نگاهی به محتویات آثار “ویلمیر خلبنیکف”
نگاهی به محتویات آثار “ویلمیر خلبنیکف”، شاعر انقلابی شوروی سابق و حضور وی در گیلان
دکتر فریدون شایسته
وی تحت تأثیر شعارهای عدالت، آزادی و برابری انقلاب ۱۹۱۷میلادی روسیه گردید و در سال ۱۳۰۰ خورشیدی، برابر با۱۹۲۱میلادی ،از باکو به گیلان آمد و یکی از شاهدان عینی رخدادهای ماههای پایانی نهضت جنگل بودهاست.
رهبری جنبش جهانی کمونیستی ،برای سرنگونی نظامهای سرمایهداری در سراسر جهان،هدف بینالملل کمونیستی یعنی کمینترن بود،تادر پی آن، دیکتاتوری پرولتاریا،تحقق یابد. از بین رفتن طبقات اجتماعی و برابری سوسیالیسم در جهان را، هدف سازمان و کمینترن میدانستند.آنان میگفتند:نهضت جنگل، آماده یک انقلاب سوسیالیستی است، پس باید به نهضت ورود کرد و از آن، بهعنوان ابزاری برای برانگیختن انقلاب در سراسر ایران بهره گرفت.
بلشویکهای انقلابی، بر این باور بودند که رخداد یک انقلاب سوسیالیستی در ایران، روی مسلمانان سایر کشورهای شرقی تاثیر نهاده و آنها را به جریان انقلاب سوسیالیستی میکشاند.ایران، بهمنزله کلید شرق و دروازه ورود به هندوستان هم بود.بلشویکها هم، ضمن نخستین ورود خود به نهضت جنگل،سرنگونی میرزا کوچک را بهعنوان نماد ناسیونالیسم در سر داشتند.
نامه میرزا به لنین، گواه همین وضعیت است ،که میرزا،از افراطگری بلشویک ها،شکایت کردهاست.
سیاست بلشویکها، از ابتدای ورود به نهضت جنگل تا پایان آن،۲راه را پیمود:
الف): ورود به نهضت جنگل و تبدیل جنبش ناسیونالیستی به یک جنبش کمونیستی در تحت لوای استراتژی “صدور انقلاب برای خارج از مرزها”(در دوره سفارت مدیوانی).
ب): استفاده از نهضت جنگل، برای انجام معامله با ایران و انگلیس که قرارداد ۲۶ ماده ای سال ۱۹۲۱میلادی، در دوره کابینه سید ضیاءالدین طباطبایی بسته شد و در همان سال یعنی سال ۱۳۰۰خورشیدی، کشور اتحاد جماهیر شوروی را انگلستان به رسمیت شناخت.(در دوره سفارت روتشتین).
ورود روسها در اردیبهشت سال ۱۲۹۹ خورشیدی، برابر با ۱۹۲۰م، به فرماندهی “راسکولینکف”، ظاهرا برای شکست سربازان روس های سفید: کلچاک ودنیکین بود.ولی، بهانه ای رسمی، برای مداخله نظامی در گیلان محسوب میشد.
سران جنبش جنگل، در ابتدای امر،به بلشویکها بدبین نبودند و حتی میرزاکوچک، میخواست با روسیه بلشویک رابطه مستقیم برقرار کند و اسلحه و مهمات تهیه کند.خلبنیکف، از بنیانگذاران اصلی مکتب فیوچر یا فوتوریسم( آینده نگاری)، بود که نگرش مثبتی به انقلاب اکتبر شوروی داشتند.این شاعر روسی،آشکارا به طرفداری از ایده انقلاب جهانی برخاست.اشتیاق او، در نقب زدن به تاریخ و دنیای اسطورهها ،موجب شد که اسطورهها به آثار وی رنگوبوی اساطیری ببخشند. شعرهای ایرانی یا سیکل ایرانی از وی ،که برای بیان احساسات خود از رخدادهای انقلابی در گیلان، به داستان های تاریخی، افسانهها و اساطیر ایران باستان روی آوردو۳اسطوره: زرتشت، کاوه آهنگر و مزدک را از دل آنها بیرون کشید. خلبنیکف، در شعر ایرانی: نگاه کنید، این منم که میآیم،کوشید ساختار جدیدی از جامعه انسانمداری، برای ایرانیان به ارمغان، بیاورد.
جامعهای که بر پایه باورهای زرتشت، پیامبر ایران باستان، بنا شده است. کاوه آهنگر،شعار انقلاب آزادیبخش ملی ایران است. شعر کاوه آهنگر این شاعر روس، تنها یک کاوه آهنگر ندارد، در اینجا صحبت از گروهی آهنگر است که تمثیلی از انقلابیون ایرانی است. در شعری که گفته است: ایرانیان نگاه کنید این منم که میآیم ،شاعر از زبان زرتشت، پیشگویی کردهاست، ایران روزی ،کشور شورایی خواهد بود.
در شعر کاوه آهنگر، مردم را به انقلاب فرامیخواند تا کاوه آزادی را برای جامعه ایران به بار آورد.حکومت ضحاک در شعر خلبنیکف، نماد حکومت قاجاری است. در شعر بلوط پارس، شاعر وعده عدالت اجتماعی را دادهاست که شباهت و نزدیکی زیادی، بین آموزههای این شاعر شعر و آموزههای مزدک دیده میشود.
این شاعر روسی،۳ماه واندی، در ایران حضور داشت وراه یافتن: زرتشت ،کاوه و مزدک به فضاهای شعرهای ایرانی خلبنیکف را،میتوان در راستای ایرانی کردن تفکر کمونیسم، ارزیابی کرد.
همصدایی مارکس با مزدک ،در صدای خشخش شاخههای بلوط ایرانی، شنیده میشود.