چهارشنبه سوری در لاهیجان؛ از دیرینه زمان1
به قلم و با پژوهش؛ محمود اصغری/ نویسنده کتاب” نگاهی به مردم شناسی لاهیجان” و واژه نامه گویش لاهیجانی-فارسی” لاجونی گَب“
١- چهارشنبه سوری در لاهیجان؛ از دیرینه زمان
لاجون و کول کوله چارشمبه ( لاهیجان و چهارشنبه سوری)
پیشواز نوروزونوسال؛ قدیمی لاجونئِنه داب( اسقبال از نوروز و سال نو؛آداب و رسوم لاهیجانی ها، از دیرینه زمان)
با نگاهی به ژرفای فرهنگ و تمدن ایرانیان، جشنها و مراسم آیینی دیرپایی وجود دارد که هر یک از دیدگاه ایران شناسی، تاریخ شناسی، مردم شناسی و زیبایی شناسی، جایگاه ویژهای دارد. رسمها و جشنهایی که نیاکان خِردگرای ما، آن ها را بنیاد نهاده اند و خاطرههای شیرین و زیبایی را برای ایرانیان آفریده اند.
برگزاری هر رسم و آیینی در بین اقوام و گوناگون و خُرده فرهنگهای مختلف با شیوههای خاصی اجرا میشود.
از جمله این جشنها، جشن چهارشنبه سوری( جشن سوری)، یا( کولْ کوله چهارشنبه) در لاهیجان، مورد بررسی قرار گرفته است.
کول کوله چارشمبه بَدَر
کوره بدر، اِرَه بَدَر
نیکبَت بوشون، شادی و روشنایی بَه
٢- مبانی پیدایش جشن چهارشنبه سوری در ایران باستان
تردیدی وجود ندارد که ایرانیان باستان، در آستانه بهار، جشنی به نام( جشن سوری) داشته اند.
در این جشن، ایرانیان به بهانه پذیرایی از فَرَوَهَرها (فروزههای ایزدی) که همزادان پاک سرشت آدمیان بوده اند، خانههای خود را می آراستهاند و آن گونه که رسم است، “خانه تکانی” میکردند.
در این میان آنان با “آتش افروزی”، از یک سو خانه را “گند زدایی” مینمودند و از سوی دیگر با روشن کردن شعلههای آتش، در بام خانهها، این همزادان را به خانههایشان راهنمایی میکردند.
از دیدگاه ایرانیان باستان، افروختن آتش، به معنای راه یافتن به روشنی دل و روح بود ونشانی از وجود یزدان پاک به شمار میآمد.
درباره پیشینه آئین جشن سوری، روایتهای بسیاری موجود است، اما در پویایی و دیرپایی این رسم کُهن، همین بس که نه تنها یادگاری است ارزنده از تاریخ پرفراز و فرود ایران، بلکه یادآور جشنها، شادیها و پیروزیهای اقوام ایرانی گذرگاه زمان است.
در واقع فلسفه جشن سوری( جشن چهارشنبه سوری)، این بود که با روشن کردن آتش بر فراز بام خانهها و جای جای سرزمین ایران وایران فرهنگی(جهان ایرانی)، راه بازگشت فَرَوَهَرهای درگذشتگان را به خانه خویشاوندان روشن میکنیم.
ایرانیان باستان با فرهنگ خِرد بنیاد، بازگشت فَرَوَهَرهای درگذشتگان، این فروزههای ایزدی را باور داشتند و از این روطگ، خانه را پاک میکردند (خانه تکانی) و به نوسازی، نورافشانی، زیباسازی وسفره آرایی میپرداختند تا فَرَوَهَرها را خوشنود سازند.
کول کوله چارشنبه به دَر
کوره بدر، اِره بَدَر
جون ساق بَبین عزیزون
٣-جشن چهارشنبه سوری از دیدگاه پاره ای از پژوهشگران تاریخ و فرهنگ ایران
از سوی دیگر به باور” استاد ذبیح بهروز”، در کتاب “تقویم و تاریخ در ایران”، چهارشنبه سوری، جشنی است مانند بیشتر جشنهای ایرانی که با “ستاره شناسی” بستگی تام دارد و مبدا همه حسابهای علمی تقویمی به شمار میرود. در سال ۱۷۲۵ پیش از میلاد، زرتشت، گاهشماری جهان را تنظیم و کبیسه پدید آمده در آن سال را جزو گاهشمار تاریخ محاسبه، ثبت نمود و تاریخ کُهن را درست و منظم کرد.
به نظر ایشان، در همان سال، شبی که تاریخ اصلاح شده است، به یادبود آن، همه ساله، مردم ایران جشن بزرگ برپا کرده و با آتش افروزی، به شادمانی میپرداختند و یادمان اصلاح تاریخ تاکنون، به عنوان شب جشن سوری (چهارشنبه سوری) باقی و جاری مانده است.
بر پایه پژوهشهایی که در مورد گاهشماری صورت گرفته است، آن گاه که جشن سوری پدید آمد، واژه “چهارشنبه” نبوده است، زیرا در گاهشماری ایران باستان، هفته و نام روزهای آن مانند، شنبه، یکشنبه و آدینه نبوده و هر سال ۱۲ ماه و هر ماه ۳۰ روز و هر روز از ماه، نامی داشته است، مانند نخستین روز ماه که “اورمَزدروز” و دومین روز ما، “و هومَن روز” بوده است و نام روزهای ماه، در روزهای ماه های دیگر سال هم تکرار میشد.
بنابراین عبارت” چهارشنبه سوری” در دورههای بعدی تاریخ به جای” جشن سوری” به کار برده شده است.
“استاد هاشم رضی”، پژوهشگر برجسته اوستا و گاتاهای زرتشت، در کتاب “گاهشماری و جشنهای ایران باستان” اشاره میکند که در میانه سده چهارم هجری، از این جشن و چگونگی برپایی و هنگام آن، آگاهیم که در زمان” منصور بن نوح سامانی”، این جشن برقرار بوده است.
آن گونه که از این سند تاریخی برمیآید، “شب سوری” به جای” چهارشنبه سوری” نام برده شده است و آن را رسم و آیین کُهن ایرانیان و هنگام برگزاری آن را، پیش از پایان سال ذکر کردهاند.
“استاد هاشم رضی”، تاریخ برگزاری جشن سوری را در ایران باستان، ازسه هنگام بیرون نمیداند:
– شب بیست و ششم از ماه اسفند( نخستین شب از پنجه کوچک) -نخستین شب از ۱۰ شب و روز فروردگان – نخستین شب پنجه بزرگ یا” پنجه ره” که ۵ روز کبیسه است.
در گاهشماری ایران باستان، سال ۳۶۵ روز بوده است که شامل ۱۲ ماه ۳۰ روزی و۵ روز باقی مانده” پنجه بزرگ” خوانده میشد و ۵ روزه آخر ماه اسفند را نیز “پنجه کوچک” می گفتند.
بنابراین جشن سوری( چهارشنبه سوری)، ریشه در ژرفای تاریخ و تمدن کُهن ایرانیان دارد و در روزگاران بعد، تغییرات و دگرگونیهایی در آن پدید آمده است.
کول کوله چارشمبه بَدَر
کوره بدر، اِره بَدَر
از اَتَشه رو بپریم و روشَنه به اَمِه زیندیگی بَریم
شَمِه جون ساق بَبون
۴- واژه شناسی” سوری” درجشن چهارشنبه سوری(جشن باستانی سوری)
“سور” در زبان پهلوی به معنای” سرخ” است و سوری به معنی سرخ رنگ است. در فرهنگ عمید( صفحه ۱۲۴۵) آمده است؛ سور به معنی سرخ، سرخ رنگ، چیزی که به رنگ سرخ باشد.
آتش هم به رنگ سرخ است و از آنجا که در جشن سوری، آتش افروزی میکنند و این جشن از جشنهای آتش است، جشن سوری گفته میشود.
در گذشته جشن چهارشنبه سوری در استان چهارمحال و بختیاری به” جشن چهارشنبه سرخی” معروف بود( جام جم، ۲۴ اسفند ۱۳۸۹)
“سوری” در ادب فارسی به معنای شادی و خوشحالی همراه باسور و سرور است.
در فرهنگ فارسی معین( صفحه ۱۹۴۹)، سور به معنی جشن، ضیافت و مهمانی آمده است.
در فرهنگ فارسی معین (صفحه ۱۳۲۴)، آمده است؛ آخرین چهارشنبه هر سال شمسی، در عصر این روز، بوتههای خار را مشتعل کنند و از روی آتش پرند و گویند؛ “سرخی تو از من، زردی من از تو” و این عمل را شگون گیرند.
گفته اند؛ که” سرخی”، نماد سلامتی، شادابی و”زردی”، نماد بیماری و سستی است.
در ایران باستان، شب جشن سوری، در بالای کاخ سلطنتی و بر روی بام خانهها، خرمنی از آتش روشن میکردند و با آتش افروزی، به نیایش و شادمانی میپرداختند.
شَمه چارشمبه سوری مووارک بَبون
همَش تندرست و دلخوش بَبین
عَیده سال مووارک
۵- فلسفه آتش افروزی در ایران باستان
به قلم؛ محمود اصغری،نویسنده کتاب” نگاهی به مردم شناسی لاهیجان” و واژه نامه گویش لاهیجانی-فارسی” لاجونی گَب”
فلسفه آتش افروزی در ایران باستان ١-روشن کردن آتش، روشناییبخش و راهنمای راه فَرَوَهَرهای درگذشتگان به سوی خانه و خویشاوندان بوده است. ٢-آتش، نماد پویایی، زیبایی، گرمایی و درخشندگی است.
٣- آتش به رنگ سُرخ، نماد شادابی، سلامتی و تندرستی است.
۴- آتش، پدیدهای تاثیرگذار در پیشرفت تمدن بشری بوده است.
۵-آتش ،پاک و پاک کننده است.
۶- آتش، ورجاوند( مقدس) و نورو روشنایی آن، نمادی از نور پایای اهورایی بوده است.
٧-آتش( آذر)، روز نهم از هر ماه خورشیدی و ماه نُهم از سال خورشیدی است.
٨- آتش( آذر)، در گاهشماری اَوستایی، بعد از اهورامزدا و اَمشاسپندان آمده است.
٩-به باور ایرانیان، افروختن آتش، سبب ناپدیدی بیماری، فقر، بدبختی، ناکامی و بدی ،به عنوان آثار وجود اهریمن است.
١٠- آتش افروزی، کنایه از راه یافتن روشنی معرفت در دل روح است.
۶-چهارشنبه سوری در لاهیجان(لاجونه کول کوله چارشمبه)
شهر لاهیجان نیز مانند دیگر شهرها و روستاهای گیلان و همه جای ایران، در غروب واپسین سه شنبه سال، مراسم و آیینی کهن، با نام محلی” کولْ کولَ چارشمبه” برگزار میکند.
چهارشنبه سوری (کولْ کولَ چارشمبه)، همیشه برای لاهیجانیها، مانند همه مردم ایران، روز خاطره آفرینی بوده است.
روز آتش افروزی و پریدن از روی آن، روز آجیل مشکل گشا، روز بخت گشایی، روز بازارهای پر هیاهو و تکاپوی محلی، روز فروشندگانی که اسپندهای رنگارنگ را دود کرده و میگویند؛ ” آتیلا کون، باطلَه کون”، روزخرید گَمَجهای سبز و فیروزهای، روز شوق و امید برای فرارسیدن سال نوو لباسهای تازه و عیدانه مادربزرگ و پدربزرگ و مانند این ها بوده است.
در کوچه پس کوچههای قدیمی شهر لاهیجان مانند کاروانسرابر (کَامَسه بَر)، خمیر کلایه( خومَرکَلا) ،پُرده سر،شعربافان( شورامَحَله) ، اردو بازار، گابُنه ، اَمیر شهیدودیگر محلهها، کولوش(کاه)، ساقه خُشک شده برنج را در ۳، ۵ یا ۷ خرمن، آتش میزدند و از روی آن میپریدند و میگفتند؛
“کول کوله چارشمبه بدر، کورَه بَدَر، اِرَه بَدَر”
مراسمی از این گونه که با شادمانی و شور برگزار میشد و حال و هوای هیجان انگیزی داشت.
چهارشنبه سوری های کودکی های مان، همیشه خاطره های نوروزی ماندگاربرای ما است.
٧-چهارشنبه سوری از دیدگاه زنده یادابراهیم فخرایی درکتاب” گیلان در گذرگاه زمان”
زنده یاد” ابراهیم فخرایی” در کتاب “گیلان در گذرگاه زمان”، نوشته است: رسم است که به عنوان پایان یافتن مشقات هر سال و فرا رسیدن عید نوروز، در شبهای چهارشنبه آخر سال، کُلوش (ساقه خشک برنج) و هر چیز قابل اشتعال را در فواصل معین خرمن کرده و در غروب و آفتاب آتش بزنند و زن و مرد و پیر و جوان از روی آتش پریده و بگویند؛
“گول گول چهارشنبه،
به حق پنجشنبه،
زردی بَشه،
سُرخی بایه”
یعنی؛
“ای شعله آتش چهارشنبه،
به حق پنجشنبه،
زردی و ضعف و بیماری رخت بربندد، نوبت سرخی، نشاط، خرمی فرا رسد، دوره نکبت، ناکامی و بیچارگی به سر آید
دولت و اقبال روی نماید.”
البته فرازهایی که از نوشته زنده یاد ابراهیم فخرایی استناد شده است به گویش گیلکی گیلان باختری است و مردم گیلان خاوری و لاهیجان، همان عبارات را به گویش خود بیان میکنند.
٨-رسم های کُهن شهروندان لاهیجانی/ از دیرینه زمان/عنوان های آداب و مراسم چهارشنبه سوری در لاهیجان
١.آتش افروزی(کولَش آتش زِن)
٢.جایگاه خاکستر کاه آتش چهارشنبه سوری(خاکسترکول کولَ چهارشمبهَ،داره جیر فودَن)
٣.اسپند دود کردن(سپند دود گوذَن)
۴.بازار چهارشنبه سوری(کول کولَ چارشمبه بازار)
۵.بخت گشایی(بخت واگودَن)
۶.کوزه شکنی(کوزه شیکینِن)
٧.فالگوش ایستادن(فالگوش ایسَن)
٨.فالَ کوزه گرفتن(فالَ کوزه گیتَن)
٩.آجیل مشکل گشا(کول کولَ چارشمبه بیحابیجی)
١٠.پُختن خورشت تُرش تَره(تُرشه تَره چاگودَن)