سید رضی، سلطان محمد، میرزا علی

در ۷۹۱ قمری سید علی کیا به همراه برادر و دو پسرش و بسیاری از سادات در جنگ با امرای بیه پس در رشت کشته شد. پس از وی سید هادی کیا برادرش بر لاهیجان و رانکوه مسلط شد

ولی مخالفت فرزندان سید علی با او رشته جنگ‌های خانوادگی را آغاز کرد. سید هادی فرار کرد و فرزندان سید علی هم دچار اختلاف شدند. پس از مدت‌ها درگیری و کشتار، سید رضی کیا فرزند سید علی کیا در ۷۹۸ بر لاهیجان و سید محمد کیا فرزند سید مهدی کیا (برادر سید علی) بر رانکوه تسلط یافتند. سید رضی کیا سی سال حکومت کرد و در ۸۲۹ درگذشت. چهار سال بعد فرزندان سید محمد او را برکنار و به الموت تبعید کردند و او در ۸۳۷ درگذشت. در ۸۳۳ سید ناصر کیا فرزند سید محمد به فرمانروایی رسید. جهانشاه میرزا قره قوینلو ناحیه طالقان را به او که باجگزار تیموریان و سپس ترکمانان شده بود واگذار کرد. در ۸۵۱ سید ناصر در گذشت و فرزندش کارکیا سلطان محمد دوم به قدرت رسید که او در ۸۸۳ درگذشت. در این هنگام میرزا علی کیا فرزند سلطان محمد که در بیست و دو سال از زمان زندگانی پدر در عمل فرمانروای لاهیجان بود حاکم شد. او که از امرای با اقتدار کیایی بود موفق شد قلعه طارم، قزوین، تهران، ری، ورامین و فیروزکوه را تسخیر کرده، قلمرویش را تا ساوه و سلطانیه بگستراند و بر بخش‌هایی از مازندران و مناطق غرب گیلان، تسلط یابد. در هنگام حکومت او، در ۹۰۱ قمری مصادف با ۱۴۹۵ میلادی اسماعیل صفوی به گیلان پناهنده شد. او که اول به بیه پس رفته بود، بعداً نزد میرزا علی آمد. سلطان حسن اول برادر میرزا علی در ۹۱۰ او را دستگیر و به سمام تبعید کرد تا برادر دیگرش هاشم را جانشین خود کند. سلطان حسن برای جلب نظر شاه اسماعیل فرزندش کارکیا سلطان احمد اول را به اردوگاه او فرستاد تا نظرش را جلب کند. در این زمان جمعی از مردم گیلان به‌طور پنهانی در توافق با میرزا علی، سلطان حسن را کشتند. امرای سلطان حسن هم میرزا علی را به قتل رساندند.

سلطان احمد اول
احمد به یاری شاه اسماعیل به رانکوه آمد و با نام خان احمد اول در ۹۱۱ به قدرت رسید. او روابط دوستانه‌ای با شاه اسماعیل و شاه طهماسب داشت و بارها به دیدار شان رفت و گفته شده به آیین امامیه گروید. او پس از سی سال و دو ماه سلطنت در ۹۴۰ درگذشت و پسرش کارکیا سید علی جانشین او شد. در ۹۴۱ سلطان حسن دوم پسر سلطان احمد بر کارکیا سید علی شورید. او با حاکم بیه پس جنگید و او را از مقر حکومتیش بیرون کرد ولی در سال ۹۴۳ درگذشت.

خان احمد خان
پس از سلطان حسن در ۹۴۳ قمری پسر یک ساله او به نام خان احمد دوم به حکومت رسید. روابط او با شاه طهماسب در ابتدا دوستانه بود به حدی که بیه پس هم به قلمرویش افزوده شد ولی پس از رشد و بلوغ او با شاه طهماسب دچار اختلاف شد و به دستور وی در ۹۷۵ دستگیر شد. او ابتدا در قلعه قهقهه و سپس در ۹۸۱ در قلعه استخر زندانی شد تا این که در ۹۸۵ آزاد و به حکومت گیلان گماشته شد. گفته شده دلیل آزادی او شاه اسماعیل دوم بوده که با او در زندان قهقهه به سر برده بوده اما به نظر می‌رسد او در حکومت کوتاه مدتش موفق نشد این کار را بکند و محمد خدابنده به خواهش همسرش مهد علیا، خان احمد خان را آزاد کرد. خان احمد خان تا زمان شاه عباس حاکم گیلان بود. در این هنگام با شاه دچار اختلاف شد و شاه عباس سپاهی برای دستگیری او به گیلان فرستاد و خان احمد به عثمانی گریخت و در آنجا در ۱۰۰۹ قمری / ۱۶۰۰ میلادی درگذشت. پس از او بیه پیش ضمیمهٔ حکومت شاه عباس شد.

یک پاسخ ارائه کنید