اَمَرَش= اَمَلَش

با این مقاله و مقاله اَملش سرزمینِ اَمَر متوجه خواهید شُد سرزمینِ اصلیِ آمارد‌ها بنامِ املش بوده است، و اینکه نام املش به معنی سرزمین آماردهاست،
اینکه آمارد به چه معنی ست؟ در خود مقاله ببینید یا بخوانید.

چاپ شده در رویِه صفحۀ ۴۰ فصل نامه ی آوای املش، سال هشتم، شماره سی و یکم، تابستان۱۴۰۰

املش (به فتح الف و میم و لام)؛ که برپایۀ واکاویِ استادِ دانشمند عبدالرحمان عمادی اَمَرَش بوده است (نه اَمْرَش برابر با اَمْلَش به سکون میم)، رجوع کنید به صفحۀ۱۸۰ دیلمون پارسی
اَمَرَش= اَمَلَش به معنی سرزمینِ انوشکی و جاودانی و جاودانگی و نامیرایی و بی‌مرگی ست، و بخش نخست کلمه هم معنی اَمُرداد و آمُل و آمارد و انوشگ و اَمیره است . این نام یادآور سرزمین اصلی مَردها(=اَمَردها) می باشد.
به خطِ پهلوی اَمَرَش اَمَلَش هم خوانده می شَوَد؛ که در دیلمی این تبدیل ر به ل بسیار زیاد است؛ اَمَرَش از ترکیب اَمَر به اضافۀ اَش که پسوندِ مکان ساز می باشد ساخته شده است (رجوع به صفحۀ ۱۷۹ و ۱۸۰ دیلمون پارسی)؛ در واقع اَمَرَش که امروزه اَمَلَش گفته می شَوَد اشتن یا همان استنِ اَمردها یا همان مَردها می باشد، یا از جایگاهایی که اَمردها(=مردها) در آنجا ساکن هستند.
بسانِ بسیاری از کلمات دیلمی که دال=د از واژه انداخته می شَوَد: اَمَرد با حذف دال=د اَمَر نوشته می شَوَد که در بخش نخست کلمۀ اَمَرَش(=اَمَلَش) آمده، و اَمَر هم معنای آمُرد است، که با انداختنِ دال=د: آمُر نوشته می شَوَد و در خطِ پهلوی آمُر برابر است با آمُل.
آمُرَه=آمُلَه: نامِ دخترِاشتاد دیلمی از اَمَلَش(=اَمَرَش) بوده که شهرِ آمُل(=آمُر) ِ طبرستان یا مازندران کنونی یادگار اوست و از این کلمۀ آمُرَه برابر با آمُلَه: واژۀ عشق و مهر در زبان های لاتین هستی گرفته است که داستانِ آمُلَۀ دیلمی را جاودانیاد عمادی در کتابِ دیلمون پارسی به خوبی تشریح کرده است (رجوع کنید به صفحۀ ۱۵۱ تا ۱۸۳ دیلمون پارسی)
مَرد از مَرَتَ می آید و در معنای فناپذیری و مردن می باشد و نفی مرد یعنی اَمَرد: زایش و نامیرایی ست و برابر با معنی زَن و مادر می باشد.
به راستی که اَمَرد که در دیلمی اَمَرْت و آمُرْت گفته می شُد نامِ زنانه ای بوده و مفهوم جاودانی و جاودانگی می دَهَد، و نامواژۀ اَمَرَش= اَمَلَش مربوط به کیش مهر و پیش از آن دوران مادر سالاری در سرزمین البرز کوه است.
اَمَرت از زبان‌های ایرانی وارد عربی شده و بصورت امرات بکار می رود و در مواردی چون همسر عزیز، همسر نوح، همسر لوط و همسر فرعون بصورت امرأه در قرآن آمده است. که می تواند اشاره ای به دوران مادر سالاری در پیشینه ی فرهنگی آن مردمان هم باشد.
منابع:
_عمادی، عبدالرحمان، (۱۳۹۲)، دیلمون پارسی و دیلمون پالوی، نشر آموت، چاپ اول؛
_مقتدر، غلامحسین، (۱۳۶۲)، جنگهای هفتصد ساله ایران و روم، ناشر دنیای کتاب، چاپ اول

برداشته شده از کتاب جنگهای هفتصد ساله ایران و روم از غلامحسین مقتدر

مقالات ابوذر ملک‌پور(pdf)

اَمَرَش= اَمَلَش
اَملش سرزمینِ اَمَر= نامیرا و جاودانیان
مرداویج جَبَلی = دیلمی
وجه تسمیه برخی از آبادی‌های املش

یک پاسخ ارائه کنید