واخاباشو نیشته‌بو گولان کشه .
می پاصدایا آرامِی خاموشا کونم پساپسا شم. گولان، مرا ایشاره زنه‌ده گده بِئس نواشون…، صندلِه اوسان ایپچه بینیش الان بیدارا بِه. ایتا خنده اوسه کونم نیشینم اوشانه کشه.
برگردان:
در آغوش ِ گل‌ها، نشسته، خوابیده بود.
صدای پای‌ام را به آرامی خاموش می‌کنم، عقب عقب می‌روم. گل‌ها به من اشاره می‌کنند و می‌گویند بایست نرو…، صندلی را بردار کمی بنشین الان بیدار می‌شود. خنده‌ای می‌فرستم و در آغوش آنها می‌نشینم.
تابستان ۹۷

یک پاسخ ارائه کنید