لاجونی گَب/ واژه های اصیل لاهیجانی14
لاجونی گَب/ واژه های اصیل لاهیجانی
به قلم؛ محمود اصغری
نویسنده کتاب نگاهی به مردم شناسی لاهیجان
دندون کَن= سلمانی هایی که در قدیم، دندان هم می کشیدند
_ مَچه = لب و لوچه
_ خواخور= خواهر
_ گیج- گال= جیغ-جیغو/داد-دادی
_ دی-یاره= دایره زنگی
_ بَنیشته لاکو= دختربدون خواستگار و در خانه پدری، مانده
_ بَرَسه- لاکو= دختر بالغ
_ زوپ-په= جوانه درخت
_ دماغ گیر= دستمال
_ له-چَک= روسری سه گوش برای زنان
_ دَندون-فوشون= آئین دندان درآوردن کودکان
_ دندون کَن= سلمانی هایی که در قدیم، دندان می کشیدند.
_ تنوره= آتشگیر؛ لوله فلزی، بالای سماور ذغالی، و نیز روی منقل برای برافروخته شدن آتش
_ سامون= حدود/حدومرز(در زمین و باغ)
_ جیک= سوسک
_ سنگ-آ-سین-حَلوه= حلوای سنگ مال
_ چوغال گَل= گِل رُس
_ کوتوم= خانه ساده و پوشالی، از چوب و نی استخر(گالی)، در باغ چای و شالیزار
_خونه-بودون= خانه ات آباد