پروفسور مجید سمیعی

پروفسور مجید سمیعی در مرداد ماه سال ١٣١۶در شهرستان رشت در خانواده ای فرهنگی چشم به جهان گشود وی پس از اتمام دوران متوسطه در کشور در سال ١٣٣۵برای ادامه تحصیل به خارج از کشور سفر کرد

ودر آلمان غربی ساکن شد وتوانست در رشته بیولوژی وپزشکی در دانشگاه به تحصیل مشغول شود وادامه تحصیل وتخصصش را در رشته جراحی مغز و اعصاب تحت نظر پروفسور کورت شورمن تکمیل واعتلاء بخشد وسرانجام در سال ١٣۴٩دراین رشته حائز شد .

اودر سال ١٣۵١به درجه پروفسوری جراحی مغز واعصاب نایل شد واز آن جا که جراحی مغز به دلیل فوق العاده پیچیده بودن آن وارتباط با اعصاب حسی و حرکتی در سایر اندام ها به خصوص صورت تاثیرداشت و انجام عمل جراحی نیز با عوارضی همراه بوده همین عامل موجب شده تا او برای رفع این نقیصه و بخشیدن زندگی سالم و کاهش آلام ورنج همنوعانش دست به مطالعات گسترده ای در خصوص ساختار پیچیده مغز بزند تا بلکه روشی بیابد تا هم عوارض عمل جراحی پس از مغز کاهش یابد وبه صفر برسد وهم این که انسان ها به زندگی توام با سلامت باز گردند .

داستان چنین رقم خورد که توانست در پی سلسله مطالعات و تحقیقات علمی ، نخستین جراحی میکروسکوپی مغز را در سال ١٣۵۶در دنیا ابداع و به سرانجام برساند و پشت بند آن هم وی اولین پزشکی بود که توانست عمل جراحی قاعده جمجمه را در دنیا ابداع کند ، که مورد توجه جراحان تراز اول دنیا قرار گیرد .
پرفسور مجید سمیعی چهره ماندگارسال ١٣٨۵ که روز ٢٢آبان ماه معرفی شد از استادان برجسته جهانی است که شرح حال ایشان در پی می آید :
عطش پروفسور به خدمت وصفتی هم چون خورشید واقیانوس داشتن موجب شد تا در و گهرهای دانش و تجربه خویش را درقالب برگزاری ها ی دوره های آموزشی به دیگر جراحان دنیا انتقال دهد .
برای ایرانیان دنیا وجمهوری اسلامی ایران همین بس که با همت پروفسور سمیعی امروزه در تمام کشور های جهان انجمنی تحت عنوان جراحان قاعده جمجمه با ١٢٠٠جراح حاذق تشکیل شده که هر سال در قالب کنگره علمی ، جراحی قاعده جمجمه مغز از طریق ویدئو پروژکشن به شاهد آخرین دستاوردهای علمی جراحی پروفسورهستند و با استفاده از دوربین های مدار بسته به صورت مستقیم عمل جراحی وی را مشاهده و باتکنیک های جدید پزشکی و آموزشی می بینند .
پروفسور سمیعی که دردهه ١٣۵٠تصمیم گرفت تخصصی ترین بیمارستان جراحی مغز را در شهر هانوفر آلمان که معماری آن شبیه مغز انسان است را تامین کند و خوشبختانه در این کار هم موفق شد .پروفسور سمیعی در سال ١٣۶٧کرسی جراحی مغز واعصاب هانوفر آلمان را پذیرفت وهمزمان با عنوان ریاست فدراسیون جهانی انجمن های قاعده جمجمه برگزیده شده در این سال صدراعظم آلمان به پاس خدمات وی د رجراحی مغز واعصاب نشان درجه یک دولت آلمان غربی را به وی اعطا نمود .
پروفسور سمیعی ، در خصوص این که مهم ترین اهدافش از آموزش متخصصان ایرانی چیست گفت :« می خواهم تازه های پزشکی در زمینه مغز واعصاب هر چه سریع تر به کشور عزیزم ایران منتقل شود .»
شده که هر سال در قالب کنگره علمی ، جراحی قاعده جمجمه مغز از طریق ویدئو پروژکشن به شاهد آخرین دستاوردهای علمی جراحی پروفسورهستند و با استفاده از دوربین های مدار بسته به صورت مستقیم عمل جراحی وی را مشاهده و باتکنیک های جدید پزشکی و آموزشی می بینند .
آیت ا… صادق احسانبخش در کتاب دانشوران و دولتمردان گیل و دیلم می نویسد: «پروفسور سمیعی پس از ترور (من) در سال ١٣۶١ در بیمارستان قلب به عیادتم آمد و پیشنهاد نمود به آلمان بروم تا شاید بتواند عصب هایم را که قطع شده بود پیوند میکروسکوپی نماید. با اینکه ٧٠ درصد نقص عضو داشتم پس از بیرون آمدن از بیمارستان دو سال بعد به آلمان رفتم و مورد عنایت خاص شان قرار گرفتم. خون ایرانی در کالبد پروفسور، او را واداشته بود که بسیاری از بیماران نقص عضو مغزی و غیر مغزی که به آن دیار عزیمت می کردند ایشان چون پدر و برادری مهربان از آنها عیادت می کرد و در صورت لزوم عمل جراحی می نمود. هنگام عمل جراحی صدها خبرنگار و فیلمبردار از در و دیوار بیمارستان عکس برداری می کردند. پروفسور سمیعی سالن مداربسته ای را کنترل می کند که ده ها جراح مغز از گوشه و کنار جهان حرکت دست پروفسور سمیعی را در نوع عمل می بینند. پروفسور سمیعی نسبت به گیلان علاقه ی شدیدی دارد وگاه گاه به گیلان سفر می نماید.وی در نوروز ١٣٨٧ به همراه برادرزاده خود محمد که برای درمان در تهران به سر میبرد وتمام تعطیلات خود را صرف او نمود واز همسر و فرزندان خود دور بود که این کار پرفسور قابل تقدیر است لازم به ذکر است که از تمام کشورها از ایشان برای عمل جراحی دعوت می شود».

خاندان سمیع

این خاندان از «حاج سمیع» نام گرفته است. « حاج سمیع » فــرزند محمد حسین، بازرگان معتبر مقیم تبریز بود. او در عهد سلطنت نادرشاه افشار از طرف پدر مأمور تمشیت امور بازرگانی در گیلان شد و به شهر رشت که مرکز ایالت بود، عزیمت کرده و مقیم شد و در کار تجارت پایه و مایه عظیم یافت، به گونه ای که محسود کسان شد و زبان سعایت در حق او گشودند تا جایی که عادل شاه برادر نادرشاه او را مغضوباً به خراسان احضار کرد و میل بر چشمش کشید و از دو چشم کورش کرد. پس از گذشت زمانی شاه با وی بر سر مرحمت آمد و او را اکرام و اشفاق به گیلان باز گرداند. حاج سمیع در قزوین دختری از طایفه ی ضرابی ها را به حباله ی نکاح در آورد که از او هشت فرزند ذکور و چهار دختر یافت که عموماً در رشت به دنیا آمدند. نام پسران: ١ـ محمد حسین ٢ـ حاج میرزا محمد ٣ـ حاجی میرزا مهدی ۴ـ حاجی میرزا باقر ۵ـ حاجی میرزاحسن ۶ـ حاجی میرزامحمدعلی معروف به حاجی میرزاجانی ٧ـ حاج میرزا رفیع ٨ـ میرزا موسی نایب که کهتر برادران بود. بزرگترین برادر میرزا محمدحسین هم نام جد خویش بود که وی را میرزاآقابابا نیز می خواندند.

حاج میرزاسمیع برحسب معمول زمان که مقرر بود هر یک از بزرگان گیلان فرزندی از فرزندان خود را به خدمت امیرهدایت خان فـومنی بگمـارند، میرزا محمدحسین را نامزد خدمتگزاری کرد که وی را علی الرسم با اسلحه به حضور برده و معرفی کردند. آقامیرزابابا عریضه ای به حضور امیر عرضه داشت که وی را به خدمت دیگری بگمارد، زیرا که به فن جنگ آشنا نیست. به شرح نامه ی «حسین سمیعی» (ادیب السلطنه) که به خط وی باقی مانده و پس از گراور چاپ شده است، آقـامیرزابابا ابیاتی از سیدجـلال عضـد وزیرزاده امیر مبارزالدین محمد مظفر درعریضه خود گنجانده، بدین مضمون:

چار چیز است که گر جمع شود در دل سنگ

لعـل و یـاقـوت شـود سـنگ بـدان خـارایی

پاکــی طـینت و اصـل گـهــر و اسـتعــداد

تربیــت کــردن مهــر، از فلــک مینـایـی

در من این هر سه صفت هست ولی می باید

تـربیـت از تـو ، کـه خـورشـید جهان آرایی

امیرهدایت خان که مردی ادب دوست بود، او را از جرگه ی تفنگچیان خارج کرد و در سلک خدام مخصوص خلوت خویش درآورد که تا پایان دوره ی امارت در خدمت آن امیر به سر برد و پس از قتل وی دستگـیر شد که به حضـور آغامحمدخان پادشاه قاجار بردند. بدواً مورد عتاب قرار گرفت و بعداً عنایت شد که به فرمان پادشاه به خدمت سلیمان خان اعتضادالدوله که مأمور گیلان شده بود، مشغول شد.

از او و سایر فرزندان حاج سمیع، فرزندان زیادی به جای ماندند که بعضاً در دستگاههای دولتی به مقامات عالیه نایل شدند و برخی نیز در زمره ی مالکان بزرگ درآمدند و عموماً نام خانوادگی سمیعی را انتخاب کردند و بعضی از شاخه های آن خانواده نام یا شهرت پدر را نیز بر کلمه ی سمیعی افزوده اند، مانند: نبیل سمیعی، رییس سمیعی، مستوفی سمیعی، رحمت سمیعی، نجد سمیعی، ساعد سمیعی، اسدی سمیع، حمید سمیعی، ادیب سمیعی، میراب سمیعی، ابتهاج سمیعی، نصیر سمیعی و غیره. از متمکنین این خانواده مسجد و مدرسه و موقوفاتی به جا ماند با نام حاج سمیع یا حاج میرزابابا که عواید آن به مصرف تعزیه داری و کمک به طلاب یا اموری که از نظر واقفانش خیر بوده، می رسیده است. از این خاندان افراد زیادی مدارج عالی علمی را پیموده اند؛ دکتر حسـن سمیعی (١٣٣١ ـ ١٢٨١ شـمسـی)، حسن خان سمیعی متخلص به سام (وفات ١٣٣٨ شمسی)، حسین سمیعی (ادیب السلطنه) متخلص به عطا (١٣٣٢ـ١٢۵۴ شمسی)، عنایت الله سمیعی (١٣١۶ـ١٢٧٠شمسی)، پروفسور مجید سمیعی که معروفترین آنها در زمان حاضر است، از این خاندان سرشناس هستند.

آثار

مقالات: بیش از ٢٠٠ مقاله ی علمی در خصوص دستگاه عصبی مرکزی و محیطی. کتابها: برش نگاری پنوموآنسفال ـ جنبه های نوین اعصاب محیطی ـ اعصاب جمجمه ای ـ ضربه های وارد بر قاعده ی جمجمه ـ جراحی در ساقه ی مغز و بطن سوم و اطراف آن دو ـ جراحی قاعده ی مغز ـ ضایعات اعصاب محیطی ـ جراحی منطقه ی زین ترکی و سینوسهای پیرامون بینی جراحی مننژیم قاعده ی مغز ـ جراحی کلیوس ـ روشهای نوین بازسازی استخوان ـ دوخت عروق و اعصاب و نیز پیوند در جراحی پلاستیک و جراحی ترمیمی ـ جراحی قاعده ی مغز ـ اطلس جراحی قاعده ی جمجمه.

کتب تالیف شده :
Pneumoenzephalo-Tomographie
Aspects Modicales de la Chirurgie des Nerfs Periphriques
The Cranial Nerves
Traumatology of the Skuall Base
Surgery in around the Brain Str
M and the Third Ventricle
Scull Base Surgery
Nerve Lesions Modeme Verfahren der Rekonstruktion von
knochenstrukturen Gefab-und Nervennaht sowie Peripheral
Proceeding of the ١ international Skull Base Congress
Surgery of the Sellar Region and Paranasal Sinuses
Surgry of Skull Base Meningiomas
Surgery of the Clivus

یک پاسخ ارائه کنید