ناله ای بر هجران
گل می رود از بستان بلبل ز چه خاموشی وقت…
گل می رود از بستان بلبل ز چه خاموشی وقت…
باز امشب از خیال تو غوغاست در دلم آشوب …
من نه خود می روم ، او مرا می کشد کاو سر…
بود که بار دگر بشنوم صدای تو را ؟ ببینم…
ای برادر عزیز چون تو بسی ست در جهان هر …
دل شکسته ی ما همچو اینه پک است بهای درن…
یارا حقوق صحبت یاران نگاه دار باهمرهان …
بلندا سرما که گر غرق خونش ببینی ، نبینی…
بهار آمد بیا تا داد عمر رفته بستانیم به…
چه غریب ماندی ای دل ! نه غمی ، نه غمگسا…