دردِ فراموش شدن

گلها امروز چه بی مقدارند! آنروز که سری …
گلها امروز چه بی مقدارند! آنروز که سری …
در صدایم پنجره ای گشوده نیست بن بست کلی…
وقتی موریانه ی بیداد اندام ِزخمیِ تورا …
هبوط 1 آهای… گلایه از چه می کنی؟ …
وقتی نگاهِ تو سرد از کنارم گذشت اندوهان…
حوضها خالی ماه تکیده و آسمان تهی از ال…
شب ِ پیش بود که خواب ِ پروانهها را دید…
تکهای از ماه در دستانِ تو تکهای در دس…
پاره’ بوسته باد جَوَدبینیشتهپوت…
این متن به درخواست دوستانم در نشریه قاف…

