رحیم چراغی
رحیم چراغی شاعر، پژوهشگر و روزنامهنگار
۱۳۵۹، اولین شعرم، که به فارسی بود، منتشر شد. ← شعرهای گیلکیام، در همین سال (۱۳۵۹) و بهارِ سالِ ۱۳۶۰، در نشریهی دامون منتشر میگردید.
۱۳۶۴، اولین کتابام: اگر برنجمان رنگ نگیرد، منتشر شد. ← همکاری با ماهنامهی چیستا در تهران، و نوشتنِ مقالاتی در چند سال برای چیستا.
در سالهای بعد، همکاری با مجلهی سنبله در تهران به سردبیریِ دکتر یوسف قریب.
در همین سالها، همکاری با ویژهی هنر و ادبیاتِ نقش قلم در رشت، به کوشش علی صدیقی.
۱۳۶۷، تشکیل انجمن گیله جرگه، در کنارِ پنج تن از بزرگان شعر و فرهنگِ گیلان: محمد بشرا، م. پ. جکتاجی، زندهیاد شیون فومنی، محمد فارسی و علیاکبر مرادیان گروسی.
۱۳۶۸، انتشارِ کتابِ صدای شالیزار با مقالاتی ارزنده از محمد بشرا، محمود پاینده لنگرودی، م. پ. جکتاجی، هوشنگ عباسی، علی عبدلی، عبدالرحمان عمادی، دکتر احمد کتابی و….
۱۳۷۰، بدعتگذاریِ هساشعر به همراهِ دو تن از شاعرانِ گیلکیسرا: محمد بشرا و محمد فارسی. ژانری که به جریانی اثرگذار تبدیل شده است. ← 10 آبانِ همان سال (1370)، یکی از بزرگترین و فراموش نشدنیترین روزهای زندگیام محسوب میشود. در جشنِ عروسیام، گروهی از بزرگانِ شعر، پژوهش و مطبوعاتِ گیلان حضور داشتند: زندهیادان محمدتقی صالحپور، جعفر خمامیزاده، دریایی لنگرودی و فریدون نوزاد که دیگر در میانِ ما نیستند. نیز علیاکبر مرادیان گروسی، م. پ. جکتاجی، محمد فارسی، محمود نیکویه، علی صدیقی، علیرضا پنجهای، هوشنگ عباسی، نادر زکیپور، وارش فومنی، محمدنقی بارور و…. و بهطورِ طبیعی برادرم رضا (دکتر رضا چراغیِ سالهای بعد). آقایان محمد فارسی، مرادیان گروسی، وارش فومنی، دریایی لنگروددی و… شعرخوانی کردند. در آن سالها، تالارهای عروسی راهاندازی نشده بود. جشن عروسی، در خانهها و باغها برگزار میگردید. ۱۰ آبان ۱۳۷۰ یکی از توفانیترین روزهای سالِ ۱۳۷۰ بود. مراسمی سنتی تدارک دیده بودم. چاپِ کارتِ عروسیِ ما ابتکاری بود. طرح روی کارت را دوستِ نقاشام محسن نعمتخواه کشیده بود. تصویری از چراغانی، ساز و دف. این بیت فولکلوریک نیز زیر طرح آمده بود: “هوایه چی خُبه طاووس بگرده زیمینه چی خُبه عروس بگرده” (= زیبا ست اگر آسمان جولانگاهِ طاووس باشد زیبا ست اگر زمین تفرجگاهِ عروس باشد) “لافندبازی” (بندبازی) داشتیم که توفان اجازهی اجرا نداد. لافندباز پهلوان قربانعلی امینی و “یالانچی” (کمک لافندباز)، بخشی از نمایش و کُشتیِ لافندبازی را، که در زمین اجرا میشد، در شرایطی نامطلوب زیر چادرِ برزنتی اجرا کردند. “دو رنگ’ چایی” (چای دو رنگ) خوردیم. مراسمِ “کباب تاوَدی” (پرتاب مرغهای بریان برای مهمانان) اجرا شد…. پاسی از شب گذشته بود و آسمان آرام گرفته بود. بر اساسِ سنتهای رایج در رشت و بُردنِ عروس به خانهی بخت، چند بار دورِ آرامگاهِ “دانالی” (دانای علی) چرخیدیم. مراسم عروسی، با حرکتِ کاروانِ خودروهای بدرقه کننده در خیابانهای رشت، در میانِ بوقِ خودروها و هلهلهی همراهان، به پایان رسید.
۱۳۷۱، انتشارِ ماهنامهی گیلهوا، به مدیر مسئولی و سردبیریِ محمدتقی پوراحمد جکتاجی، در رشت. همکاریام با مجلهی گیلهوا از همان شمارهی آغاز. چند سال از عمرم، صبح و عصر، با هوشنگ عباسی مدیر داخلی مجله، در دفترِ گیلهوا گذشت. توزیعِ مجله را هم با آقای جکتاجی انجام میدادم. بسیاری از شاعران، نویسندگان، پژوهشگران و هنرمندان به دفتر مجله میآمدند. دفترِ گیلهوا به پاتوقی فرهنگی تبدیل شده بود. مخاطبان، برخلاف امروز، رسیدنِ مجله را انتظار میکشیدند. شاید باور کردنی نباشد!
تحویلِ سالِ ۱۳۷۲، که دومین نوروز پس از عروسیام بود، در توزیع مجله گذشت. سالی که بوی کهنگی میداد، روی پُلِ شهرِ آستانه (در شرق گیلان)، تازه شد. ما (من و آقای جکتاجی) از ماشین پیاده شدیم و همدیگر را بوسیدیم. نوروزِ سالِ بعد را، در توزیعِ گیلهوا، کنارِ باغاتِ پرتقالِ رودسر گذراندیم.
در سالهای طولانیِ حضورم در گیلهوا، سردبیر مهمانِ چند ویژهنامهی آن بودم؛ از جمله ویژههای هساشعر و شعرِ گیلکیِ گیلهوا. دو – سه سال، نشستهای ابتکاریِ شعر و نقدِ گیلهوا معروف به “گیلهوا نیشت” را اجرا، و سه شماره از “ویژهی شعر و نقد” را منتشر کردم.
۱۳۷۱، انتشارِ کتابِ کوچکِ “متلهایی از گیلان”، با نقاشیهای شهرام دفاعی.
۱۳۷۵، گزینش و انتشارِ شعرهای گیلکیِ محمد فارسی با ترجمهی فارسیِ شعرها.
1376، انتشارِ دفترِ شعرِ سیفیدچادری با برگردانِ شعرها به فارسی. ← انتشارِ کتابِ زال و رودابه / عشق فرزانه، پژوهشی در داستانی به همین نام از شاهنامهی فردوسی. ← انتشارِ چند شماره از ویژهنامههای هنر و پژوهش.
۱۳۷۷، انتشارِ جلدِ اولِ کتابِ هنر و پژوهش. ← کشف و رونمائیِ داستاننویسی از سالهای مشروطیّت و پیش از جمالزاده به نامِ علی – عمو. مقالهای در بارهاش نوشتم و به همراهِ دو داستان از او در هنر و پژوهش منتشر کردم. دوستانِ داستاننویس و منتقد تشویقام کردند روی داستانهای عمو کار کنم و به صورت کتابی منتشر. مجید دانشآراسته، ابراهیم رهبر، شمس لنگرودی، علی صدیقی، حسین رسولزاده، مسعود بیزارگیتی، م. پ. جکتاجی، هوشنگ عباسی، هادی غلامدوست و… از مشوّقهای اصلیِ من بودند. زندهیاد سیروس طاهباز دلبستهی علی – عمو شده بود و برای گفتوگو در بارهی او، به همراهِ مجید دانشآراسته، به دفتر گیلهوا آمده بود. عصرِ آن روز، به گفتوگو در بارهی علی – عمو گذشت. زندهیاد طاهباز، چند روز پیش از وفاتاش، مقالهای نوشت که دو ــ سه ماه پس از درگذشتِ او در روزنامهی نشاط (تهران) منتشر شد. در فراقِ زندهیاد سیروس طاهباز، مقالهای در گیلهوا نوشتم با عنوانِ “عشقِ سومِ طاهباز” (عمو، پس از حافظ و نیما). ← اسفند ماه ۱۳۷۷، شرکت در اولین جلسهی تشکیلِ خانهی فرهنگِ گیلان، که با مشارکتِ گروهی از شاعران، نویسندگان، پژوهشگران، نقاشان و گرافیستهای گیلانی تشکیل میگردید: محمد آگاه، علیرضا پنجهای، فرامرز توحیدی، دکتر مسعود جوزی، مجید دانشآراسته، جواد شجاعیفرد، علی صدیقی، هوشنگ عباسی، رضا فرحمند، احمد قربانزاده، رقیه کاویانی، محسن نعمتخواه و….
۱۳۷۸، انتشارِ جلدِ دومِ کتابِ هنر و پژوهش.
۱۳۸۰، گردآوری و انتشارِ مجموعهی داستانهای کوتاهِ علی – عمو، نخستین داستان کوتاهنویسِ ایرانی با عنوانِ علی عمو چنین گفت. مجموعهای باز یافته از نخستین داستانهای کوتاه ایرانی، که ۱۲ سال پیش از داستانهای سیّد محمدعلی جمالزاده، طی دو سال در روزنامهی خیرالکلام منتشر شده بود.
۱۳۸۵، انتشارِ چهار دفتر هساشعر در یک کتاب با عنوانِ سایهدیمه و سه دفتر دیگر. ← انتشارِ کتابِ روزهای نو، اشارههایی در حاشیه و متنِ نوروز. ← انتشارِ مجموعهی شاعران هساشعر (شعرهای ۶۵ شاعر)، ضمیمهی گیلهوا.
۱۳۹۰، انتشارِ مجموعهی شعرِ جهان / دهکدهی عاشقی (دونیا / توقایی کُوگا).
۱۳۹۱، چاپ دوم کتاب روزهای نو، اشارههایی در حاشیه و متنِ نوروز. ← چاپ دوم دفترِ جهان / دهکدهی عاشقی (دونیا / توقایی کُوگا).
۱۳۹۲، انتشار مجموعهی شعرِ تاسیانی (نوستالژی). ← چاپ دوم دفترهای سایهدیمه و سه دفتر دیگر.
۱۳۹۳، انتشارِ کتابِ سازههای ذهنی: شعر چیست / در کجای هستی شکل میگیرد. ← انتشارِ دو داستانِ گیلکی با عنوانِ “یالمند’ پورد’ جیر” (زیر پُل رنگینکمان)، ضمیمهی گیلهوا. ← چاپ دوم کتابِ شاعران هساشعر، با افزودهها (برگزیدهی شعر ۱۱۲ شاعر).
۱۳۹۴، انتشارِ متنِ سه زبانهی هساشعر با عنوان the world’s dream (رویای جهان)، با ترجمهی انگلیسیِ پرویز حسینی.
۱۳۹۵، انتشارِ کتابِ زندگی در قلمرو اساطیر، از مارلیک تا شاهنامه و افسانهها. ← انتشار مجموعهی شعرِ آدم چوتُو عاشقا بُو (چگونه انسان عاشق شد)، ضمیمهی گیلهوا.
۱۳۹۶، انتشارِ جشننامهی م. پ. جکتاجی در ۱۱۵۰ صفحه (کتابهای اول و دوم و سوم در یک جلد). ← انتشارِ کتابِ سالهای آغاز داستان کوتاه در ایران. ← چاپِ دومِ داستانهای علی – عمو به همراهِ مکاشفات و گنجشکنامهها از افصحالمتکلمین.
۱۳۹۹، انتشارِ دفترِ شعرِ جنگ جهانی باد، همراهِ محمود طیاری، مجید دانشآراسته و اکبر رادی.
1400، انتشارِ دفترِ شعرِ عصر دلقکها (“ماسکان’ فَنه”).
در چهار دههی گذشته، جدای از نشریات یاد شده، مقالاتی نیز در نشریات و جُنگهای دیگر منتشر کردهام. از جمله در: رهآورد گیل، دیلمان، گیلان نامه، گیلان زمین، هنر و پژوهش، پایاب، و ویژهنامههای دوات، گیلان امروز، خزر و….
← در دستِ انتشار: ← هزارهی هفتمِ رستم / نو شدهی روزگارِ کهن (رستم و دیگران). پژوهشی در شاهنامه. ← مجموعه اشعار (مجموعهی یازده دفتر شعر)، شعرِ گیلکی و ترجمهی فارسی.
(برگرفته و تلخیص از مقدمهی کتابِ در دستِ انتشارِ “مجموعه اشعار رحیم چراغی”، نشر گیلکان)
بررسی آثار