بیستون پسر وشمگیر
در زمان زندگی پدرش، بیستون فرماندار طبرستان بود. بعد از مرگ وشمگیر در سال ۳۵۷ق/۹۶۷م در حین شکار، وی به گرگان رفت تا قدرت را بدست گیرد.
البته به قدرت رسیدن او چالشبرانگیز بوده و لشکر سامانی (که اندکی قبل از مرگ وشمگیر و برای جنگ با رکنالدوله آلبویه عازم شده بودند) با او مقابله کرد. فرمانده لشکر از برادر بیستون، قابوس، برای حکومت بر زیاریها حمایت کرد. سپس بیستون برای جلب حمایت رکنالدوله، استقلال او را به رسمیت پذیرفت. ارتش سامانی سپس گرگان را به مقصد خراسان ترک کرد، اما قابوس توانست حمایت حسن بن فیروزان (حاکم سمنان) را بدست آورد. البته بیستون توانست نهایتاً سمنان و گرگان را فتح کرده و قابوس را از ادعایش بر حکومت منصرف کند.
در ادامه سلطهاش، بیستون رابطه خوبی با آلبویه داشت. او با یکی از دخترهای عضدالدوله (فناخسرو)، پسر ارشد رکنالدوله ازدواج کرد و در سال ۳۶۰قمری/۹۷۱ میلادی، خلیفه المطیع، که حکومتی دستنشانده آلبویه بود، به بیستون لقب ظهیرالدوله داد.
بیستون همچنین به مرزهای غربی خود نیز توجه داشت. او حسن الطاهر از خانوان علوی را که توسط وشمگیر زندانی شده بود آزاد کرد و از او حمایت مالی کرد تا بتواند حکومت شهر ساحلی رودسر (واقع در گیلان) را سرنگون کند. اما ابومحمد الناصر، حاکم رودسر حسن الطاهر را شکست داده و وی را به قتل رساند. پسر او، ابوحسن علی، بعداً ابومحمد را از رودسر تبعید کرد و به نظر میرسد بیستون از ابوحسن حمایت کرده باشد. ابوحسن حکومت زیاری را به عنوان حکومت ارشد خود پذیرفت.
بیستون در سال ۳۶۶قمری/۹۷۷میلادی میلادی از دنیا رفت. بعد از او، پس از مدتی درگیری، برادرش قابوس قدرت را بدست گرفت.