نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل2

اختلاف در نهضت جنگل واقعیتی است که اغلب محققان به آن به عنوان عاملی مهم در تعیین سرنوشت و فرجام آن توجه کرده اند (آرونوویچ  ۱۳۷۹ -۹۹) بین کوچک خان و حسن خان بر سر رویه‌ای که باید نسبت به طرف مقابل در پیش گرفت همواره تفاوت دیدگاه وجود داشت کوچک خان شیوه ای نرم خویانه و حسن خان روشی سرسختانه را در نظر داشت. حسن خان معتقد بود که نباید بین دشمن داخلی و بیگانه تفاوتی قایل شد.

پس از شکست ماسوله رهبران نهضت قهرکنان هر یک به سویی رفتند تا سه سال آینده اوضاع چندان توفیقی نداشت. موضوع اساسی در روند نهضت جنگل آن است که این جنبش چریکی هیچ گاه نتوانست جریانی منظم، سازمان یافته کارآمد و روبه رشد برای مدتی طولانی باشد. طی سال های ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ ش منطقه آلیان چون سایر مناطق دستخوش آشفتگی و هرج و مرج بسیار شد و در نبود نیروی نظامی قدرت‌مند محلی قزاق‌های روس مردم را هدف سرکوب و تاراج قرار دادند. پدربزرگ نگارنده به عنوان شاهد عینی وقایع از فرار پیاپی در مقابل قزاق ها یاد میکرد. او از شرایطی سخن می گفت که غذای مکفی برای یک نفر را هشت نفر سهیم شده بودند. خانه ملا جعفر منشی نهضت جنگل در روستای توسه کله توسط قزاق ها به آتش کشیده شد و دو تن از فرزندانش در آتش سوختند خانه حاجی اکبر پدر میرزا نعمت الله نیز طعمه آتش شد و البته ده ها منزل مسکونی دیگر نیز به همین سرنوشت دچار شدند. گاه یک آبادی موقتا به طور کامل تخلیه شد و زن و مرد و کودک به پناهگاهای جنگلی می گریختند. این وضع تنها پس از انقلاب ۱۲۹۶ش/ ۱۹۱۷م، روسیه و بازگشت قزاقهای روس به کشورشان تغییر کرد. از این زمان رهبران پراکنده شده جنگل بار دیگر به هم پیوستند و تا تشکیل حکومت موقت نیز پیش رفتند. این بهار نهضت جنگل فصلی کوتاه بود چرا که با بروز اختلاف در دیدگاه رهبران نهضت و نیز تحولات زمستان ۱۲۹۹ش در پایتخت و ظهور رضا پهلوی در صحنه سیاسی ایران عرصه به سرعت بر نهضت تنگ شد.

عناصر محلی دوستی و دشمنی

در ساختار اجتماعی قوم تالش که هم زمان با نهضت جنگل به چشم می‌خورد به سه سطح می توان اشاره کرد، بر فراز این ساختار حسن خان قرار داشت. قوم تالش آلیان اغلب به حسن خان علاقه داشتند و وی نیز برای راحتی آرامش و امنیت آنان کوشش میکرد در سطح دوم متنفذین و بزرگان هر آبادی قرار داشتند. آنان بی درنگ مقدمات لازم را برای تحقق خواسته های حسن خان و رهبران جنگل فراهم می کردند؛ نیروها را آماده می کردند کمکهای مردمی را سازمان میدادند و هم آهنگی لازم برای حرکتهای نظامی را ایجاد می نمودند.

از جمله بزرگان منطقه که پرداختن به نقش و خدمات او به نهضت جنگل به مقاله جداگانه‌ای نیازمند است. مرحوم کربلایی رحمان میان رزی بود. این مرد بزرگ نمونه یک انسان راستین بود. در کار نیک همواره پیشتاز بود و در درد و رنج مردم همیشه اولین فریادرس او برای خدمت به جنگل خالصانه تلاش کرد. اما حیف که نه در آثار نوشتاری و نه در تولیدات سینمایی نامی از او برده نمی شود. به نقل از مرحوم ملا جعفر منشی و هم رزم میرزا کوچک در آن روزها میرزا با درد پای شدیدی رو به رو بود، به طوری که گاهی از راه رفتن کاملا باز میماند و کربلایی رحمان او را بر کول خود حمل می کرد. او نقل کرده که کربلایی رحمان چنان نیرومند بود که یکبار ضمن بر دوش کشیدن میرزا و ابزار نظامی اش از ملا جعفر نیز میخواهد که کوله پشتی خود را هم به او بدهد تا خود راحت حرکت کنند.

او قامتی بلند هیکلی درشت بازوانی ستبر و قدرتی فراوان داشت. جرأت او مثال زدنی بود و کوچک خان تقریبا یک ماه پیش از مرگ را مخفیانه در روستای میان رز مهمان او بود. کربلایی رحمان از آن دسته انسان هایی است که ما همواره دوست داریم که در جمع ما حضور داشته باشند. اکنون با گذشت چهل و چند سال از مرگ او در زادگاهش و روستاهای مجاور همچون قدیسی از او یاد می شود.

نمونه دیگری از بزرگان محلی کارساز در نهضت جنگل جانعلی بگ -بیگ- خانوانه ای۱۳ بود. خانه این مرد بارها مورد هجوم قزاق ها در جست و جوی کوچک خان قرار گرفت و خود و خانواده اش رنج بسیار دیدند. او نیز مردی استوار بود و کارهای محوله در زادگاهش را سروسامان میداد در سطح دوم از ساختار ذکر شده در هر یک از روستاها و آبادی های آلیان و پیرامون افراد دیگری را میتوان نام برد که تقریبا همگی پیشوند حاجی یا کربلایی دارند و از افراد معتبر آبادی خویش بوده اند.

سرانجام در سطح سوم به مجاهدان و چریک‌های عادی نهضت در منطقه می رسیم بیان اسامی اینان در مجال این نوشتار نیست اما به مرحوم رجب خانوانه‌ای باید اشاره کرد چرا که از نگهبانان و محافظان میرزا کوچک و از همراهان وی در آخرین فرار جنگلی‌ها بود و خاطرات وی مورد استفاده نگارنده بوده است. این چریکها چه شبان چه کشاورز و چه عمله به محض درخواست بزرگان آبادی خود گرد می آمدند و آماده انجام فرامینی میشدند که حسن خان صادر کرده بود. بیشتر آنان در حالت آماده باش شب ها به منازل خود می رفتند و صبحگاه دوباره به محل مأموریت باز می گشتند. کشاکش های طولانی در جریان نهضت جنگل موجب فرسودگی این نیروها شد به ویژه این نکته که آنان با عناصر غارت گر نیز بطور مداوم درگیر بودند. تداوم ناامنی چند ساله در منطقه طبعا موجب کاهش توان اقتصادی توده مردم می شد. و این امر آنان را در شرایط دشواری قرار میداد. منابع مالی انان پایان می یافت و تنگنای شدید اقتصادی مانع از ادامه همکاری آنان میشد مسائل جامعه شناختی از این دست را در بررسی نهضت جنگل نباید از نظر دور داشت.

از گفتار بالا نباید چنین برداشت شود که عناصر تالش در منطقه یکپارچه راه دوستی با نهضت جنگل را می پیمودند. یکی از دلواپسی های بزرگان قوم تالش و در رأس آنان حسن خان، مخالفت و دشمنی برخی از عناصر محلی بود برجسته ترین چهره این جریان کربلایی نقره شالتوکی۱۴ بود وی با برخورداری از فرزندانی نیرومند خود را دارای پشتوانه قوی از این لحاظ می دانست و یا حسن خان در تعارض بود. نقش او در تحولات روزهای پایانی نهضت جنگل بیشتر شد. در آخرین جنگ و گریز جنگلی‌ها نقش عمده ای داشت و به همکاری با قزاق های رضاخان وزیر جنگ روی آورد. وی تیراندازی قابل بود به حدی که قادر بود ساقه ظریف و نازک بن یک برگ را از فاصله قابل دید هدف قرار دهد. نام کربلایی نقره به عنوان کسی که در آخرین گریز جنگلی‌ها میرزا نعمت الله را هدف قرار داد نیز بر سر زبان‌ها افتاد و فرزند فرازمند و سرکشش شمسی نیز به انتقام آن بعدها جان خود را از دست داد. اگرچه درباره ی قاتل میرزا نعمت نام کسان دیگری نیز در میان است.

پایان کار

نهضت جنگل به جهت بروز حوادث تأثیر گذار بر سرنوشتش اصولا خوش شانس نبود نه تنها تحولات سیاسی داخلی ایران هم چون کودتای اسفند ۱۲۹۹ش برایش گران تمام شد، بلکه پیش از آن نیز وقوع انقلاب روسیه و اندیشه صدور انقلاب بلشویکی (ارونوویچ، ۱۳۷۹: ۱۵ و ۱۶) به دو دستگی و پیدایش یک جناح چپ گرا به رهبری احسان الله در آن منجر شده بود. اما در درون جنگل نیز اوضاع خوشایندی حاکم نبود. وزیر جنگ با حضور در گیلان اکنون بر نکته ای تأکید داشت که تالش ها از همان آغاز در همکاری با نهضت جنگل به آن می اندیشیدند: برقراری آرامش و امنیت در سال پایانی نهضت جنگل جناح میرزا کوچک و جناح چپ با اندک رمقی که بر ایشان مانده بود.به جان هم افتادند و همان توان اندک خود را به طور کامل تحلیل بردند. در حالی که نیروهای قزاق دولت مرکزی بر منطقه تسلط یافته بودند همکاری جمعی از عناصر را به خود جلب کردند. برای حسن خان، میرزا کوچک و دیگر نیروهای باقی مانده تنها راه بقا تلاش برای حفظ جان خود و سپردن سرنوشت خویشتن به دست تقدیر بود. در شرایطی که یافتن میرزا کوچک و حسن خان و بقایای نهضت جنگل در دستور کار قزاق ها قرار داشت. آنان به طور پراکنده در آبادیهای منطقه پنهان شدند. برای میرزا کوچک میزبان محکم و استواری در نظر گرفته شده کربلایی رحمان میان رزی گفته میشود میرزا حدود یک ماه پایان زندگی خود را مهمان پنهان او بود. کربلایی رحمان با پذیرفتن خطر تمامی حوادث پیش رو با این اقدام بار دیگر شجاعت، بلند نظری و فداکاری خود را اثبات کرد. آخرین راه پیمایی جنگلی‌ها از منطقه آلیان به سوی گیلوان زمانی آغاز شد که قزاق‌ها از یافتن آنان عاجز مانده بودند. اما میرزا کوچک ادامه‌ی ماندن در منطقه را یأس آور می دانست. در این جا روایات قابل توجهی وجود دارد که بر ساخته های فیلم ها و سریال ها و آثار تصویری را در این پایان کار کاملا نادرست می نمایاند ما به لطف حضور و گزارش های مرحوم مشهدی رجب خانوانه ای،مرحوم فرضی موساکویی۱۵ و چند تن دیگر در این آخرین سفر نه تنها قادریم مسیر پیموده شده را از آغاز تا پایان بشناسیم بلکه از تحولات طی مسیر نیز اخباری به دست آوریم.

در این مسیر میرزا کوچک و حسن خان با جمعی در حدود ۱۲ نفر حرکت می کردند، در حالی که گروهی از قزاق ها با هم پیمانان محلی خود نیز در تعقیب آنان بودند. با توجه به فراخنای جنگل، وجود مناطق صعب العبور و پوشیده از بیشه و درخت صخره ها و گذرگاههای پر خطر در صورت نبود راهنمایان محلی قزاق ها هرگز قادر به پیمایش این مسیر نبودند. در این تعقیب و گریز دو طرف پا به پای هم از آلیان تا نزدیک دهرا۱۶ در پای قله توروشوم و سپس با حرکت به جناح راست از بالای منطقه چسلی۱۷  تا بی آوه بره۱۸ پیش رفتند.

البته در بین راه نیز درگیری های کوتاهی پیش آمد. در منطقه ای به نام گلی بره۱۹ و نقطه ای موسوم به آنده چر۲۰ میرزا نعمت الله داماد حسن خان کشته شد. او بی باک ترین و سرشناس ترین چریک نهضت جنگل بود. گلوله به طرف چپ سینه اش اصابت کرد و از جعبه‌ی نقره ای رنگ سیگاری که در جیب جلیقه پشمی اش بود عبور کرد. یک رمه دار تالش که در آن نزدیکی خیمه داشت صدای فریاد میرزا نعمت به هنگام اصابت گلوله را به وضوح شنیده بوده صدایی رسا که به قول این راوی گویی جنگل و خیمه اش را به لرزه درآورد. تقریبا در همین ناحیه گروه تحت فشار تعقیب کنندگان از هم پاشید. میرزا و همراه آلمانی وی به سوی ییلاق های بالا دست به قصد عبور از مرز گیلان و حسن خان و برخی دیگر به سوی مناطق جنگلی پایین دست متواری شدند. شرح جزئیات این سفر خود به مقاله ای جداگانه نیاز دارد. چنان که نحوه دستگیری و قرار رجب خانوانه‌ای، تسلیم حسن خان، سرنوشت کربلایی نقره و… نیز خود نیازمند نوشتاری دیگرند.

سخن پایانی

هم چنان که نهضت جنگل ناکام ماند، زحمات قوم تالش نیز بر باد رفت. عناصر شرکت کننده در نهضت جنگل در طی هفت سال مبارزه از ۱۲۹۳ تا ۱۳۰۰ ش چنان پیچیدگی یافتند که هیچ گاه نتوانستند جنبش چریکی هماهنگ و منسجمی را تدارک ببینند. قوم تالش نیز از این گرفتاری برکنار نبود. از طرف دیگر، آن گاه که جنبش های چریکی برای مدت طولانی سر در گم و بدون دست آورد ادامه یابند، خود به خطر فروپاشی دچار خواهند شد. چرا که این امر روح و روان عناصر نهضت را دچار فرسایش خواهد کرد. نمی توان بدون در نظر داشتن مقتضیات زمان درباره تحولات سیاسی انقلابها، جنبش ها و افراد قضاوت کرد.

از شخصیت های قوم تالش آلیان، حسن خان نیروی بسیاری صرف جنبش کرد. شاید او در نظر داشت که کامیانی جنگلی ها به رهبری میرزا به بسط قدرت او نیز بیانجامد، اما در هر حال کوشش های او شایسته توجه بسیار است. او در کنار مبارزه مسلحانه با عناصر آشوب گر محلی، اقدامات عمرانی را نیز فراموش نکرد. وی پایه گذار جاده ماسوله بود مهندسی و نقشه کشی این راه را خود بر عهده گرفت و در نظر داشت کسما، گوراب زرمیخ، زیده و ماسوله را به هم وصل کند همان مناطق که عمدتا پهنه قدرت او و صحنه نهضت جنگل بودند. ابزار نقشه کشی او طناب تهیه شده از ساقه برنج و هوش وی بود و برای کندوکاو مسیر، سنگ چین ها، پل سازی و شن ریزی از همه افراد کمک گرفت. او تالش، گیلک، کرد، رهگذر، چهار پا دار، دلال و معامله گر و… به کار گرفت تا جاده ساخته شود. حتی از حسن دوره گرد نفت فروش نیز خواست تا ده متر از جاده را شن ریزی کند. طرفه آنکه وقتی وی برای این میزان بهانه جویی کرد حسن خان گفت پس شما ۲۰ متر شن بریزید. این جاده زمانی به بهره برداری رسید که بر دوش صدها نفر زخم ناشی از حمل شن و ماسه ظاهر شده بود. در آمیختن زندگی مردم منطقه با نهضت جنگل، روزهای طاقت فرسایی را پیش آورد اما توان تالش ها آنقدر بود که در سخت ترین شرایط زنده بمانند. مرحوم هدایت واحدی پور روزی را به یاد می آورد که برای پوست کندن و به اصلاح کوبیدن شلتوک به اسیاب رفته بودند. در نیمه کار با سر رسیدن قزاقها شلتوک نیمه آماده را برداشته و در جنگل پناه می گیرند و چون فرصتی برای کامل کردن برنج کوبی دست نمی دهد. به ناچار به همان شکل مصرف می کنند.

واقعیت زندگی آدمیان آن است که از پیروزی راحت تر سخن میگویند و شکست را شایسته یاد آوری نمی دانند اما پیروزی و شکست هر دو بخشی از داستان زندگی ما هستند به یاد آوردن رنج ها و مصایب برای پیروزی شوق آور است اما آن گونه که درباره نهضت جنگل پیش آمد بی نتیجه ماندن رنج نیاکانمان ما را متأسف می سازد.

یادداشت ها

۱. پدربزرگ نگارنده که در خرداد ۱۳۸۵ ش در حدود یکصد سالگی از دنیا رفت.

۲. جد دوم نگارنده وی اهل روستای میان رز منطقه‌ای حدفاصل آلیان و ماکلوان بود. با کربلایی رحمان میان رزی همکاری و از او حرف شنوی داشت یکبار نیز در جریان جابه جایی اسلحه و مهمات توسط قزاقها دستگیر و تا حد کشته شدن کتک خورد.

۳. وی بزرگ روستای میان رز و فرزند کربلایی ابراهیم بود. گرچه تاریخ تولد وی را ۱۲۷۰ ش، ذکر کرده اند اما شواهد زندگی وی حکایت از تولدش در پیش از این تاریخ دارد. وی در ۱۳۵۲ش، بدرود حیات گفت

۴. از اهالی خانوانه روستای مجاور میان رز و زیده بود. این روستا در سر راه زیده به ماکلوان و ماسوله قرار دارد. مشهدی رجب در آخرین فرار سران جنگل دستگیر اما خود را نجات داد. وی در سال ۱۳۶۵ ش، درگذشت.

۵. برادرزاده میرزا نعمت اله وی اکنون در روستای توسه کله آلیان زندگی می کند.

۶.نبیره دختری حسن خان آلیانی وی به سال ۱۳۹۴ ش، فوت کرد.

۷. خواهر میرزا نعمت اله آلیانی وی ساکن شهر رشت بود. او که در پایان نهضت جنگل حدود ده سال داشت به سال ۱۳۷۷ ش، چهره در نقاب خاک کشید

۸. دوال کوه که به فارسی آن را دو عالم کوه ثبت کرده اند در غرب آلیان و جوار روستای توسه کله قرار دارد برفراز این کوه بقعه یک امام زاده وجود دارد.

۹. منزل مرحوم حاج اکبر پدر میرزا نعمت اله به نقل از مرحوم خدیجه آلیانی

۱۰. روستای کیش دره تقریبا در انتهای منطقه آلیان و بین دو کوه در یک دره واقع شده است. این روستا نام خود را از درخت شمشاد به تالشی کیش – که در آنجا به فراوانی یافت می شد. گرفته است.

۱۱. نقل است که ممدخان دزد یک بار بیش از بیست هزار رأس بز و گوسفند را به غارت برد.

۱۲. ماکلوان که در سر راه آلیان به ماسوله قرار دارد. اکنون به شهر تبدیل شده و روستای میان رز آن را از منطقه آلیان جدا می کنند.

۱۳. جانعلی بگ زندگی از ۱۲۵۲ تا ۱۳۱۱ ش) از اهالی روستای خانوانه بود. مسئولیت مهم وی نگهداری و مراقبت از ملزومات نظامی نهضت جنگل بود.

۱۴. روستای شالتوک در همسایگی روستای شلاشه دره از آبادیهای منطقه آلیان قرار دارد. کربلایی نقره فرزند رستم علی قد بلند چشم زاغی و در تیراندازی ماهر بود. وی که دارای دو همسر، شش پسر و هشت دختر بود. در سال ۱۳۲۱ ش، درگذشت و در قم به خاک سپرده شد. او که از یک پنج تیر استفاده میکرد چنان در تیراندازی زیر دست بود که در یک شرط بندی توانست گلوله ای را از سوراخ لاله یک چراغ نفتی در فاصله ای دور عبور دهد و برنده شود.

۱۵. موسی کوه در انتهای غربی آلیان و پس از کیش دره قرار دارد. مرحوم فرضی کـه جـد دوم نگارنده از جانب مادری بود. در حدود سال ۱۳۳۴ش دنیا را وداع گفت و در قم به خاک سپرده شد.

۱۶. این منطقه ییلاقی زیبا در فاصله ۴ تا ۵ ساعت راه از آلیان قرار دارد.

۱۷. چسلی در جناح چپ مسیر ماسال به طرف مناطق ییلاقی اولس بلنگا و شنبه را قرار دارد.

۱۸ نام منطقه ییلاقی در ماسال که بی آبی شهرت دارد.

۱۹ منطقه ییلاقی که در ابتدای ناحیه آنده چر قرار دارد.

۲۰. آنده چر منطقه ییلاقی در بالادست ماسال و تنیان است. این ییلاق علاوه بر آلیان از منطقه تنیان نیز قابل دسترسی است.

منابع

۱. یادآور میشود که چهار چوب اصلی این مقاله بر منابع تاریخ شفاهی شکل گرفته است.

۲. آوری، پیتر (۱۳۶۹) تاریخ معاصر ایران ج اول ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران: ب .ن.

۳. آرونوویچ پرسیتی مویسی (۱۳۷۹) بلشویک ها و نهضت جنگل ترجه حمید احمدی تهران ، شیراز

۴. گیلک، محمد علی (۱۳۷۱) تاریخ انقلاب جنگل رشته گیلکان

۵. شاکری، خسرو (۱۳۸۶)، میلاد زخم ترجمه شهریار خواجیان، تهران: نشر اختران

 

نگاهی کوتاه به نقش آلیان در نهضت جنگل1

یک پاسخ ارائه کنید