هیئت اتحاد اسلام چه بود و چه کرد؟
هیئت اتحاد اسلام، با آغاز جنگ جهانی اول و تجاوز کشورهایِ استعمارگرِ روسیه، انگلیس و عثمانی به ایران، توسط گروهی از ملیگرایانِ مذهبی، همزمان با شکلگیری نهضت جنگل در شمال ایران پدیدار گشت و پا به عرصه اجتماع گذاشت. بانیان اولیه این هیئت، که تماما از میان روحانیونِ سرشناس و خواهان اعتلا و استقلال ایران بودند، با پشتیبانی از جنبش میرزا کوچکخان جنگلی کوشیدند بخشی از اهداف خود را که مهمترین آنها دستیابی به استقلال در سایه اتحاد میان مسلمانان بود محقق سازند. این نوشتار کوتاه تأسیس و فرجام این هیئت استقلالطلب را مورد توجه قرار داده است.
از اتحاد اسلام تا هیئت اتحاد اسلام
اتحاد اسلام نام سازمانی است که در دهه 1980 بهوسیله برخی نویسندگان و مذهبیون همچون سیدجمالالدین اسدآبادی بهوجود آمد و هدف از تشکیل آن، اتحاد اسلام برای مبارزه با استعمار بود که دولت عثمانی آن را تقویت میکرد تا جبهه متحدی در برابر متفقین شکل گیرد. هرچند سیدجمالالدین اسدآبادی به اهداف عالیه خویش نرسید، اما طرحی را در جهان اسلام پایهریزی کرد که بعدها بناهای عظیمی بر آن استوار شدند، بهطوریکه در ایران چند تن از رجال سیاسی و روحانیون مشهور مانند سیدمحمدرضا مساوات، سیدمحمد کمرهای، ناصرالاسلام و آیتالله سیدحسن مدرس به فکر ایجاد انجمن یا سازمانی به نام اتحاد اسلام افتادند و تلاشهای فراوانی نیز بهکار بردند، اما سرانجام میرزا کوچکخان توانست با تشکیل هیئت اتحاد اسلام، این آرزو را جامع عمل پوشاند.
بعضی از نویسندگان سیاست اتحاد اسلام را یک سیاست نامرئی از سوی دولت عثمانی برای جلب حمایت مسلمانان داخل و خارج امپراتوری میدانند؛ نویسندگانی نظیر ابوالحسنمیرزا معروف به شیخالرئیس در رسالهای به نام اتحاد اسلام در این خصوص مینویسد: بهترین امید برای حفظ مسلمانان از انحطاط، گردن نهادن آنها به رهبری عبدالمجید، این سلطان فرزانه منورالفکر است که درصدد متحد ساختن جهان اسلام برآمده است. اگرچه از ارتباط هیئت اتحاد اسلام با سازمانهای فراماسون عثمانی سخن گفتهاند، اما حاج احمد کسمایی، از بنیانگذاران و رهبران قدرتمند جنبش، در یادداشتهای خود، وابستگی و ارتباط «جمعیت اتحاد اسلام» را که عنوان اصلی جنبش جنگل بود، با «اتحاد اسلام عثمانی» یا هر حزب و دسته سیاسی دیگر رد میکند.
وی درباره علت انتخاب این عنوان برای جنبش مینویسد که چون در آغاز کار، جلسات کمیته در رشت هفتهای یکبار بهطور سری تشکیل میشد و مأموران روس از تشکیل این جلسات آگاه شده بودند، کمیته پیشنهاد کرد که هر هفته در منزل یکی از اعضا، مجلس روضهخوانی تشکیل شود و در پوشش آن اعضای کمیته نیز کار خود را انجام دهند؛ زیرا تشکیل مجالس روضهخوانی و عزاداری آزاد بود. بر این اساس، تصمیم گرفته شد «برای علنی کردن موجودیت کمیته سری و فعالیتهای آن»، نام هیئت اتحاد اسلام بر روی جمعیت گذاشته شود؛ بنابراین، هیئت اتحاد اسلامی که بدینسان با شرکت میرزا کوچکخان تشکیل شده بود، وابسته به هیچ سازمان یا جمعیت دیگری به همین اسم یا عنوان نبود. بر اساس این شواهد، «هیئت اتحاد اسلام» نامی بود که از آغاز بر جنبش گذاشته شده بود و مدتها نیز با همین نام خوانده میشد. ازاینرو، ارتباطی با اتحاد اسلام عثمانی نداشته و از لحاظ آرمان و ایدئولوژی نیز با آن متفاوت بود.
از نظر تاریخی، فعالیت این تشکیلات سیاسی در شهر رشت همزمان با اوجگیری فعالیتهای منتهی به جنبش مشروطهخواهی در تهران شکل گرفت. سیدجلالالدین مدنی در این باب مینویسد: میرزا طلبه جوانی بود که در اواخر سال 1334ق کمیتهای به نام اتحاد اسلام در حوالی تالش تشکیل داد و همانطور که از عنوان کمیته پیداست نهضت آنها قبل از هر چیز جنبه اسلامی داشت؛ چراکه میرزا طلبه کوچکی بود که با همان افکار اسلامی مبارزه را آغاز کرده بود.
هیئت اتحاد اسلام پشتوانه سازمانیِ نهضت جنگل
جنگ جهانی اول زمینه مناسبی برای نادیده گرفتن استقلال ایرانِ ضعیف آن دوران را فراهم کرده بود. روسیه در نواحی شمالی ایران تاختوتاز را آغاز کرده بود و بخشهایی از این نواحی را به سلطه خود درآورده بود. در این شرایط بود که روحیه عدالتطلبی و مبارزه با ظلم و استبداد میرزا وی را مجاب کرد که در قالب هیئت اتحاد اسلام، گروهی فدایی تشکیل دهد و مقابل این تحرکات ایستادگی کند. فعالیتهای هیئت اتحاد اسلام فراگیر شد و سپس زمینه تشکیل کمیته اتحاد اسلام نیز شکل گرفت و با گسترش فعالیتها، زمینه نهایی برای شکلگیری آنچه از آن با عنوان حزب جنگل یا کمیته جنگل یاد میشود فراهم شد. درواقع هیئت اتحاد اسلام مرکز تشکیلات جنگل را تشکیل میداد که چندین عالم برجسته از اعضای اصلی آن به شمار میرفتند. میرزا کوچکخان که ریاست اجرایی این تشکل دینی را بر عهده داشت، اعتقادش بر این بود که باید در اتخاذ تصمیمات نهایی سخنان عالمان دینی که عضو تشکل بودند لحاظ شود. به گفته سیروس غنی، میرزا در آغاز جنگ جهانی اول به رشت برگشت و سازمانی به نام اتحاد اسلامی پدید آورد که هدف آن برقراری حکومت پارلمانی و بیرون راندن روس و انگلیس از ایران بود. کوچکخان در اوج قدرت، حدود دوهزار چریک، زیر فرمان داشت که در گیلان و مازندران فعالیت میکردند. روزنامه آنان خواهان مساعدت اقتصادی به کشاورزان کوچک، احیای اسلام، ابطال همه معاهدههای ناروا و تخلیه خاک ایران از نیروهای انگلیس بود.
علمایِ بزرگی عضو هیئت اتحاد اسلام بودند. در میان این بزرگان، نقش آیتالله صالح ضیاءبری برجستهتر بود و ریاست عالیه اتحاد اسلام با ایشان بود. باید مدنظر داشت که عنوان اتحاد اسلام مفهوم سیاسی آن، یعنی استفاده از نیروی مسلمانان در برابر قدرتهای متجاوز موردنظر بوده است و همانطور که این عنوان در ایران به معنی پیروی از سیاست عثمانی در میان دولتمردان ایرانی نبود، در میان جنگلیها نیز وابستگی آنان به مقام و یا گروه خاصی منظور نبوده است.
تفسیر و برداشت جنبش جنگل از اتحاد اسلام بیشتر کاربرد داخلی داشت. با بررسی روزنامه جنگل، ارگان رسمی نهضت، میتوان به ماهیت ملیگرایانه قیام پی برد؛ برای مثال در روزنامه جنگل آمده است: «بهحکم اینکه ما ایرانی هستیم و مسئول و وظیفهدار حفظ این آبوخاک، ایران وطن مقدس ایرانیان، در نظر ما بر تمام بلاد و ممالک اسلامی مقدم است.» بنابراین در برنامههای میرزا جایی برای اتحاد اسلام وجود نداشت. قیام میرزا قیامی ملیگرایانه، مذهبی، و ضد استعماری بود. ژنرال دنسترویل در خاطراتش هدف از قیام را آزادی، مساوات، اخوت، ایران مال ایرانیان است و دور باد خارجی معرفی میکند.
میرزا تلاش بسیاری برای آزادی ایران از دست استعمارگران انگلیس و روس و حتى آلمان کرد و برمبنای همین خواستهای مشترک بود که هیئت اسلام به پشتیبانی از آنها برخاست. اهداف هیئت اتحاد اسلام را میتوان در سه مورد خلاصه کرد:
نخست استقلال در پرتو اتحاد، این گروه سعی داشت همگان را در مدار اسلام ناب گردآورده و از نیروهای خودی دژی مستحکم و استوار در برابر یورشگران بنا کند.
دوم، استقلالطلبی در برابر بحرانها
سوم، اسلامخواهی در روزگار فتنهها.
این جنبش توانست در آن هیاهوى بزرگ، طوفان بنیادبرافکن و خانمانبرانداز و در دل آن شعلههای سرکش و سهمگین، از اسلام سخن بگوید و بر پیاده کردن فرمانها، دستورها و آموزههای آن پاى بفشارد و هیچگونه سستى در این امر مهم را از هیچکس نپذیرد. در ماههای اولیه تشکیل جنبش در سایه هیئت اتحاد اسلام، به نظر میرسید که برخی از اهداف مسلمانان ملیگرا قابل دستیابی است، اما آغاز اختلافات داخلی در جنبش جنگل، قدرت گرفتن دولت مرکزی و نفوذ نیروهای خارجی با دستگیری برخی از چهرههای شاخص جنبش جنگل درنهایت به حیات این نهضت خاتمه داد.
فرجامِ سخن
سیدجمالالدین اسدآبادی یکی از چهرههای شاخص روحانی است که با هدف آبادانی کشورهای اسلامی، سلاطین و گروههای نخبه این کشورها را موردتوجه قرار داد. یکی از مهمترین آموزههای سیدجمال تأسیس گروهها و فرقههای سیاسی در زیر لوای اشتراکات اسلامی بود تا از این طریق بتواند به افزایش استقلال دولتهای مسلمان یاری رساند. هیئت اتحاد اسلام یکی از این گروهها بود که در میان اعضای اولیه آن میرزا کوچکخان جنگلی توانست با تأسیس نهضت جنگل تحقق اهداف آن را مدنظر قرار دهد. اگرچه فرجام جنبش میرزا کوچکخان چندان قرین موفقیت نبود، اما تأسیس گروهی که ملیگرایی و استقلالخواهی را با استفاده از اشتراکات اسلامی وجه همت خود قرار داده بود، رویکردی بود که تا پیش از آن این چنین موردتوجه قرار نگرفته بود.