر، حالت نیم دایره‌ای جنوب دریای کاسپین، لحاظ نشده و نحوه قرار‌گیری شهرهای حاشیه آن نیز در هم‌ریخته است. یکی از معایب این نقشه‌ نبود جهات جغرافیایی است. تنها شهر بخش گیلانی آن «شالوس» است. رشته‌کوه‌های البرز، با نام «جبال الدیلم من طبرستان» به صورت دو رشته کوه مجزا در بالای دریای کاسپین (‌شمال یا جنوب مشخص نیست!). شهری به نام «الدیلم» در بالای همین رشته کوه‌های «جبال الدیلم من طبرستان» قرار گرفته است.

نقشه طبرستان محمد بن احمد طوسی از کتاب عجائب المخلوقات

در این نقشه دریای کاسپین با نام «بحر‌خزر» با شکلی نیم‌دایره در سمت راست نقشه خودنمائی می‌کند.  رشته‌کوه‌های البرز نیز در کرانه منطقه به شکلی محدب شکل قرار گرفته‌اند. در این نقشه از کوه دماوند خبری نیست ولی از شهر «دباوند» نام برده شده است. رودخانه سفیدرود با نام «مجمع السوادین» در منطقه گیلان به چشم می‌خورد. پس از آن شهر «سالوس» در کناره دریا دیده می‌شود. مناطقی چون ری، ویمه، دباوند، شلنبه، خوار، بسطام، دامغان، سمنان جزء مناطق طبرستان و دیلم محسوب می‌شوند و مناطقی چون ابهر، قزوین، طالقان در مرز قرارا دارند.

نتیجه‌گیری:

در میان نقشه‌های مندرج در این اطلس که از برخی از بزرگ‌ترین دانشمندان و جغرافیادانان جهان اسلام ارائه شده است. در شهرهای مناطق جنوب‌غربی دریای کاسپین به جزء نام شهرهای باب‌الابواب(دربند)، هوسم(رودسر) و سالوس(چالوس) نامی دیگر به میان نیامده است. تمامی این جغرافیادانان یا بر حسب دریافت‌های خود یا با استفاده از منابع مشترک، شکل جغرافیایی دریای کاسپین را در نیمه جنوبی آن به شکلی نیم دایره کشیده‌اند و رشته کوه البرز را زیر به صورت کمانی با خمشی تصویر نموده‌اند که منطبق بر واقعیات جغرافیایی است. در این مورد تنها استثناء نقشه ادریسی است. رودخانه سفیدرود از میان هشت نقشه موجود در این اطلس، در چهار نقشه مشخص شده‌اند. اما تنها نقشه‌ای که اطلاعات کاملی در زمینه آن منتشر نموده است، نقشه بلخی می‌باشد. که هم سرشاخه‌های آن را نام‌گذاری نموده است و هم شاخه اصلی را که از جلگه گیلان به دریا می‌ریزد. نکته دیگر در تمامی این نقشه‌ها، تفاوت مرزهای جغرافیایی مناطق جیل و طبرستان قدیم با مناطق گیلان و مازندران امروز است. به طوری که در تمامی نقشه‌ها علاوه بر مناطق و شهرهای کرانه جنوبی دریای کاسپین مناطقی چون، دامغان، خوار، سمنان، بسطلام، شلنبه، ویمه، ری و طالقان جزء مناطق جیل، دیلم و طبرستان محسوب می‌شوند. در این نقشه‌ها شهرهای چون ابهر، زنجان، قزوین، گاها در داخل مرزهای منطقه و در برخی مواقع در بیرون از آن قرار دارند. 

 

 

یک پاسخ ارائه کنید