فتح‌الله خان اکبر

فتح‌الله خان اکبر (زاده ۱۲۳۴ خورشیدی در رشت- درگذشته ۱۳۱۷ در تهران) ملقب به سپهدار اعظم و معروف به سپهدار رشتی نماینده مجلس، وزیر و نخست‌وزیر ایران در دوران مشروطه از آبان ۱۲۹۹ ه‍.ش بود

که با کودتای ۳ اسفند ۱۲۹۹ سید ضیا طباطبایی و رضا خان سرنگون شد.

در زمانهای مختلف او با لقبهای پی در پی مانند بیگلربیگی، سالار افخم، سالار اعظم، سردار منصور (از ۱۳۲۰) و سپهدار اعظم (از ۱۳۳۳) شناخته شده‌است.

اوایل زندگی

فتح‌الله، یکی از نامداران ثروتمند گیلان، فرزند حاج میرزا محمدعلی امشه‌ای، معروف به حاجی خان، در سال ۱۲۷۳ ه‍.ق (۱۲۳۴ ه‍.ش) به دنیا آمد و پس از اتمام تحصیلات در حد سطح، همچون پسرعمویش صادق خان اکبر محتشم‌الملک (سردار معتمد بعدی) وارد تشکیلات عریض و طویل عموی متمول و متنفذ خود اکبر خان بیگلربیگی (مالک و حاکم مشهور دورهٔ ناصری و اجاره‌دار گمرکات شمال ایران) گردید.

او و صادق خان خیلی زود مورد توجه اکبر خان قرار گرفتند و به نامزدی دو دختر او درآمدند. لیکن هنوز این نامزدی به ازدواج نینجامیده بود که اکبر خان در سال ۱۳۰۷ ه‍.ق بدرود حیات گفت و فتح‌الله خان با هدف حفظ دارایی بیگلربیگی در خانواده، ترجیح داد به‌جای دخترعمو با بیوهٔ جوان عموی خود ازدواج کند. از قضا دختری که نامزد فتح‌الله خان بود، اندکی بعد درگذشت و تمامی ثروت اکبر خان به تنها دختر و بیوهٔ او و در واقع به فتح‌الله خان و صادق خان رسید.

فعالیت سیاسی

فتح‌الله خان در همان سال ۱۳۰۷ ه‍.ق با درجه امیر تومانی و عنوان بیگلربیگی اجاره دار گمرکات شمال ایران شد و بر جای عموی خود نشست و به تدریج ملقب به سالار افخم، سالار اعظم و سردار منصور شد.

فتح‌الله خان سردار منصور مقارن با انقلاب مشروطیت برای اداره تلگراف خانه راهی پایتخت و در آنجا با آزادی خواهان و مشروطه طلبان آشنا شد و به آنان پیوست

در سال ۱۳۱۸ ه‍.ق سرویس پستی به مبلغ ۶۰٬۰۰۰ تومان در سال به فتح‌الله خان اجاره داده شد، و او به عنوان وزیر پست انتخاب شد. پس از شروع به کار دولت مشروطه، او از جنبش قانونخواهی حمایت کرد و یک روز پس از برکناری از سمت وزیر پست و تلگراف در سال ۱۳۲۶ ه‍.ق دو هفته پیش از به توپ بسته شدن مجلس شورای ملی، به فرمان محمدعلی شاه قاجار به کلات در خراسان تبعید شد؛ ولی چندی بعد که عمو زادگانش؛ میرزا کریم خان رشتی، عبدالحسین خان معزالسلطان (سردار محیی)، عمیدالسلطان و… با همکاری دیگر مشروطه خواهان انقلاب محرم ۱۳۲۷ ه‍.ق رشت را به راه انداختند و پس از آن قزوین و تهران را فتح کردند، او نیز قدرت یافت و به عضویت کمیسیون ۲۸ نفره سران مشروطه درآمد و دوباره به وزارت پست و تلگراف منصوب شد.

او پس از آن در کابینه‌های اول، دوم و سوم محمدولی خان تنکابنی سپهدار اعظم در سمت خود ابقاء شد و در کابینه چهارم او به سمت وزارت عدلیه منصوب گردید (۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ ه‍.ق).

سردار منصور در سال ۱۳۳۳ ه‍.ق به ترتیب در کابینه‌های عین الدوله و فرمانفرما وزیر عدلیه و وزیر پست و تلگراف شد و همچنین در این سال از طرف اهالی طوالش و کرگانرود به نمایندگی دوره سوم مجلس شورای ملی برگزیده شد که به جهت تصدی پست دولتی از پذیرفتن آن خودداری کرد. در سال ۱۳۳۴ ه‍.ق که محمدولی خان تنکابنی با لقب سپهسالار اعظم مجدداً رئیس‌الوزراء شد، فتح‌الله خان هم با لقب سپهدار اعظم مجدداً وزیر پست و تلگراف شد. به همین خاطر در تاریخ، محمدولی خان به سپهدار تنکابنی و فتح‌الله خان به سپهدار رشتی نامبردارند.

او از سال ۱۳۳۶ ه‍.ق (۱۲۹۵ ه‍.ش) در سه کابینه وثوق الدوله وزیر داخله و وزیر جنگ شد. تا اینکه در آبان ۱۲۹۹ ه‍.ش (۱۳۳۹ ه‍.ق) فرمان ریاست الوزرایی به نام او صادر شد. لیکن کابینه او پس از سه ماه با وقوع کودتای رضا خان میرپنج (سردار سپه و رضا شاه بعدی) سقوط کرد. پس از کودتا او در سفارت بریتانیا در تهران پناهنده شد و سپس به خانه‌اش در رشت رفت، جایی که تا زمان فوت اش در سال ۱۳۱۷ بیصدا در آن زیست.

سپهدار رشتی در سال‌های ۱۳۰۰ تا ۱۳۰۴ ه‍.ش نمایندگی رشت را در ادوار چهارم و پنجم مجلس شورای ملی بر عهده داشت، ولی پس از انقراض قاجاریه و روی کار آمدن سلسلهٔ پهلوی از فعالیت سیاسی کناره گرفت.

او عاقبت در سال ۱۳۱۷ ه‍.ش در تهران چشم از جهان فروبست و در گورستان ابن بابویه در آرام گاه خانوادگی به خاک سپرده شد.

منبع : ویکی پدیا


 

یکی از خاندان‌های که نفوذ فوق‌العاده‌ای در جریانات سیاسی و اقتصادی کشور هم در زمان قاجار و هم به دوران پهلوی داشت، خاندان اکبر و مخصوصا فتح‌الله اکبر می‌باشد که به نخست وزیری نیز رسید. در این پژوهش به معرفی چهره‌های سرشناس این خاندان پرداخته شده است.

فتح‌الله اکبر

فتح‌الله اکبر معروف به القاب بیگلربیگی، امیرتومان، سالار افخم، سردار منصور و ‌سپهدار اعظم رشتی،‌ در سال 1234 در رشت متولد شد. پدرش حاج میرزا محمدعلی خان گیلانی از ملاکین بزرگ و نامدار گیلان بود. وی تحصیلات مقدماتی را در دیار خویش فرا گرفت و پس از آن در اداره گمرات گیلان که در اجاره عموی او بود، به استخدام در آمد. در مورد وی نقل است که در اوان نوجوانی با این‌که برادرزاده اکبرخان بیگلربیگی رشتی شخصیت متمول گیلان و اجاره‌دار گمرکات چندین ایالت بود، در فقر و تنگدستی زندگی می‌کرد.

پس از درگذشت عموی ثروتمندش،‌ در حالی که تنها دو دختر از او باقی مانده بود، فتح‌الله به جای ازدواج با نامزد و دختر عمویش تصمیم گرفت با بیوه عموی خود که زنی مسن و ثروتمند بود، ‌ازدواج نماید و به این ترتیب جانشین عموی خود در اجاره‌داری گمرک شد. فتح الله خان پس از عمویش، بیگلربیگی رشت شد و گمرک رشت انزلی را که در دست بلژیکی‌ها بود، در اختیار گرفت.

فتح‌الله با دست و دل بازی و هزینه نمودن مبالغی هنگفت توانست مورد توجه ناصرالدین شاه قرار بگیرد و از همین رو از سال 1307 تا 1310 قمری با درجه امیرتومانی مدیر گمرکات خراسان، گیلان و مازندران بود که پس از چندی تمام آن‌ها را از دولت اجاره کرد و در اندک مدتی دارای ثروت و نفوذ فوق‌العاده شد و به لقب‌های سالار افخم و سالار اعظم ملقب گردید. و حتی موفق به دریافت نشان و تمثال همایون گردید.

سال 1278ش مظفرالدین شاه وزارت گمرکات را به او واگذار کرد و سه سال بعد به او لقب سالار افخم داد. در سال 1284ش ناصرالدین شاه به هنگام سفر سوم خود به اروپا در رشت با قبول پیشکش قابل ملاحظه‌ای او را ملقب به سردار منصور نمود.

در رجب سال 1315 قمری هنگامی که به پیشنهاد حسینقلی خان نظام‌السلطنه وزیر وقت عدلیه و تجارت، گمرک شمال و جنوب به دو قسمت تبدیل شد، گمرک شمال به طور کامل به فتح‌الله خان بیگلربیگی واگذار گردید.

در واقع دریافت لقب در آن روزگار به واسطه نشان دادن لیاقت و یا اداره درست امور کشوری نبود، بلکه چنان که گذشت بسیار اتفاق می‌افتاد، کسانی با پرداخت مبالغ هنگفتی برای خود از شاه لقب خریداری می‌نمودند.

سردار منصور که در شهر بندر پهلوی (بندرانزلی فعلی) با سازش با اداره «لیانازف» حق مردم و صیادان فقیر انزلی را ضایع می‌کرد، با اقدام و عکس العمل مردمی مواجه شد به گونه‌ای که مردم عمال وی را از شهر بیرون راندند.

فتح‌الله اکبر و مشروطه

فتح‌الله خان اکبر در اثر مسافرت‌های مکرر و متوالی به اروپا و آشنایی با زندگی آزاد مردم غربی، از طرفداران حکومت قانون و مشروطه در ایران بود با وجودی که از حمایت کامل شاه برخودار بود و همه ساله مبالغ زیادی از گمرکات ایران سود می‌برد، مع‌الوصف با آزادی‌خواهان همکاری می‌کرد و از مشروطه حمایت و جانبداری می‌کرد. و پس از آن که محمدعلی شاه به سلطنت رسید و بنای مخالفت با مشروطه را آغاز نمود، فتح‌الله به طور رسمی به آزادی‌خواهان پیوست و پس از این‌که در باغشاه دستگیر شد به ناچار مجبور به ترک دیار خویش گشته، ابتدا به کلات فیروز کوه و سپس به سوادکوه تبعید شد و در آن‌جا چندین ماه تحت مراقبت به سر می‌برد و حتی به اروپا تبعید شد.

میرزا یحیی دولت‌آبادی در اثر مشهور خویش در مورد دستگیر عده زیادی از امرا و مشروطه‌خواهان از جمله سردار منصور چنین می‌نویسد: «عصر روز یک شنبه هفتم شهر جمادی‌الاولی 1326 قمری عضدالدوله امراء و رجال دولت را به حضور شاه می‌برد که مورد مرحمت گردند، شاه در ظاهر اظهار مرحمتی به آن‌ها کرده، اجازه مرخصی می‌دهد، هنگام مراجعت دم در باغ یک دسته قزاق آن‌ها را احاطه کرده،‌ علاء‌الدوله و جلال‌الدوله و سردار منصور را می‌گیرند».

وی در جریان فتح تهران یکی از فرماندهان و افراد موثر در اردوی سپهدار تنکابنی بود که ریاست مجاهدین گیلان را برعهده داشت و هم‌چنین یکی از اعضای مجلس عالی عزل محمدعلی‌شاه بود و باز جز کمیسیونی بود که برای مطالعه و و طرح تهیه خواست ملت ایران انتخاب شد. پس از فتح تهران توسط مشروطه‌خواهان، به پاس خدماتی که انجام داده بود، ‌در اولین کابینه بدون نخست وزیر( 26 تیر 1288) وی به وزارت پست و تلگراف رسید و در کابینه‌های اول و دوم سپهدار اعظم (9 تیر 1288) نیز این سمت را حفظ کرد. در اردیبهشت 1289ش از طرف سپهدار اعظم به وزارت عدلیه منصوب و در کابینه فرمانفرما (دی ماه 1294) مجددا وزارت پست و تلگراف در اختیار او قرار گرفت.

در سال 1294ش سپهدار اعظم (محمدولی خان تنکابنی) به لقب تازه سپهسالار اعظم ملقب گردید و فتح‌الله خان اکبر لقب سابق وی را برای خویش اخذ کرد و عنوان سپهدار رشتی یافت.

در کابینه‌های بعدی که با رئیس‌الوزرائی سپهسالار اعظم و وثوق‌الدوله تشکیل شدند، وزارت داخله به عهده فتح‌الله خان سپهدار اعظم قرار گرفت. ولی در کابینه دوم وثوق‌الدوله به عنوان وزیر جنگ معرفی شد. یکی از نقاط تاریک زندگی سیاسی فتح‌الله اکبر را باید نبرد و رویارویی با جنبش جنگل دانست. وی در هنگام تصدی وزارت جنگ مسئول نبرد با حرکت جنگل گردید و به نفع بیگانگان بر علیه هم وطنان خویش و میرزا کوچک‌خان جنگلی و یارانش دست به اقداماتی زد.

یحیی دولت‌آبادی در مورد شخصیت وی چنین می‌نویسد: «سپهدار اعظم فتح‌الله خان گیلانی شخص وطن پرستو نیکو فطرت است؛ اما اطلاعاتی را که لازمه زمامداری امروز یک مملکت می‌باشد با این همه محذورات داخلی و خارجی که موجود است، ندارد، به علاوه از خارجه‌ها محظور بسیار دارد. سپهدار به واسطه بذل و بخششی که داشته است، نامش در شمار رجال درجه اول مملکت برده می‌شود؛ اما از وقتی که املاک زیاد او در گیلان یغما رفته است، این خصیصه او هم از کار افتاده است و شاید همان نقصان دارائی به او جرات داده است که در این وقت بار چنین مسئولیت بزرگ را به دوش خود بگیرد».

نخست وزیری فتح‌الله خان

فتح‌الله خان در سال 1299ش پس از کناره‌گیری مشیرالدوله، با حمایت انگلیس، از طرف احمدشاه قاجار به رئیس‌الوزرائی انتخاب گردید. وی در مجموع دو کابینه تشکیل داد که کابینه اول وی سه ماه و دوره دوم دولت وی فقط چند روز دوام داشت.

فقط پنج روز از عمر کابینه دوم رئیس‌الوزرائی سپهدار اعظم گذشته بود که مقدمات کودتای سوم اسفند 1299ش اتفاق افتاد و رضاخان میرپنج با عده‌ای قزاق تهران را به تصرف درآورد و هم‌چنین موسسات دولتی را اشغال نمودند و در قصر مستقر شدند. به این ترتیب دوران رئیس‌الوزرائی دوم فتح‌الله خان هم به پایان می‌رسد. البته وی با پناه بردن به سفارت انگلیس، توانست با گرفتن تامین از ظرف انگلیس‌ها از سفارت خارج و به اروپا برود.

حضور در مجلس شورای ملی

فتح‌الله خان سپهدار اعظم هم‌چنین دوبار در طول حیات خویش به نمایندگی مجلس شورای ملی برگزیده شد،‌ یکبار در دور سوم از گرگان رود (طوالش) و بار دیگر در دور پنجم از طرف مردم رشت به وکالت انتخاب گردید.

وی پس از کودتا، به واسطه ثروت هنگفتی که داشت به زندگی شخصی و بی‌دردسری پرداخت و هر از چند گاهی مسافرت‌های خارجی را برای خویش ترتیب می‌داد، در این مدت طی دوبار مسافرت به اروپا مورد استقبال و احترام آقاخان (رهبر اسماعیلیه)‌ قرار گرفت.

سرانجام فتح‌الله خان سپهدار اعظم در نوروز سال 1317ش، در سن 81 سالگی در تهران درگذشت و در گورستان ابن بابویه به خاک سپرده شد.

عاقلی در شرح حال شخصیت وی چنین می‌نویسد: «فتح‌الله اکبر مردی ساده دل و از عوام و کم سواد بود و غالبا اسرار کابینه‌های مشروطیت که در آن عضویت داشت، توسط او فاش می‌گردیدند. نسبت به سیاست انگلستان در ایران همیشه روی موافق نشان می‌داد. زبان فرانسه را در جریان مسافرت‌های مکرر خود به خارج تا حدی فرا گرفته بود».

منبع : پژوهشکده باقرالعلوم

 

یک پاسخ ارائه کنید