لاجونئِن ترشَه اَش
به قلم و با پژوهش؛ محمود اصغری/ نویسنده کتاب نگاهی به مردم شناسی لاهیحان
بهار ولاجونئِن ترشَه اَش( بهارو آش تُرش لاهیجانی ها)
یکی از دورهمیهای سنتی زنان در لاهیجان، آن هم در فصل بهار که درختهای گوجه سبز( آلوچه) به بار مینشیند، ” دورهمی آش ترش پزان” بودو هم اکنون نیز کم و بیش در خانوادههای قدیمی و سنتی لاهیجان برپا میشود. پختن آش ترش( ترشه اَش) بهانهای برای دورهمی خانوادگی دوستان، آشنایان و همسایگان بوده است که در حاشیه آن گفتگو ها و تبادل تجربههای زندگی نیز جایگاه ویژهای داشت.
برای آش تُرش(تُرشه اَش)، موادی مانند برنج، سبزی آش، گوجه سبزو تُرش، سیر و حبوبات به ویژه، باقلای مازندرانی( پیله باقله) و گُلپر لازم بود
آش تُرش به همراه برگ سبز تُرب( تره تربب) و ماهی یا کولی شور( شوره کولی) مصرف میشد.
لاجوننئن تُورشه اَش ومهمونونه خَبراکونی(آش تُرش لاهیجانی ها و خبر کردن میهمانان)
خانوادهای که میزبان بود، از پیش، دوستان و آشنایان وهمسایگان و خویشاوندان دور و نزدیک را دعوت میکرد و از آن ها می خواست تا در روز موعود حضور به هم برسانند.
روز آش ترش پزان، در خانه میزبان، سر و صدا و گفتگو زیاد بود. بچهها هم مانند همیشه مشغول بازی کودکانه و هیاهو بودند.
به تناسب و تعداد مهمانان، دیگ های بزرگ ( تیان) تدارک دیده میشد و سفره بلند بالایی میگسترانیدند. با توجه به آن که خوراکیهای اشتها برانگیزی مانند آش تُرش، مورد علاقه زنان و دختران لاهیجانی است، کمتر اتفاق میافتاد که دعوت به آش تُرش خوران پذیرفته نشود. سر سفره، هنگام خوردن آش تُرش(تُرشه اَش) با تَره تورب ( تُروب تازه) و ماهی شور( شوره کولی)، سر و صدا زیاد بود و همگان با اشتهای کامل، مشغول خوردن میشدند و گب و گفت داشتند.
فصل بهارو میل به آش تُرش(بهار بَمَه، تُرشه آلوچه، تُرشه اَشکَه دوخونه)
گفتنی و جالب است که در فصل بهار، هنگام باردهی درخت گوجه سبز(آلوچه)، در بازار و فروشگاهها، هرجا که آلوچه تُرش (تورشه خَلی) وماهی نمک سود(شوره کولی) وتُرُب تازه (تَره توربْ) دیده میشد، ناخودآگاه این جملهها به زبان میآمد که؛ چی آلوچهای!(تورشه اَشه دو خونه)، یعنی چی گوجه سبزی( آش تُرش را صدا میزند). چی شوره کولیه( تُورشه اَشه دو خونه)،یعنی چی ماهی شوری( آرش تُرش را صدا میزند). چه تَره توربی( تورشه اَشه دوخونه). چه تُرُب تازهای( آش تُرش را صدا میزند)
آش تُرش پزان و دادو دَهَش های آن(تورشه اَش پَتَن و به دَرو همسایَن هَدان)
در کنار سفره گستردن و دعوت گیری از میهمانان برای خوردن آش تُرش، یکی از کارهای خوب و پسندیدهای که بیشتر خانوادههای لاهیجانی انجام میدادند، فرستادن آش ترش برای خانه کسانی بود که به دلایلی نمیتوانستند در مهمانی شرکت کنند.
بعضی از مهمانان هم هنگام بازگشت، کاسه ای آش تُرش با خود میبردند و به عنوان شوخی میگفتند؛ “بخور و ببر“، یعنی هم خوردیم و هم میبریم.
مثل همیشه میزبان هم در تعارف پاسخ میداد ؛ ناقابل است. به گویش لاهیجانی میگفت؛ “قابل ندانه، بَلامیسر” . یعنی “بلای تو به سرم بخورد، ناقابل شمارا ندارد.“
امروزه، برای کسانی که آن دوران دورهمی های سنتی را پشت سر گذاشتهاند، بازآفرینی خاطرههای شیرین روزگارانی سرشار از صفا و همدلی و مهربانی است.
عطر چای بهاره لاهیجان، در دورهمی آش تُرش پزان(تورشه اَش پَچی و لاجونه چایی)
روزگارانی که دادودهش، رسم راه خانوادهها بود و سایه همسایه و خویشاوندان، امنیت و آرامش را به ارمغان می آورد، در حالی که مهمانان در حال خوردن آش تُرش بودند، کتری روی منقل( وسیله گرم کردن اتاق و غذا) قُل- قُل میکرد و طعم و بوی خوش چای لاهیجان، مشام باشندگان را نوازش می داد، به راستی نوشیدن چای با رنگ و بوی دلپذیر بعد از خوردن آش تُرش خوشمزه، خیلی میچسبید.
بعد از ساعتها گپ و گفتگو، لبخند و همنشینی، میهمانان، یکایک خانه میزبان را با یک سبد خاطرههای شیرین، ترک میکردند و شاید فردا یا چند وقت دیگر نوبت یکی دیگر از آن ها بود که به بهانهای دیگر، دیگران را به همنشینی و دورهمی فرا بخواند. آن هم برای نذری پزان، سمنوپزان یا آش ترش پزانی دیگر.
به راستی باید قدر یکدیگر و با هم بودن را بدانیم و دستهای مهربان را به هم دهیم و خاطرههای شیرین و به یاد ماندنی بیافرینیم.