لاجونی گب/ واژه های اصیل لاهیجانی80

لاجونی گَب/ واژه های اصیل لاهیجانی
به قلم؛ محمود اصغری
نویسنده کتاب نگاهی به مردم شناسی لاهیجان

پَلَوُن بچه = نوچه پهلوان

نوچه پهلوان ( پَلوُن بچه) ،درزورخانه به جوان ورزشکاری گفته می‌شود که زیر نظر پهلوانی، فن‌های کشتی را می‌آموزد و شاگرد او به شمار می‌رود. او از نظر تردستی و چابکی برگزیده‌ترین شاگردان آن پهلوان است.

_ قَوه=  قهوه
_ قَوه ای=  قهوه ای
_ قَبْدون=  قهوه جوش
_ قَوه چی=  قهوه چی
_ بِنٌ=  بریدن/ قیچی کردن
_ پَلَوُن بَچه=  نوچه پهلوان
_ رَهَتی=   قیف
_ ایستفرَغ گودَن=  استفراغ کردن/بالا آوردن
_ دَدو قَل=  قیل و قال
_ مَری-یه=  کابین/ مهریه(پولی که بر ذَمه شوهر، هنگام عقد کردن، گذاشته می شود.)
_ سیل گوده اَغوذ=  گردویی که پوست سبز آن را گرفته باشند.
_ به اَنجُم رَسَنِن=  کار از پیش بردن
_ کَمسره=  کاروانسرا
_ دَلُن دَر=  کاروانسرادار
_ کَر- وَر=  کارو بار
_ کَسنی=  کاسنی (گیاه دارویی)

یک پاسخ ارائه کنید