آواز کوچک
آواز کوچک-برای میرزای بزرگ
جنگل ترنم میکند آواز کوچک-
درگوش سبز وگوشه زیبای ایران
توسکا حدیث عشق میخواند به غمزه
بارقص باران درحریم سبز گیلان*
برجای پای استوارمرد بنگر
-روئیده از رسم بزرگی سرو ولاله
محراب جنگل ازشمیم سجده او
عطر علف پیچیده درقاب کلاله *
موزر صدای حق پرست مرد جنگل
جنگل فدای یادروی حق پرستش
تا نقش پای اجنبی دردامنش بود
جنگل نشین بود وبلا درچشم مستش*
نام تو”کوچک” بود وبیزار از تکلف
کوچکتر ازآنم که جویم شاخ وبرگت
درصبح سبزو صحبت هرسروآزاد
خوانم به آوازی دگر “میرزا” بزرگت*
برشاخه سبزوبلند افرای گیلان
تزرو” بدوراز هرملالت آرمیده
آوازه ات برگوش هربازشکاری
“آنسوی صحرا خدا”شیوا رسیده*(م امید)
تویادگار گیله مردان بزرگی
ای گیل دل افروز ما-میرزاکوچک خان
نام بلندت می درخشد چون ستاره
برپهندشت سبز وبی همتای ایران*
سرودی از:”روشن فومنی”مشهدتیرماه۱۳۷۸