لاجونی گب/ واژه های اصیل لاهیجانی72

لاجونی گَب/ واژه های اصیل لاهیجانی
به قلم؛ محمود اصغری
نویسنده کتاب نگاهی به مردم شناسی لاهیجان

گوش دَن= فالگوش

فالگوش/ چهارشنبه سوری
شخصی در سر کوچه؛ خیابان یا محل گذر، می ایستد و کلید را زیر پایش پنهان و همزمان، در دل، نیتی می کند. آنگاه، گوش هایش را تیز کرده و گوش به زنگ می ماند. اولین کلماتی که از رهگذران می شنود، با نیت خود مطابقت می دهد و پاسخ خودش را به این روش می گیرد. معمولا مردم آرزو می کردند که سال جدید را با سعادت و بهروزی سپری کنند.

_ نَرمَ خَشیْ=  غضروف
_ نوکَر=  غُلام
_ گَرَیْتَن=  غِل خوردن
_ فَلَق فَلَق=  غُل غُل ( صدای جوشیدن آب)
_ گیج-گَلی=  غِلْغِلک
_ دَخلْ=  قُلَک
_ اَمْبَس=  غلیظ
_ غونَغ=  غَنداغ ( پارچه ای که نوزاد را در آن می پیچند.)
_ نَل گودَن=  نعل کردن
_ یَکَریم=  فاخته
_ خَراب=  فاسد
_ تَقْ=  فاضل آب
_ گوش دَن=  فالگوش (گوش کردن به حرف دونفر و برداشت از سختان آن ها/شب چهارشنبه سوری)
_ قوربُن شون=  فداشدن
_ گُشَد=  فراخ

یک پاسخ ارائه کنید