چه تحملی دارد این سکوت
( شعر اول )
چه تحملی دارد این سکوت
وفتی که سیب
این همه
فریاد دارد در گلو
( شعر دوم )
دندان نشان میدهد
گرگی
که با دستهای من
تولدش را ثبت کرده است
آه
ای شعر شعر
ترسم از گرگ نیست
از خاموشیی توست
که نمیخواهم
با دستهای من نوشته شود
( شعر سوم )
قلم هست
رنگ هست
من هستم
افسوس
فقط نقاشی بلد نیستی
و بهار
بیهوده
به سوی کسی نمیغلتد