شعر 4-3

کاس شوری ما بو
ابران جان شوریکا
آسمان دیل جا ارسو وارسی…
هنده، هتو
می‌چومان آرناموسی بو
تی دیم کوجه خنده‌‌‌خنده!
دانم، با بیشی…
ولی تو هله نوشو
تی نداشته دیل پا صدا
آویرا گوده
امی جوخوفته راشیا

برگردان:

هنگامه روزهای کوتاه سال بود/وقت تن شستن ابرها/از دل آسمان اشک می‌بارید…/بازهم، همین‌طور/رودربایستی چشم‌های من بود/خنده‌های کوچک صورت تو!/می‌دانم، باید بروی…/ولی تو هنوز نرفته/صدای پای دل نداشته تو/گم کرده است/مسیر مخفی ما را/

«کاسه شوری ما کنایه دارد به ایامی از سال که در آن، روزها بسیار کوتاه هستند. اهل خانه بعد از صرف نهار، هنوز برای شستشوی ظروف اقدام نکرده، هوا تاریک می‌شود»

یک پاسخ ارائه کنید