سیر تاریخی نامجاهای گیلان و دیلمان
سیر تاریخی نامجاهای گیلان و دیلمان دین _ اسطوره _ حماسه
محمد آقاجانی کلامرودی دیاکو
انسان و مکان
انسان از زمانی که با مکان سرکار داشته برای شناسایی و شناساندن به نام گذاری و نشانه گذاری مکانها اقدام نموده است یعنی اولین عامل در لزوم نامگذاری ،مکان ارتباط انسان با آن محل می باشد وگرنه آن مکان هیچ اهمیتی ندارد دلیل دیگر نام گذاری جغرافیایی ، تمییز دادن مکان هاست. پس نام گذاری مکان، به آن مکان هویت می دهد گیلان و دیلمان به علت شرایط مطلوب زیستن و فراهم بودن امنیت جانی و غذایی همیشه مورد توجه بشر بوده است. با شروع یکجانشینی واحدهای کوچک اجتماعی به نام روستا یا ده در جای جای این سرزمین شکل گرفت و تجمیع آنها برای تامین نیازهای فرهنگی اقتصادی ، سیاسی و…. تمدنهای اولیه را پایه گذاری نمود. به فراخور آن بشر با ایجاد رفتارهای یکجانشینی و طبقه بندی ،اجتماعی کار تشکیلاتی را آغاز کرد در نتیجه برای ایجاد یک همزیستی فراگیر ارزشها رفتارها، باورها و دیگر مفاهیم فرهنگ به عنوان راه مشترک زندگی، اندیشه و فعالیت پذیرفته شد و گسترش یافت و به تبع آن بشر توانست، پیچیدگی های جامعه را ، مدیریت نماید.
رابطه ی دین ، اسطوره ، حماسه با نامهای جغرافیایی
در این جوامع، دین با مجموعه ای از نظامهای فرهنگی و اعتقادی و جهان بینی بروز کرد و به تربیت معنوی و روحی جامعه کمک و معنا بخشید دین خود اسطوره آفرین است و اگر در یک جامعهی دارای حیات فرهنگی طولانی، معنابخشی جدیدی رخ ندهد اسطوره پدیدار میگردد و از طرفی باورهای دینی انسانهای نخستین از اسطوره آغاز گردیده است. به عبارتی اسطوره دین و دانش انسانهای نخستین و داشتههای معنوی آنها است.
دانشی که جنبه تخیلی و نمادین دارد اسطوره تلاشی برای بیان واقعیتهای پیرامون با امور فرا طبیعی است که برای ایجاد ارتباط روحی میان انسان و طبیعت خلق گردیده است. از این رو میتوان گفت دین و اسطوره ، دو عنصر متضاد و متعامل یکدیگر در طول تاریخ بوده اند. از طرفی این سرزمین بزرگ و باستانی یکی از اصلی ترین کانونهای حوادث در طول تاریخ بشر بوده و تمدنهای بزرگی در آن شکل گرفته است.
گیلان و دیلمان زادگاه دلاوران، نامداران و پهلوانان بیشماری بوده است که برخی به شکل اسطوره و برخی دیگر مانند شاه ، وزیر ، سردار یا شخصی که کار خارق العادهای انجام داده حماسه آفرین بوده و در حافظه تاریخی مانده اند این شخصیتها با رفتار و عملشان علت نامگذاری بسیاری از مکانهای جغرافیایی هستند. مردم این نواحی در طول تاریخ دارای باورها و عقاید دینی بودند و توسط افرادی مانند مغ، روحانی،آقا ،پیر با معبود و خدای خود ارتباط میگرفتند مکانهایی نیز مانند صومعه، مسجد ، آستانه، آتشکده ….. برای گردهمایی و نیایش می ساختند و محترم میشمردند. در نتیجه بسیاری از نامجاهای این نواحی خاستگاه دینی و مذهبی دارند و نام خدایان پیشوایان یا نمادهای دینی بر محلها گذاشته شده است. سرزمین کوهها و جلگه و رودها و دریا بدون شک شاهد حوادث طبیعی گوناگونی نیز بوده و وقایع طبیعی زیادی را پشت سر گذاشته است. نامهای جغرافیایی بسیاری از همین عوامل و عناصر طبیعت بجای مانده است.
دین
انسان از روزی که خود را شناخت در پی شناخت آنکه او را آفرید و جهان را خلق نمود ، نیز بوده است و از طریق پرستش گل و سنگ و عناصر و موجودات طبیعت تا آسمانها به جستجوی خدای خود پرداخت. تا اینکه ادیان ظهور کرده و به عنوان یک نظام اجتماعی و فرهنگی، انسان را به معنویت هدایت نمودند. آیین مهرپرستی و بعدها دین زرتشتی به سرزمین شمال البرز راه یافت و بعد از سقوط ساسانیان و استیلای تازیان بر ایران، با کش و قوسهای فراوان، بالاخره اسلام در گیلان و دیلمان نفوذ و گسترش یافت. میزان نفوذ اسلام را میتوان از نامها و نامجاهای موجود پی برد و به مبداء و منشاء و چگونگی و چرایی بسیاری از نامهای جغرافیایی در طول دوره اسلامی، دست یافت.
نامهای ایرانی و محلی حذف و نامهای مذهبی و دینی و عربی بر فرزندان گذاشته شد. این افراد به مناسب و درجات بالایی دست پیدا کرده و بسیاری از نواحی به نام آنها ثبت گردید . از علتهای نامگذاری مکانها در این دوره میتوان به نماد جنگ، مدفن، مسجد، بقعه و…. اشاره کرد.
شاه شهیدان، سیدسرا، آستانه اشرفیه، امامزاده هاشم، امامزاده ابیض نمونههایی از محل دفن سادات هستند. سرتربت در شهرستان املش نیز به علت دفن سلطان محمد کیایی و خانواده او به این نام شهرت یافته است. مومن زیمی شفیع آباد ، عزت آباد ، از نامداران نام گرفته اند و تپهای در دشت “تراش” ۱ روستای پینوند بخش دیلمان وجود دارد که به “مچیده که سر” (مسجد سرا) معروف است و ویرانهی به جا مانده از یک مسجد متعلق به گذشتههای دور است. گفتنی است که نامجاهای به جا مانده از دورههای باستانی و تاریخی دچار تغییر یا دگرگون شده اند و بسیار اندک اند.
به طور مثال “سومهسره” درسمام املش که میل “امام” (omam) بر آن قرار دارد ، به باوری آتشکده یا جایگاه نیایش بوده است اهمیت این مکان از آنجا بیشتر میشود که در کنار قلعه فریدون تماجان و روستای تاریخی “امام” واقع شده است. سومه یا هومه در سومه سره و امام یا اومام ، برگرفته از هومام، بمعنی محل جشن هوم ( معجون جاودانگی) مربوط به دوره فریدون می باشد. از نامجاهایی که دچار تغییر بنیادی در معنا و مفهوم گفتار شده است سوادکوه ۲ واقع در اشکور میباشد سوادکوه را به صلوات کوه تغییر دادهاند.
اسطوره
سرزمین گیل و دیلم خاستگاه روایتها و داستانهایی است که به تصوری افسانهاند. اما تلاش اندکی برای اثبات آن نمودایم. به عنوان مثال در شاهنامه بهترین و موفق ترین سند تاریخی ایرانیان به نامها و نامجاهایی اشاره میشود که فقط به مسلمات و بدیهیات آن توجه و اعتقاد داریم . اما نامها و نامجاهایی که دارای وجود و واقعیت عینی نیستند افسانه می پنداریم آمل و ری افسانه نیستند، اما سپید کوه و دشت خرگاه ، افسانه اند . جمشید و آرش سیاوش و داستانهای آنان را خیالی به دور از واقعیت میدانیم اما آنچه از پادشاهان ساسانی در شاهنامه آمده است یک سند تاریخی محسوب می گردد. آنچه در شاهنامه درباره تاریخ باستان آمده با اغراق و بزرگنمایی همراه میباشد. اما نمی توان هیچ کدام آنها را به طور کامل رد کرد یا خیالی دانست. به نظر نگارنده آنچه باعث حفظ اسناد و منابع ، از دل تاریخ پر تلاطم و حوادث سهمگین شد و جان سالم به در برد، آمیختگی آن با افسانه است این آمیختگی در دل و جان مردم رسوخ نموده و شفاهاً سینه به سینه باقی ماند، تا افرادی پیدا شوند و آن را نگارش نمایند و منتقل کنند پرداختن و پژوهش در این راستا به غنای فرهنگی و افتخارات ملی کمک خواهد کرد به دلیل کمبود اسناد و مدارک نامها و نامجاها با ارزش ترین منابع ، برای رمزگشایی و بازیابی فرهنگ و تاریخ گذشته هستند چند نمونه بارز و ارزشمند از نامهای جغرافیایی که با اسطوره در آمیخته اند را نام میبریم.
وجه تسمیه گورج جنوبی ترین روستای شهرستان املش برگرفته از گور ایرج میباشد. قلعه شاه چینه آن ، یادگار دوره باستان است و خود حکایت گر قدمت آن سرزمین میباشد. روستای سیاوشکوه در اشکور رحیم آباد یکی دیگر از نامجاهای برگرفته از اسطوره است. این روستا در جانب مغرب کوه سماموس واقع شده است. چند قلعه در دیلمان و اشکور به قلعه فریدون معروفند قلعه تماجان املش و قلعه ای در بلندیهای آزارکی رحیم آباد که در دامنه شمالی سماموس قرار دارد از این قبیلاند روستای کیکاووس نیز از این نامجاهاست که برگرفته از نام اسطورههای باستانی است “مستان” محله “کاشان”۳ در جنگل سموش ( که قوم باستانی کاسها را تداعی می کند)، “سام سره” در جواهر دشت، کوه عروس و داماد ۴ اشکور و دهها نام دیگر از این قبیل اند.
حماسه
یکی دیگر از علتهای نامگذاری برای مناطق جغرافیایی حوادث و وقایعی است که به طور طبیعی یا افرادی به شکل خارق العاده در محدوده خاصی آفریدهاند. حماسه نیز به صورت مبالغه آمیز با افسانه وجه اشتراک دارد اما تفاوتهای ظریفی نیز با هم دارند به عنوان مثال اسطوره، ارزش نمادین و معنوی دارد ، اما حماسه چنین نیست عمل خارق العاده در حماسه با تفکر وابستگی و تسلیم در اسطوره، وجه اختلاف یکدیگرند. حماسه را پهلوانان و نامداران یا عوامل قدرتمند طبیعت ، خلق مینمایند. فردی به طور ارادی یا تصادفی، عمل و رفتاری از خود بروز میدهد که عواطف مردم زمان خود را بر میانگیزد و مظاهر وطن پرستی و فداکاری آنها را بیدار نموده و یا به جنگ سیاهی و تباهی رفته است برخی از عناصر قدرتمند طبیعت مانند آب و آتش زلزله، آتشفشان، رعد و برق، باد و… موجب حوادثی شدهاند که اثراتی شگرف یا بزرگی از خود در یک ناحیه بر جای نهاده و در خاطره تاریخی باقی مانده اند. همه موارد بالا می توانند حماسه ساز باشند روستای دیورو یا دیورود در اشکور مانند رحیم آباد واقع شده است. دیورو بمعنی رودی دیو است. دو رود در این محل به هم میرسند و در فصول پرباران طغیانگر و خروشان میشوند و بسیار ویرانگرند به همین علت محل اتصال دو رودخانه پر آب را دیو که نماد قدرت و بزرگی است تشبیه نمودهاند .
مزارع دواچوران، مرز بین دو روستای کلامرود و موسی کلایه است که محل نزاع بوده و حماسه پهلوان “على اکبر” ۵ در آن رخ داده است. پهلوانی با عمل خارق العاده ، یک تنه لشکری را عقب رانده بود و هنوز از او و آن واقعه یاد میشود وجه تسمیه دواچوران از دوا به معنی دعوا و چوران به معنی محلی که مزارع و زمینهای بایر در آن قرار دارد گرفته شده است. دیوانه کوتام ، شیر دره ۷ ، شیر چاک ۸ ، دیوشل ۹ نیز از این قبیل نامجاها هستند.
گفتار پایانی
گردآوری اطلاعات و پژوهش در نحوه و علت نامگذاریهای جغرافیایی که از گذشتههای دور به جا ماندهاند به ما کمک میکند تا درک بهتری از شیوه و شکل زندگی، باورها، رفتارها و ارزشهای پیشینیان داشته باشیم. دادههای استخراج شده از یک محدوده مشخص به ما نشان خواهد داد که فرهنگ و تمدن آن سرزمین چگونه شکل گرفته و تکامل یافته است. روابط آنها با یکدیگر و جوامع پیرامون چگونه بوده و از چه قوانینی پیروی میکردند. از طرفی اطلاعات حاصل از وجه تسمیهها و معانی نامجاها به ما خواهد گفت که چگونه و چرا چنین نامهایی انتخاب شدهاند. دین اسطوره و حماسه و رابطه آنها با نامهای جغرافیایی نشان میدهد پیشینیان در مورد آسمانها ، ساختارهای اجتماعی، نیازهای درونی و طبیعت ، چه تصور و رویکردی داشته و میزان دانش آنها چقدر بوده است. پس باید در حفظ نامهای جغرافیایی به جا مانده از گذشته کوشید و از هرگونه تغییر در آن خودداری نمود زیرا این تغییرات نادیده گرفتن تاریخ و پاک کردن هویت واقعی آن سرزمین می باشد علت نامگذاری بسیاری از نامجاها ، هنوز مشخص نشده و نیاز به پژوهشهای بیشتری دارد برخی از وجه تسمیههای به دست آمده با وجه تسمیه محلههای اطراف خود وابستگی و ارتباط مستقیم دارند یعنی رمزگشایی وجه تسمیه هر کدام به دست یافتن علت نامگذاری محل دیگر کمک خواهد کرد کوهستانی بودن مناطق و صعب العبور بودن مسیرها، پژوهش را برای افراد دارای محدودیتهای جسمی و کهنسالان مشکل مینماید هزینه بالا و زمانبر بودن باعث کاهش پژوهشهای میدانی شده است. بهمین دلایل حمایت مراکز علمی و پژوهشی و دولتی و روی آوردن به کار تیمی از راه حلهای ممکن است
توضیحات:
۱_ تراش در شرقیترین بخش دیلمان قرار دارد و به شهر تراش معروف است. دشت مایل به طلوع خورشید که بسیار پهناور است. چشمههای جوشانی دارد و در محوطه آن خورشید چشمه قرار دارد.
۲_ قله سوادکوه در اشکور و بالای نیاسن، توکاس، لیخانی، زبران و سرده واقع شده است. سنگی بطور طبیعی با اشکال و خطوط هندسی در پای آن بطور ایستاده قرار دارد که عموم آن را زیارت میکنند و اعتقاد دارند کار دست است و نام آن را زیارت سنگ گذاشته اند.
بقعه ای نیز بر روی این قله قرار دارد از دیگر نکات مهم، وجود جنگل انبوه بلوط تا صد سال پیش ، در دامنه سواد کوه بود که در یک شب و در یک آتش سوزی مشکوک بکلی سوخت و منقرض شد.
۳_کاشان دشت، در جنگل رحیم آباد دشت بزرگی است که ویرانه چندین خانه سنگی و قلعه در آن مشاهده میشود و چاهی در آن محل وجود دارد.
۴_کوه عروس و داماد در صخره سی پل و گلوگاه اشکور قرار دارد و از راه زیاز قابل دسترسی است. دو سنگ بشکل انسان در آن محل قابل مشاهده است که در آن نواحی اعتقاد دارند عروس و دامادی بعلت سرپیچی از پدر و مادر به سنگ تبدیل شده اند.برخی نیز میگویند بخاطر طلسم و جادو به سنگ مبدل شده اند.
۵_ پهلوان علی اکبر، کشتی گیر و جوانمردی از دیار سمام و کلامرود بوده که در حدود ۲۰۰ سال پیش می زیست زور و بازو و مرام و معرفت او زبانزد است و کلاه و انگشتر و چوبدستی او دست وارثین موجود است. از اندازه این وسایل میتوان حدس زد قامت بلند و هیکل درشتی داشت.
۶_ دیوانه کوتام داستانی عجیب دارد و روایت میکنند که در آن محل در گذشتههای دور ، صدای سرود و شعار شنیده میشد احتمالا صدای روحانیون و مغ ها هنگام نیایش بوده است
۷_شیردره در ارتفاعات جنوب املش قرار دارد
۸_شیرچاک در دهستان سمام املش واقع شده است و به دشت شیران نیز معروف است. می گویند زادگاه سلاطین و سرداران دیلمی است. این محل در چند کیلومتری دیلمان قرار دارد و محوطه باستانی و تاریخی لیارسنگ جزو این خاک است.
۹_دیوشل در لنگرود و همجواری لیارستان (لیالستان)لاهیجان قرار دارد.
منابع
_خدایارای محمد حسین گیل آمارد ناشر خدایاری (۱۳۷۸)
_دمزیل، ژرژ اسطوره و حماسه در اندیشه ژرژ(د.م). مترجم ستاری. نشر مرکز (۱۳۸۰)
_زیمل ، گئوگ دین مترجم امیررضایی نشر نی (۱۳۹۹)
چاپ در هفته نامه شکوفه های زیتون مرکز رودبار شناسی
محمد آقاجانی کلامرودی دیاکو
پایان