دچین – فیچین (خانه تکانی نوروزی)
به قلم و با پژوهش؛ محمود اصغری/ نویسنده کتابهای “نگاهی به مردم شناسی لاهیحان” و واژه نامه”لاجونی گَب“
نوروزو نوسال (پیشواز عَید) قدیمی لاجونئِن
دچین – فیچین (خانه تکانی نوروزی)
پیشگفتار:
در روزگاران گذشته، خانه لاهیجانیها، بزرگ و دلگشا و دارای حیاط سرسبز بود، به گونه ای که چند خانواده در یک خانه بزرگ زندگی میکردند و یک خانواده گسترده را تشکیل میدادند.
امروزه خانوادهها،” هستهای” است و شامل پدر و مادر و فرزندان است. معماری خانهها، سُنتی و کوچهها باریک و پیچ در پیچ بود.
از دوران باستان تا امروز، ایرانیان به پاکیزگی و سامان دادن خانه و زندگی اهمیت بسیار داده و میدهند. از این رو برای استقبال از سال نو و نوروز باستانی، خود و خانههای خود را پاک و پاکیزه کرده وسیاهی و کثیفی را از زندگی خود دور میساختند.
خانوادههای لاهیجانی هم مانند همه خانوادههای ایرانی، در اسفند ماه، خانه تکانی (دَچین – فیجین). میکردند و قابل ذکر است که همه این تکاپوها،با باورها و آیینهایی همراه بوده است و کم کم به تمیز کردن و شستشوی وسایل زندگی و پردهها و فرش ها و درودیوار وغیره میپرداختند.
باور همگانی بر این بود که خانه تکانی باید تا پیش از فرا رسیدن چهارشنبه سوری( کول کوله چارشمبه) که غروب واپسین سهشنبه سال بود به پایان برسد و این باور ناشی از فرهنگ نیاکان آریایی بود که میپنداشتند” فَرَوَهَر درگذشتگان” با افروختن آتش فروزان چهارشنبه سوری، راهی خانههای خانوادهها و خویشاوندان خود خواهند شد. بنابراین باید خانهها تمیز و پاکیزه شده و همه چیز برای پذیرایی از فَرَوَهَرها( روح عزیزان در گذشته) یا” فروزههای ایزدی” و مهمانان نوروزی آماده باشد.
حَصیر شوْری(شستن حصیر)
در گذشته که هنوز کفپوشهایی مانند پارکت و موکت و نظایر آن پدید نیامده بود،کف اتاقها و ایوان خانهها را با حصیر میپوشانیدند. وآن کفپوشی بود که از نی تالابها و گالی استخرهای طبیعی (سَل)، به دست کشاورزان هنرمند روستایی بافته میشد و در بازارهای محلی هفتگی و در فروشگاه های شهرها به فروش میرسید.
در بازار، انواع حصیر مانند” گالی حصیر”، “انزلی حصیر”، ” لنگرودی حصیر و مانند آنها به مشتریها عرضه میشد.
“گالی”، گیاهی سبز، زبر و محکم بود که در سل ها (استخرها) روییده و حصیر بافان آن را بُریده، در آفتاب خشک و در بافتن حصیر از آن استفاده میکردند.
آن روزگاران، در خانه اغلب لاهیجانیها حصیر بود و مثل هر کالای دیگری با توجه به کیفیت بافت و جنس آن قیمتهای متفاوتی داشت.
حصیرها قبل از آمدن نوروز در خانه یا رودخانه شسته، در آفتاب خشک می شد.
از این رو، در روزهای پایانی سال، دررودخانهها زنان و دختران زیادی دیده میشدند که در حال شستن حصیر و یا در حال حمل آن بودند.
گُِل کاری کف اتاق ها و دیوارها(گِلکاری گودَن)
خانوادههای قدیمی لاهیجانی، برای ترمیم و آراستن کف اتاقها، آن را به اصطلاح محلی،” گِل کاری” میکردند.
فرایند گِل کاری به این شیوه بود که؛ گل رُس (چُغال گِل) را از حاشیه شهر آورده و با پوست جو( فل) و آب، آمیخته و مایع به دست آمده را به کف اتاق یا دیوار، جاهایی که لازم بود، میمالیدند.
این پوشش سنتی به رنگ طلایی بود و وقتی که خشک میشد، جلوه خاصی داشت وحصیر را روی آن پهن میکردند. میتوان گفت که در بیشتر خانه تکانیها، گِل کاری لازم بود و گِل کاری کردن نشانه آمدن نوروز و فرارسیدن سال تازه بوده است.
قالی شْوری(شستن گلیم و فرش خانه)
در خانههایی که علاوه بر حصیر، با گلیم و فرش هم مفروش می شد، در صورت آفتابی بودن و شرایط مناسب آب هوا، آن ها را نیز در خانه یا رودخانه، شسته و در آفتاب خشک میکردند.
بعد از یک یا چند سال استفاده از آن کفپوشها و کثیف شدن آنها، شتشو و پاک کردن شان موجب رضایت و خوشحالی بانو و اهالی خانه می شد، چرا که پاکیزه شدن و پاکیزه کردن، یکی از کارهای بزرگی بود که در آستانه نوروزباستانی از سوی خانواده های لاهیجانی انجام میشد.
میرسی اثاسونه سیفیده گودَن(سفید کردن ظروف مسی)
یش از فرا رسیدن سال نو و نوروز باستانی( تازه سال)، ظروف مسی، مانند دیگ (تیان)، تابه(کولِه بیج) سینی و چیزهای دیگر را به دست مسگرها( میرسه گَرها) میسپردند تاآن ها را سفید کنندوسال نو را با ظرفهای مسی سفید شده آغاز نمایند.
یکی از اقلام مهمَ جهیزیه نو عروسان به لحاظ اهمیت، ظروف مسی بود که به گویش لاهیجانی، “میرسی اَثاث” خوانده میشد. جایگاه ظرفهای مسی در لاهیجان قدیم، مثل اهمیت ظروف تفلون و کریستال در موقعیت امروزی خانوادهها بوده است.
بَرنجی اَثاثونه بَرق تودَن(برق انداختن وسایل و لوازم بَرنجی)
در بیشتر خانههای لاهیجان، آن قدیم ندیما، ظرفهایی از جنس برنج (آمیزهای از روی و مس)وجود داشت و آن گاه که بعد از گذشت یک سال، کِدِر می شد، با آب نارنج یا خود نارنج، آن را برق میانداختند.
ظرفهای برنجی طلایی رنگ، شامل؛ سماور، سینی، استکان و نعلبیکی، قندان، آفتابه- لگن، منقل ومانند این ها بود که با برق انداختن آن، بسیار زیبا و درخشنده میشد و نمادی از پاکیزگی و سلیقه بانوی خانه به حساب میآمد.
این وسایل برنجی زیبا و خاطره انگیز، هنوز هم در بعضی از خانههای لاهیجانی های اصیل و ایرانیان خوش ذوق به عنوان نمادی از وسایل قدیمی وجود دارد و شایسته است که در گذر نسل ها حفظ و نگهداری شود.
لَخَف دوشَکَه اَفتْوْ دَن(آفتاب دادن لحاف و تُشک)
از آنجایی که خیلی از خانهها در لاهیجان قدیم مرطوب و نمدار بود، درنزدیکی های نوروز، کدبانوی خانه و خانواده، در هوای آفتابی، لحاف و تشکها را از جای رختخواب درآورده و در آفتاب حیاط پهن میکرد تا هم خشک شود و هم ضدعفونی گردد.
گفتنی است که در خانه های قدیمی، لحاف و تشکهای زیادی وجود داشت، چرا که در بیشتر خانهها و خانواده ها، رفت و آمد زیاد بود ومهمانیهای بزرگی داده میشد و خیلی از اقوام و افراد خانواده، شب را در خانه میزبان اقامت می کردند و گاه گاهی مهمان های هفتگی یا بیشتر داشتند.
این مهمانی ها و رفت و آمد ها، در نوروز و تابستان بیشتر هم بود. چراکه فرزندان و اقوام دور و نزدیک، در هنگام تعطیلات به خانه پدری سر می زدند و روزهای زیادی اقامت می کردند.
اَفتو دَنه لباسون و پَرچه های ندوته( آفتاب دادن لباس ها و پارجه های دوخته نشده)
رسم بود که کدبانو های خانه ها، عید آن سال های دور، لباسها و پارچههای دوخته نشده داخل صندوق خانه را از صندوق در آورده و در آفتاب، روی طناب حیاط خانه پهن می کردند تا آفتاب رطوبت های آن هارا بگیرد.
گفتنی است که این پارچهها در صندوق چوبی جهیزیه مادر خانواده جا داده شده بود و در هنگام خانه تکانی نوروزی، آن ها را از صندوق خارج کرده و آفتاب میدادند تا رطوبت آن گرفته شود و آسیب نبیند.
همه این کارها، نشانه آمدن سال نو و شادی های آن بوده است و به راستی، چه شورو شوقی داشت آن سال ها و نوروز های خاطره انگیز!
لَحَف دوجی و پنبه زنی؛ عَید و بازار رواج(تدارک و ترمیم لحاف و تُشک و دوختن لحاف و تُشک تازه، در سال نو)
یکی از کارهایی که بیشتر خانوادههای لاهیجانی، درآستانه سال نو انجام میدادند، ترمیم و دوختن لحاف، تُشک و بالش بوده است.
پنبه زنها و لحاف دوز ها با خانوادههای قدیمی، پیوند دیرینه ای داشته اند و در خانه آن ها، نان و نمک خورده بودند. گاهی چند روز در خانه میزبان و صاحب کار میماندند و کارهای لحاف و تشک دوزی را با سلیقه و هنرمندی خاصی انجام میدادند.
پنبه زنی در حیاط خانههای قدیمی، برای بچهها هم جالب و دیدنی بود. چرا که آهنگ و ریتم آن، هرکسی را به سوی خود جلب میکرد و گاهی صدای آن هم در کوچهها شنیده میشد.
لاف دوزها کسانی بودند که برای درست کردن لحاف، تشک و بالش، به ویژه برای جهیزیه نو عروسان خانواده، جا و نامی آشنا داشتند.
آب حوض کشی(کشیدن آب آلوده و کثیف حوض و ریختن آب تمیز و تازه)
آب حوض کَشی (کشیدن آب حوض خانه های چشم نواز قدیمی)
در گذشته، خانه های لاهیجان، سُفال سر و به گفته مردمان امروز، ویلایی بود. خانه های چند طبقه به ندرت در جای جای شهر دیده می شد و اگر کسی خانه دوطبقه داشت، می گفتند؛ فلانی” دومرتبه ای خونه دَنَه”، یعنی خانه دوطبقه دارد.
حوض، به عنوان آبنمای خانههای قدیمی، در بیشتر خانه ها وجود داشت و با گُلهای شمعدانی گرداگرد آن، ماهی های قرمز درون آب، جلوه ویژهای به فضای خانه میداد.
در روزهای نزدیک به نوروز، خانوادهها به فکر خالی کردن آب کثیف و پر از خزه میافتادند و می خواستند در سال تازه و نوروز خجسته، با تخلیه آب و تمیز کردن آن، حوض را از آب تمیز و شفاف پُر کنند. گاهی هم همخانهها و کسانی که در خانه زندگی میکردند، با برنامهریزی، هر کدام به نوبت تعدادی سطل آب از چاه کشیده و به داخل حوض میریختند تا پُر شود. جالب است که در همه جنبههای زندگی، تعاون و همنوایی و همراهی چشم نواز جلوه میکرد.
نوروزوبهار، گل های شمعدانی و خانه تکانی، حوضی با آب تمیز و تازه و ماهی های قرمز، جلوه خاطره انگیزی را تداعی می کنند.
آو، نشونه روشنایه
تروتمیز کردن شیشه- پنجره های خانه، برای استقبال از نوروز
در بسیاری از خانههای قدیمی، پنجرهها، مشبک و دارای شیشههای رنگین بود. بنابراین دختران خانواده ها با صبر و شکیبایی و سلیقه بسیار، با آمدن بهارو نوروز، شیشهها را پاک کرده و برق می انداختند تا پاکیزه و درخشان به استقبال نوروز خجسته و بهار گل افشان بروند و آن گاه که دید و بازدید کنندگان نوروزی به خانه شان می آیند، همه جا را پاکیزه و شیشه هارا براق مشاهده کنند و به تمیزی و سلیقه بانوان خانه آفرین بگویند.
گَرد گیری و لَکه گیری در و دیوارهای خانه
از آنجا که در طول سال گذشته، دیوار سفید اتاقها به تدریج لکه میشد و به زردی میگرایید ودر گوشه و کنار خانهها، تار عنکبوت تنیده میشد و به گویش لاهیجانی (لابدون) میزد، بیشتر خانوادههای لاهیجانی، مانند همه ایرانیان، ماه اسفند را فرصتی برای سفید کردن دیوارها میدانستند و با سفید شدن آن، فضای خانه روشن میشد و قبل از سفید کردن دیوارها، جای جای خانه را گردگیری میکردند.
به هر روی، خانه تکانی (دجین – فیجین)، همراه با آمدن سال نو و فصل زیبای بهار، رسم هر ساله خانوادهها بود و فرصتی میشد که دست کم سالی یک بار، به گونهای بنیادین، همه فضای خانه و وسایل آن را تمیز و پاکیزه کنند.
اگرچه خانوادههای لاهیجانی، در تمام سال به تمیزی و زیبایی و ساماندهی خانه می پرداختند، اما خانه تکانی پایان سال، چیز دیگری بود و با تازگی سال قرار بود همه چیز پاکیزه و نو باشد.
آن چه روشن است، خانه تکانی بخشی جدایی ناپذیراز فرهنگ دیرپای نوروزی بود. ماه اسفند که فرا میرسید، همه اعضای خانواده برای پاک کردن، شستن و سر و سامان دادن کارها تلاش میکردند و جریان زندگی را مانند طبیعت و نظام آفرینش، به سامان و زیبا میخواستند.
شَمَه عَیْد شَمه ره مووارک بَبون
سال دیلخوشی بَبون شَمه به
هزار سالون برسین