خاطرات امانالله زندش
خاطرات امانالله زندش
از مجاهدین جنگل
به کوشش: هومن یوسفدهی
نشر شیرازه، ۱۴۰۲
اندک زمانی بعد از چیرگی روسها بر قلمرو ایران در قفقاز در اواسط قرن نوزدهم، مقامات روسیه برای بهدست آوردن تصویری از حوزههای فتحشده، هیئتهایی را به خانات قفقاز اعزام داشتند؛ آنچه در این مجموعه ارائه میشود، گزارشی است مبتنی بر اسناد آرشیوهای روسیه و در درجهٔ اوّل گزارشی که ایوان شوپن پس از یک دورهٔ سهساله در ایروان تهیه کرد.خاننشین ایروان در عصر قاجار را در عینحال میتوان گزارشی از چگونگی حکمروایی قاجار و در این مورد بخصوص حکمروایی حسین خان سردار بر ایروان نیز دانست که بهنظر میآید ترتیب نامناسبی نیز نبوده است و در ادارهٔ امور موفق بود، هرچند در مجموع و در قیاس با تهدید سهمگینی که از طرف روسیه قلمرو ایران را تهدید میکرد مسائلی از این دست دیگر نمیتوانست در سرنوشت قفقاز مؤثر واقع شود.
فکر کنید یک پسربچه ۱۵ ساله تالش در سال ۱۲۹۸ خودش را میرساند به جنگل و میخواهد مجاهد شود. میرزا میگوید «برار جان! این قابل به تفنگ نیست و نمیتواند خودش را اداره بکند»؛ ولی همین پسر کمسواد و زباننفهم و سرتق (به روایت خودش!) نه فقط قابل به تفنگ میشود و خود را اداره میکند، بلکه کاری میکند که دهها نویسنده و روزنامهنویس جنگل نکردهاند: روز به روز خاطراتش را مینویسد و با دقت نگهداری میکند تا ۱۰۲ سال پس از خاتمه کار جنگلیان به ما برسد!
حدود ۳۰۰ صفحه از ۷۷۴ صفحه کتاب به دو سه سال پایانی جنگل و چند سال پس از آن اختصاص دارد: روایتهایی نزدیک، بیواسطه و جذاب از زندگی روزمره میرزا و سایر مبارزان و سپس بازماندگان جنگل و مناسبات آن روزگار.
منبع: نشر شیرازه – کانال جنگل(مسعود جوزی)