هنر منبتکاری لاهیجان در دوران صفوی
منبتکاری از شاخههای صنایعدستی وابسته به آرایههای چوبی است که در دورههای مختلف تاریخی ایران چه قبل و چه بعد از اسلام به کار برده شده است
و دارای تقسیم بندیهای گوناگون از نقطه نظرهای تکنیکی و تزیینی است. این پژوهش تلاش دارد به معرفی و تحلیل یک اثر منبتکاری دوره صفوی لاهیجان بپردازد که در گنجینهی اسلامی موزهی ملی ایران نگهداری میشود. پیش فرض آن است که محتوای نقشمایههای رایج بر درب چوبی لاهیجان بیان کننده مضامین ارزشمندی از هنر بومی لاهیجان با تأکید بر تکنیک منبتکاری است. نتیجه بیانگر آن است که درب چوبی منبتکاری شده لاهیجان از تکنیکهای تزیینی و ساخت رایج در منبت دوره صفوی بهره برده شده است و نقشمایههای آن نقوش اسلیمی و گیاهی و کتیبهنگاری است که به تأثیرپذیری از سنت رایج در منبتکاری ایران در این برهه از زمان است.
مقدمه
هنرهای سنتی هر کشوری بیانکننده فرهنگ آن سرزمین است و رابطه تنگاتنگ با هم دارند و صنایعدستی از زیر شاخههای مهم هنرهای سنتی محسوب می شود و منظور از صنایعدستی، ابزار و وسایلی است که با دست ساخته شده و زاییده فکر خلاق هنرمند باشد به عبارتی اعتقادات و طرز تفکر هنرمند نقش مهمی در خلق یک اثر دارد؛ بنابراین هر ملتی با اعتقاد و طرز تفکر و رسوم مختلف دارای صنایعدستی متفاوت و متناسب با فرهنگ خود است. از جمله صنایعدستی مهم ایران می توان به هنر و آرایههای چوبی اشاره کرد که قدمت استفاده از چوب در هنر ایران بخصوص منبتکاری به عصر سنگ (حجر) می رسد؛ منبتکاری در واقع همان کندهگری و برجستهکاری بر روی چوب است که در دورههای مختلف تاریخی هنر ایران دیده شده است. منبتکاری در واقع نوعی تزیین بر روی چوب است که از جمله ابزار و وسایلی که بوسیله این هنر تزیین شده عبارتند از درها، پنجرهها، منبرها، رحلها، و… . برای آشنایی بیشتر با منبتکاری به معنای لغوی آن در فرهنگ لغتها پرداخته می شود.
معنای لغوی منبت در فرهنگ معین به معنای «رویانیده و رویانده شده» آمده است؛ اما در اصطلاح هنری در همین فرهنگ لغت آمده است که «منبت به مفهوم نقش برجستهای به شکل گل و گیاه و جز آن که بر روی چوب ایجاد کنند اطلاق می شود» (معین، 1347، ص4377). در لغتنامه دهخدا آمده که «منبت به نقشهای برجسته به شکل گل و گیاه و جز آن که بر روی چیزی نقش کنند و هر آنچه در روی کندهگری کرده باشد خواه چوب باشد یا جزء آن» (دهخدا، ج24، ص1191).
روش تحقیق
روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و بازدید از گنجینه اسلامی موزه ملی ایران جهت شناسایی آثار چوبی منطقه گیلان است که در نتیجه آن یک اثر چوبی شناسایی شد که در ادامه به آن پرداخته شده است.
بحث
منبت در ایران دارای سابقهی طولانی میباشد. آنچه از خلال نوشتههای جسته و گریخته محققان، مورخان و باستانشناسان میتوان استنباط کرد حاکی از آن است که در ایران عصر سنگ (حجر) استفاده از چوب مرسوم بوده است و بنا به نوشته گیرشمن، مردم بومی ایران قرنها قبل از مهاجرت آریاییها در حدود سال 4200 هـ برای ساختن خانه های مسکونی خود از چوب استفاده میکردند (بیگی، 1365، ص169).
نقش یک لوحه متعلق به 300 ق.م. که در شوش به دست آمده بیانگر استفاده از چوب برای ساختن وسایلی نظیر نردبان در این دوره بوده است. در کتیبههایی که از خزانه داریوش در تخت جمشید پیدا شده سخن از پرداخت دستمزد کارگرانی است که روی درهای چوبی مشغول کار بودهاند (وزارت آموزش و پرورش، 1351).
از دوره سلوکیها مدرک قابل توجهی در دست نیست؛ اما از دوره اشکانیان در مواردی مانند تیر و کمانسازی از چوب استفاده کردهاند. همچنین در معماری دوره ساسانیان دیده میشود که از کلافهای چوبی در میان دیوارها استفاده شده که ظاهراً به منظور استحکام بخشیدن به دیوارها انجام میشده است؛ اما هیچ اثر و نمونهای از چوبهای منبت در دورههای مختلف پیش از اسلام و صدر اسلام ایران باقی نمانده است و آنچه آورده شد طبق متون و اسناد تاریخی و کاوشهای باستانشناسی بوده است.
کهنترین اثر چوبی که تا حال حاضر از قلمرو حوزه فرهنگی ایران بدست آمده است دری میباشد که از کاخ سلطان محمود در غزنه بدست آمده که هم اکنون در موزه اکبرآباد هندوستان است (بیگی، 1365، ص171). از دوره سلجوقیان آثار چوبی چندی باقیمانده است از جمله یک نوشته روی چوب به خط کوفی که دارای تاریخ 527 ه.ق. است و یک در چوبی دیگر که هم اکنون در موزه ملی ایران میباشد. منبت کاری در دوره ایلخانی ادامه پیدا کرد و از آثار این دوره میتوان به صندوق چوبی منبت کاری شدهای تاریخ 719 ه. ق. موجود در موزه ملی ایران اشاره کرد. منبتکاری در دورهی تیموریان ادامه منبت مغولهاست از آثار شاخص این دوره در موزه ملی ایران یکی کتیبهای به خط نسخ برروی چوب و دیگری منبری میباشد که با تکنیهای منبتکاری مزین شده و هماکنون در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
در دوره صفویان منبتکاری مانند سایر هنرهای دیگر ایرانی رو به کمال رفت و منجر به خلق شاهکارهای زیادی شد و آثار باقیمانده این دوره بیشتر در و پنجره است که از نمونههای آن میتوان به در و پنجرههای خانههای قدیمی، مساجد و مدارس بخصوص در دو شهر اصفهان و شیراز یاد کرد، مانند درب مدرسه شاه سلطان حسین که هنوز سالم و دست نخورده باقیمانده است.
در دورههای زند و قاجاریه به علت رواج یافتن نقاشی لاکی بر روی چوب و مورد توجه واقع شدن آن نزد عامه مردم، منبت کاری مثل دورههای گذشته ادامه پیدا کرد؛ اما چندان مورد توجه مانند نقاشی لاکی بر روی چوب نبود.
انواع منبت
منبتها با توجه به نوع برجستگی از نظر تکنیک ساخت به انواع زیر تقسیم میشود:
منبت کم برجسته: به نقش برجسته بر روی چوبی گفته میشود که از سطح زمینه کار خیلی کم بیرون آمده باشد و تقریباً با حاشیه کار هم سطح باشد. که اصطلاحاً به آن «رولیف» گفته میشود (ستاری، 1368، ص8).
منبت نیم برجسته: نقش برجسته بر روی چوبی که از سطح زمینه کار بالاتر آمده باشد که اصطلاحاً به آن «بارولیف» گفته میشود.
منبت تمام برجسته: این نوع منبت مرحله کاملتری از منبت نیم برجسته است که دارای برجستگیهای بسیار زیادی میباشد و از رویه کار کاملاً بیرون میزند و اگر تمامی نقش برجسته از سطح کار بیرون آمده باشد بدان نیز پیکره میگویند که اصطلاحاً به آن «ارولیف» گفته میشود (ستاری، 1368، ص8) این شیوه تا اندازهای به فن مجسمهسازی شباهت دارد در واقع استاد منبت کار با تراشیدن چوب پیکرهسازی میکند.
روشهای منبتکاری
منبتکاری به دو روش انجام می گیرد:
منبت معرق که در روش مذکور قسمتهای طرح موردنظر را با رنگی دلخواه جدا و پس از منبتکاری بر روی این تکهها، آنها را روی چوب زمینه میچسبانند (عطارزاده، 1374، ص28).
منبت مشبک: در این روش تمام تزیینات چون خطوط و نقوش و طرحهای هندسی همگی به صورت مشبک بر روی چوب به کار برده شده است که گاهی به ظرافت توربافی روی پارچه مینماید و در این تکنیک قطعات چوب را قطعه قطعه میساختند و سپس در یک قاب (کادر) جاسازی میکردند؛ به طوری که قطعات از پیش ساخته در یکدیگر جا میافتادند و کار به صورت یکپارچه به نظر میآمد؛ ولی با پیشرفت این فن تمام سطح چوب توسط هنرمندان بصورت یکپارچه مشبککاری شده است. از نمونههای این سبک هنری به دروازه باغ ملی تهران (دوره قاجاریه) میتوان اشاره کرد.
وسایل و ابزار منبتکاری
مغار: وسیله ای برای تراشیدن چوب است.
چوب ساب: برای ایجاد پستی و بلندیها بر روی چوب به کار میرود.
سوهان: برای ساییدن چوب مورد استفاده واقع میشود.
سنگ نفت: چون سنگ را همیشه در نفت قرار میدهند تا نرم مانده و خراب نشود؛ به همین دلیل عنوان سنگ نفت به آن داده شده است و کاربرد آن بیشتر برای تیز و صاف نگه داشتن نوک مغار است (محمدی و ابح، 1372، ص25). چکش. روغن دان.
توضیحات اثر:
این اثر از جنس چوب است و با تکنیک منبتکاری و کندهکاری روی چوب ساخته شده است. چهارچوب در با نقوش اسلیمی گیاهی ظریف پوشیده شده است.
در قسمت بالا و پایین آن یک ورقهی نقرهای با گل میخهای برجسته دیده میشود که روی آن را نیز نقوش اسلیمی گیاهی، حکاکی کردهاند. این ورقهی نقرهای در بعضی از قسمتها از بین رفته است.
دور تا دور دو لنگه در علاوه بر نقوش اسلیمی و گیاهی، خطوطی به رنگ سیاه به صورت برجسته کنده شده است و در بالای هر لنگه دو بیت شعر نوشته شده است قسمت مربع مستطیل بالای هر دو لنگه دارای حاشیه ساده بدون نقش با خطوط موازی کنده و بعد از آن حاشیه دیگری شامل نقوش ریز اسلیمی است و در وسط خطوط کندهکاری شده است. در قسمت مستطیل شکل میانی هر دو لنگه علاوه بر ادامه حاشیه ساده با خطوط موازی دارای حاشیه پهنی شامل خطوط سیاه رنگ کنده شده میباشد و سطح اصلی کادر مستطیل منبت کاری شده است و نقوش آن شامل طرحهای اسلیمی گیاهی و اسلیمی دهان اژدری است. این نقوش رنگآمیزی شدهاند. به عبارتی دیگر هر دو لنگه درب چوبی دارای قابها و کادرهایی است که در داخل آنها نقش گل و بوته و شاخ و برگ که به صورت طرحهای شاهعباسی معروف است منبتکاری شده و حاشیه آن با آیات قرآن تزیین شده است و همچنین در قسمتی از کتیبه آن آمده کتابت محمد برداوکیا، عمل سید فتاح بخار لاهیجانی. در قسمتی از حاشیههای در نیز نقاشیهای کشیده شده که قابل توجه است.
تحلیل و نتیجهگیری
از مطالب ارایه شده به این نتایج میتوان دست یافت که منبتکاری و آرایههای چوبی در هنر ایران دارای یک تداوم و از پایداری متناوبی در دورههای مختلف بهرهمند است و اوج هنر منبتکاری ایران در دوره صفوی است که در این پژوهش به یک نمونه ان که از لاهیجان کشف شده استناد جسته شده است. از ویژگیهای این اثر پوشش نقرهای آن در اطراف چارچوب درب است که با گلمیخهایی به چوب الصاق شده است و پوشش نقرهای نیز دارای کندهکاری و نقوش اسلیمی و گل و گیاه است.
در مجموع نقوش منبتکاری شدهی این اثر را میتوان در دو گروه زیر مورد مطالعه قرار داد:
1. نقوش اسلیمی، گل و بوته و گیاهی که سراسر ورودی را پوشانده است.
2. گروه دوم تزیینات کتیبه نگاری بر روی است و این گروه از تزیینات را نیز بر اساس مفاهیم و مضامینی که از آن استنباط میشود میتوان در گروههای زیر دستهبندی کرد:
الف. کتیبهنگاری با محتوای جلوههای آیات الهی بر اثر بخصوص آیات قرآنی. وجود این کتیبه بر اثر بیانگر آن میتواند باشد که این درب ورودی میتواند به یک بنای مذهبی تعلق داشته باشد و این بنا میتواند امامزاده، مسجد و یا مدرسه باشد؛ اما به خاطر شرایط منطقه شمال ایران و وجود امامزادههایی که در زمان علویان به آن منطقه آمدهاند به احتمال میتوان آن را به یکی از امامزادههای منطقه لاهیجان دانست.
ب. نام کاتب کتیبه از محتوای کتیبهها استنباط میشود چرا که در قسمتی از کتیبههای اثر نام کاتب «محمد برداوکیا» آمده است. از ویژگیهای این نوع کتیبهنگار مشخص نمودن هنرمندان کاتب و خوشنویس دورهی صفوی لاهیجان است که در کتیبه به وضوح به آن اشاره کرده است.
ج. نام سازنده درب چوبی هم از مضامین منبتکاری شده بر درب چوبی است که به صورت عمل سید فتاح بخار لاهیجانی آمده است. این کتیبه بیانگر آن است که سازنده این اثر از مردم لاهیجان بوده است و هنرمند آن بومی منطقه است و همچنین این قسمت از کتیبه، یک نفر از هنرمندان منبت کار دوره صفوی منطقه لاهیجان را به دنیای هنرمندان معرفی میکند.
منابع
– فرهنگ فارسی دکتر معین، جلد چهارم، امیرکبیر، 1347، ص 4377 .
– لغت نامه دهخدا، جلد 24، ص1191.
– بیگی، م. حسن، مروری بر صنایع دستی ایران، چاپخانه صنوبر، تهران: 1365، ص169 .
– وزارت آموزش و پرورش، صنایع دستی ایران، تهران: 1353.
– ستاری، محمد، هنرهای سنتی ایران: منبت کاری، امیرکبیر، تهران.
– عطارزاه، عبدالکریم، «آرایههای چوبی در معماری اسلامی ایران (دورههای زند و قاجار)، پایاننامه کارشناسی ارشد دانشگاه تربیت مدرس، تهران: 1374 .
– محمدی، اسماعیل رضا و ابوالفضل ذابح، «نگرشی بر هنرهای سنتی ایران»، موزه هنرهای تزیینی
ایران، تهران: 1372.
منبع : گیلان ما – مجید ساریخانی