دید و بازدیدهای نوروزی – سنت های عَیدَ مووارکی(عید دیدنی)

✍به قلم و با پژوهش؛ محمود اصغری/ نویسنده کتاب ” جشن های باستانی ایران و توسعه گردشگری فرهنگی

 

دیدنی ها ورویدادهای پای سفره هفت سین(خوان نوروزی) /لاهیجان/از دیرینه زمان

١-یکی از برنامه‌های سَرَ سفره هفت سین در آن روزگاران، قیچی زدن سبزه بود. چرا که لاهیجانی‌ها بر این باور بوده اند که اگر با نیت و آرزویی، سبزه قیچی شودَ، آرزوها در سال نو برآورده می‌شود.
٢-بچه‌ها بعد از تحویل سال نو” عیدی‌های خود را از پدر و دیگر بزرگترهای خانواده می‌گرفتند. عیدی شامل سکه‌ها و اسکناس‌های تازه می‌شد و عیدی گرفتن سبب ساز خوشحالی و خوشنودی فراوان بچه‌ها بود.
٣-در عید آن سال‌ها ،حوض خانه‌های قدیمی و زیبای لاهیجان، پر از ماهی های ریز و درشت قرمز بود. نزدیکی‌های نوروز و هنگام خانه تکانی، حوض، شسته و تمیز می‌شد و چند ماهی قرمز هم برای سفره هفت سین در تُنگ بلوری نگهداری می‌شد. ۴-گلاب پاش زیبا و قدیمی سفره هفت سین، از گلاب ناب ایرانی پُر می‌شد و مادر خانواده با گلاب پاش بر روی اعضای خانواده گلاب می‌پاشید و یا کمی از آن را در کف دست آن ها می‌ریخت. از این رو هوای اتاق از عطر و بوی خوش گلاب ناب ایرانی آکنده بود.
۵-سماور قُل قُل می‌کرد و عطر و بوی چای تازه دم کشیده، آن هم چای خوش عطر باغ‌های چای لاهیجان، به مشام می‌رسیدو نوشیدن فنجانی چای با شیرینی و نُقل سفره هفت سین، به راستی بسیار گوارا بود.
۶- خانواده‌های لاهیجانی از پارچه تِرمه برای سفره هفت سین (خوان نوروزی) استفاده می‌کردند و سفره زیبای ترمه، یادگار سفره عقدکنان وعید سال‌های دور بود و رنگ و بوی کُهنگی و خاطره‌های شیرین را می‌داد. این سفره‌ها در صندوق چوبی، در کنار لباس‌های دیگر نگهداری می‌شد و برای گستردن سفره هفت سین بیرون آورده می‌شد.
٧-تخم مرغ‌های محلی (عَیدَ مورغونه)، با پوست پیاز، از پیش، پخته شده و با رنگ قهوه‌ای روشن، جلوه و نمای زیبایی داشت.
٨- شیرینی خوری‌های شیشه‌ای رنگارنگ، روی سفره هفت سین، چشم ‌ها را می‌نواخت و از نُقل، سنجدو اسپند پُر شده بود.
٩-شیرینی های خانگی و خوش طعم میانپُر، حاجی بادام و نخودی، که از شیرینی های خانگی لا هیجانی‌ها بود، روی سفره هفت سین، اشتها برانگیز می‌نمود.
١٠-“سمنو”، این سین شیرین و خوشبوی سفره هفت سین، با زحمت‌های دسته جمعی خانواده پخته شده بود.
شَمَه غَیدَ سال مووارک بَبون
شَمه زاکون، عروس بطبون، داماد بَبون
هیزار سالون بَرسین

 

عَیدَ مووارکی(عیددیدنی/دیدوباردید نوروزی) در لاهیجان/از دیرینه زمان

شور وهیجان فرا رسیدن سال نو و نوروز باستانی، به ویژه در ثانیه‌های آخر تحویل سال، اعضای خانواده را به سکوتی مملو از شادی وا می‌داشت و به محض شنیدن بوق و کرنای آغاز سال نو، عید مبارکی بین حاضرین دور سفره هفت سین شروع می‌شد و بعد از روبوسی، عیدی دادن بزرگترها به کوچکترها آغاز می‌شد. دختران و پسران خانواده که ازدواج کرده و تشکیل خانواده داده بودند، وظیفه خود می‌دانستند در نخستین فرصت به دیدار بزرگترها یعنی مادر، پدر، مادربزرگ و پدربزرگ بروند و در پیشگاه آن عزیزان، ادای احترام کرده و با بوسیدن آن ها، برای شادباش عید خجسته نوروز، به گویش لاهیجانی می‌گفتند:
“شَمِه عَیدْ مووارک بَبون
هیزار سالون بَرَسین”
آنگاه، بزرگترها با مهربانی و خوشحالی عزیزان شان را می‌بوسیدند و با آن ها عید مبارکی می‌کردند.

 

مراسم شادباش نوروزی(عَیدَمووارکی گودَن) در لاهیجان/از دیرینه زمان

بعد از سال تحویل و آغاز سال نو، مادربزرگ، گلاب پاش قدیمی را از روی طاقچه اتاق برمی‌داشت و چند قطره گلاب در کف دست مهمانان می‌ریخت تا آنان به سر و صورت خود بمالند و احساس شادابی کنند و از این رو فضای اتاق نیز عطرآگین و خوشبو می‌شد. سپس با شیرینی خانگی مانند میانپُر، حاجی بادام، کلوچه، نخودی وآب دندان، از آنان پذیرایی می‌کرد.
در کنار نُقل و شیرینی که با سلیقه خاصی در شیرینی خوری‌های شیشه‌ای رنگارنگ جا داده شده بود، تخم مرغ‌های رنگی ( عَیدَ موغونه) ، نگاه بچه‌های خانواده را متوجه خود می‌کردودبه گَپ و گفتگو و لبخندهای مهرآمیز و پذیرایی با چای خوش طعم باغ‌های چای لاهیجان و شیرینی‌های خوشمزه، فضای بسیار زیبای آفریده می‌شد.
گاهی مادربزرگ‌ها با آلبالو، انجیر و اخته خیس شده، ازمهمانان نوروزی خود پذیرایی می‌کردند.
بعد از دیدار از مادر و پدر، به دیدن مادربزرگ و پدربزرگ می‌رفتند.
بزرگان فامیل در خانه می‌ماندند تا کوچک ترها به دیدنشان بروند. در ادامه، نوبت عید دیدنی و عید مبارکی عمه خانم، خاله خانم، آقا دایی آقا عمو می‌رسید که حال و هوای خانه هر کدام از آن ها صفایی داشت وخاطره‌های شیرین و زیبایی را می‌آفرید.
در مراسم عید مبارکی، بچه‌ها از دست بزرگ ترها عیدی می‌گرفتند و بازار عیدی آن ها داغ بود. بابا بزرگ اسکناس تازه یک تومانی به همه می‌داد و عمو و دایی هم هرکدام، سکه‌ای می‌دادند و بچه‌ها خیلی خوشحال و سرحال بودند، چرا که برای خرج کردن آن ها، به رویاهای خود فکر می‌کردند. رویاهای شیرین مانند خرید عروسک، تفنگ چوبی و مانند این‌ها

اصناف بازاروعَید دیدنی (عَیدَمووارکی) درلاهیجان/از دیرینه زمان

نکته جالب در پیوند با عید دیدنی و دید و بازدید نوروزی این بود که اصناف گوناگون، دسته جمعی به دیدار یکدیگر می‌رفتند و شور و حال خاصی را به نوروز می‌دادند. به عنوان مثال، صنف مسگرها( میرسه گَرها) دسته جمعی دید و بازدید نوروز را انجام می‌دادند و محفل نوروزی آن ها محفلی شاد و پرهیاهو بود. در آن محفل نوروزی، تخم مرغ بازی(مورغونه جَنگ) به فراوانی رواج داشت.
تصور این که حدود ۱۰ نفر ازهمکاران مسگر، به اتفاق خانواده‌های شان به خانه یکی از همکاران خود واردشده و به همه آن ها تخم مرغ پخته رنگ شده با پوست پیاز، عیدی داده می شد، بسیار جالب است.
تصور این که آن ها با یکدیگر تخم مرغ بازی (موغونه جنگ) کرده و در نهایت، برنده تعیین می گردید و جایزه می گرفت، بسیار تماشایی و جالب بوده است. بدین طریق ساعاتی را در کنار هم با خوشی و شادمانی سپری می‌کردند و همه این کارها، به عنوان خاطره های نوروز آن سال ها، در حافظه پیر و جوان به یاد مانده است.

 

سنت نیکوی “پیش عَید” در لاهیجان/از دیرینه زمان

در لاهیجان نیز مال دیگر شهرهای ایران، بر اساس یک سُنت دیرینه همدلی و هم آوایی و رسم کُهن، در پیش عید(نخستین نوروز، پس از درگذشت عزیزی از یک خانواده)، خانواده عزادار و سوگوار، دیدار نوروزی نداشته و با نشستن و حضور در خانه، پذیرای بازدید کنندگان و خویشاوندان و دوستان شده ومی‌شوند. خویشاوندان و دوستان به دیدار آنها می‌رفتند و ضمن آرزوی سالی خوب و سراسر تندرستی و سلامتی برای بازماندگان، برای روح عزیز در گذشته، از پروردگار بزرگ، آمورزش و رحمت، طلب می‌کردند.
این رسم دیرینه، هم اکنون نیز در خانواده‌های لاهیجانی رایج است و دیدار کنندگان با خرما، چای و میوه پذیرایی می‌شوند.

 

 

یک پاسخ ارائه کنید